وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

دلایل کامیابی برندهای نوپا ( به همراه نسخه صوتی)

 

 

 آغاز کسب و کارهای نوپا و فرآیند شکل‌گیری و بلوغ آ‌نها به مانند شروع سفری به مقصد ناشناخته‌ها است و کارآفرینان در این مسیر پرفراز و نشیب باید با عوامل بسیاری از جمله ابهام، رقابت بی‌رحمانه، عدم قطعیت و دیگر چالش‌ها دست و پنجه نرم کنند.
متاسفانه طبق برخی تحقیقات، از هر 10 کسب و کار نوپا، 9 مورد با چالش‌های عدیده مواجه می‌شود که گاه این چالش‌ها به بهای خروج آن‌ها از گردونه رقابت تمام می‌شود، اما کسب و کارهای موفق در مواردی دارای فصل مشترک هستند که تعدادی از این عوامل در ذیل این مطلب آورده شده است. این ویژگی‌ها در تار و پود شخصیت و هویت برندهای کامیاب تنیده شده است.

1. چشم‌انداز
رهبری بصیر در سازمان نیازمند وجود چشم‌اندازی روشن است. هلن کلر در عبارتی تامل‌برانگیز در باب اهمیت چشم‌انداز بیان می‌کند که مفلس‌ترین انسان‌ها، افراد بینایی هستند که بی‌بهره از چشم‌اندازی روشن و آرمان‌گرایانه باشند. هلن کلر خود از ابتدایی‌ترین توانمندی‌های جسمانی به شکل مادرزاد محروم بود. اما یکی از پربارترین و فرهیخته‌ترین برگ‌های تاریخ را رقم زد.
 تدوین و ترسیم یک چشم‌انداز آرمانی نیازمند وجود بینش‌های مدیریتی و آگاهی از دانش و بهره‌مندی از تجارب گوناگون است. چشم‌انداز سازمانی موجب می‌شود که از بیراهه‌ها فاصله بگیریم و همواره نور امید در سازمان جاری باشد. چشم‌انداز سازمانی به منزله‌ی خط‌کشی است که می‌توان به وسیله‌ی آن درست را از غلط تشخیص داد و انحرافات از برنامه را تصحیح کرد. چشم‌انداز سازمان می‌بایست نشات گرفته از اندیشه‌ای راهبردی باشد و چه چیزی، چه کسی، و چگونگی امور را گوشزد کند. وظایف افراد و نقشه راه حرکت آن‌ها به سوی تعالی و دستیابی به اهداف سازمانی نیز در قالب چشم‌انداز تعیین می‌شود. چشم‌انداز سازمان به منزله‌ی قطب‌نما است و نقش نیرویی جهت دهنده را ایفا می‌کند و موجب همسوسازی و یکپارچه شدن فعالیت‌ها می‌گردد. لذا چشم‌انداز  می‌تواند آینده‌ای مطلوب را محتمل سازد.
چشم‌انداز موهبتی است برای رهبران سازمان تا به سلامت از خط پایان و مسیر پیروزی عبور کنند. به عبارتی داشتن چشم‌انداز یکی از مهم‌ترین عوامل و اجزای سازنده‌ی موفقیت کارآفرینان به شمار می‌رود و در دشواری‌ها و بیراهه‌ها حکم یک قطب‌نما را دارا است. کسب و کارهای نوپا موظف هستند تا برای دستیابی به کامیابی از همان ابتدای مسیر چشم‌اندازی واقعی و روشن برای خود ترسیم کنند.

2. چالاکی
چالاکی از دلایل دستیابی برندهای نوپا به اهداف و آرمان‌هایشان است. چالاکی چاشنی موفقیت سازمان‌ها به شمار می‌رود. به طور کلی بروز تغییرات اساسی در اکوسیستم پیرامون سازمان‌ها، ایشان را به سمت چالش‌های نوین هدایت می‌کند که عدم توجه به این چالش‌ها موجب تهدید بقا و موفقیت آن‌ها می‌گردد. شرایط حال حاضر منجر به آن شده است که بسیاری از سازمان‌ها در اولویت‌های کسب و کار و دیدگاه‌های راهبردی خود تجدید نظر و تاکید خود را از مباحثی مثل بهره‌وری به موضوعاتی نظیر سازگاری با تغییرات محیط و زیست‌بوم کسب و کار و واکنش سریع در قبال نیازهای بازار و مشتریان معطوف کنند.
مفهوم سرعت در بطن چالاکی جای دارد و از وجوه تمایز کسب و کارها با یکدیگر به شمار می‌رود. کسب و کارهای نوپایی که بتوانند سریع‌تر از رقبا به نیازهای بازار پاسخ بدهند و در وقت مقتضی به ارائه محصولات و خدمات خود بپردازند با توفیقات بیشتری مواجه خواهند شد و رقبا را از میدان به در خواهند کرد.
 استارتاپ‌های موفق هرگز در انجام وظایف خویش تعلل نمی‌کنند. و تا تکمیل شدن و دستیابی به اهداف خود دست از کار نمی‌کشند حتی اگر در این مسیر بارها شکست بخورند. در واقع، بهره‌ورترین افراد و سازمان‌ها آن‌هایی هستند که بیشترین بهره را از زمان خود می‌برند و لذا به کار گماردن کارکنان دانشی از جمله مولفه‌های سازمان‌های چابک به شمار می‌رود و می‌تواند تمایز و ارزش بسیاری برای آنها  بیافریند. به علاوه برندهای نوپای موفق سریع‌تر اشتباه می‌کنند، و سریع‌تر از اشتباهات خود درس می‌گیرند و می‌توانند به تبع آن به بهبود خدمات خود بپردازند.

