شادکامی سازمانی و اقتصاد شادکامی
برخیز و مخور غم جهان گذران / بنشین و دمی به شادمانی گذران» (خیام)
در دنیا روزی جهانی به نام روز شادکامی وجود دارد، که سال گذشته در پی جلسهای به همت سازمان ملل متحد متشکل از سران برخی کشورها و سیاسیون، اقتصاددانان، اساتید دانشگاهی، و رهبران معنوی و رهبران کسب و کار از سراسر دنیا به تصویب رسیده است. این مجمع در کشور پادشاهی بوتان برگزار شد؛ کشوری کوچک اما زیبا و چشمنواز در دامنههای کوهستان سر به فلک کشیدهی هیمالیا. شاید جالب باشد که بدانیم این کشور برای نمایش میزان پیشرفت خود به جای استفاده از شاخصهایی مثل تولید ناخالص داخلی (GDP) و یا میزان درآمد ملی و اشتغال سراسری از شاخصی قابل توجه و نامعمول به نام شاخص شادکامی ملی (GNH) بهره میبرد.
بوتان کشوری توریستی است که صنعت گردشگری را به عنوان راهی میانبر برای توسعهی شاخص شادی و تولید ثروت برگزیده است. در اقتصاد شادکامی (Happynomics) برخلاف تفاسیر رایج و سنتی از اقتصاد که تنها ثروت را کلید رشد و بالندگی ملل برمیشمارند، شاخص شادی به عنوان مسیری کوتاه برای دستیابی به ثروت ملی و بهرهوری فرض میشود. گفتنی است که طبق تحقیقات صورت گرفته در سالهای اخیر، در کشور بوتان که بیش از نیمی از مردم آن از راه جنگلنشینی و توریسم ارتزاق میکنند، تنها درصد انگشتشماری وجود دارند که از نعمت شادی تا حدودی بیبهرهاند و این کشور از لحاظ شاخص شادکامی در رتبه بالایی قرار دارد، حال آنکه در مقابل کشورهای به اصطلاح ابر قدرت در میانههای جدول شادکامی ملی جای دارند و این زنگ بیدار باشی برای اقتصاد آنها به شمار میرود.
مسئولین کشور بوتان شاخص شادکامی ملی را به عنوان پلی بین ارزشهای بنیادینی چون مهربانی، عدالت و انسانیت و نیز پیشرفت اقتصادی تعریف میکنند. لذا آنها بهرهوری اقتصادی و تندرستی روانی و بدنی را درهم میآمیزند تا شاخصی نوین برای اندازهگیری میزان پیشرفت خود ارائه دهند، مبحثی که به تازگی مورد علاقه اهالی تجارت نیز قرار گرفته است. اقتصاد شادکامی در دستور کار حاکمیتها قرار گرفته و کمپینهای انتخاباتی بر طبل حمایت از آن میکوبند. پدیدهای که تصمیمگیریهای سیاسی را نیز به شدت متأثر ساخته و موجب بازتوزیع ثروت از طبقات بالای جامعه به طبقات پایین میگردد.
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون مدیریت و رهبری در کسب و کار " بخوانید.
سبز باشید