3. مهارت در بودجه‌بندی و جذب سرمایه
یک کسب و کار نوپا با محدودیت‌های مالی فراوانی روبرو است، لذا باید در مدیریت منابع مالی خود بسیار کارآمد عمل و به شکل ناب و بدون ضایعات فعالیت ‌کند. کارآفرینی و به ویژه ایجاد استارتاپ‌ها نیازمند عزمی جدی، سخت‌کوشی و شب‌بیداری ‌های فراوان است. کسب و کارهای نوپا باید بتوانند خود راه‌انداز باشند و با سرمایه‌ای اندک رشدی سریع داشته باشند تا با جلب اعتماد سرمایه‌گذاران بتوانند منابع مالی خود را تقویت کنند. لذا بقا با سرمایه اندک، لازمه‌ی توفیق برندهای نوپا است. به یاد داشته باشید که به صرف داشتن یک ایده اقتصادی و نو نمی‌توان سرمایه‌گذاری را به خود جذب کرد، و لازمه‌ی جذب سرمایه این است که محصول یا خدمت،‌  آزمون خود را پس داده باشد و بازخودر بازار را دیده باشد. کسب و کارهای نوپا به شبکه ارتباطات و روابط همکاری و دوستانه نیاز مبرمی دارند و می‌توانند برخی از منابع مورد نیاز خود را از همین طریق به دست بیاورند. از این رو کارآفرینان جوان باید در هزینه‌کرد بهینه، کسب مهارت کنند و از صرف هزینه‌های مازاد جلوگیری به عمل آورند.

4. مهارت‌های اجتماعی
همانطور که پیش‌تر ذکر شد، شبکه‌سازی از دیگر دلایل موفقیت استارتاپ‌ها به شمار می‌رود. یک تیم نوپا که با افراد اثرگذار و قدرتمند در صنعت خود آشنایی دارد می‌تواند منابع قابل توجهی را به خود جذب کند. ارتباطات از اهمیت بسیاری برای شروع و بقای کسب و کارهای نوپا برخوردار است. اصل تبدیل "من به ما"، قاعده‌ای اساسی در کسب و کارهای نوپا است و می‌تواند رشد تجارت را چندین برابر کند. بنابراین چتر ارتباطات شخصی و حرفه‌ای خود را تا حد ممکن گسترده کنید.

5. انضباط
خودانضباطی با خودکنترلی آغاز می‌شود و محصول ارزش‌ها و قید و بندهای درونی افراد است. انضباط درون فردی هدف غایی سازگاری با سیستم اجتماعی است و افراد خودانضباط می‌دانند چه رفتارهایی درست و چه رفتارهایی غلط هستند و لذا این قبیل افراد و سازمان‌ها قادرند تا راهبرد و رفتاری متناسب را در پیش بگیرند.خودانضباطی مقدمه پیشرفت است و فرصت‌های بسیاری را برای بهبود عملکرد و بالندگی اندیشه فراهم می‌سازد. انضباط در دستیابی به اهداف امری ضروری است. و لذا به کمک آن می‌توان برنامه‌های کاری و شخصی خود را براساس وظایف و زمان در اختیار به شیوه‌ا‌ی درست اولویت‌بندی کرد. لازم به ذکر است که بسیاری از شکست‌هایی که در امور حرفه‌ای و شخصی برای انسان روی می‌دهد، نتیجه مستقیم بی‌برنامگی است. برندهای نوپایی که فاقد انضباط درونی و برنامه‌ای راهبردی باشند، حتی اگر در بهترین شرایط اقتصادی نیز قرار داشته باشند، باز به توفیق چندانی دست نخواهند یافت و محکوم به شکست هستند. به علاوه خودانضباطی تقویت‌کننده‌ی اخلاق کاری است، و اخلاق کاری موجب انجام اثربخش و کارآمد وظایف می‌شود.

6. قوه‌ی تشخیص و پیش‌بینی
قدرت تشخیص، پیش‌بینی و راه‌حل اندیشی برای چالش‌های پیش‌رو از جمله گنجینه‌های سازمان‌های موفق به شمار می‌رود  و پیش‌درآمد کامیابی برندهای نوپا است. قدرت تشخیص یک کسب و کار نوپا موجب می‌شود تا سازمان بتواند در مسیرهای پرفراز و نشیب و غبارآلود با تسلط به راه خود ادامه دهد و تسلیم شرایط دشوار نگردد. سازمان‌‌های نوپا در مسیر پیشرفت خود با چالش‌های بسیاری مواجه می‌شوند و بهره‌مندی از قوه‌ی تشخیص عاملی در غلبه بر این چالش‌ها است. به قول جیمز کالینز در کتاب از خوب به عالی، اگر استراتژی را در قالب یک اتوبوس ببینیم، رهبران عالی ابتدا افراد مناسب را سوار اتوبوس پیشرفت خود می‌کنند و افراد ناکارآمد و به درد نخور را پیاده و افراد شایسته را در صندلی‌های مناسب قرار می‌دهند و بعد تصمیم می‌گیرند که به کجا بروند. لذا منابع انسانی سرمایه ما نیستند، بلکه این انسان‌های شایسته هستند که سرمایه سازمان به شمار می‌روند. بنابراین چنانچه افراد درست را در جایگاهی درست به کار بگماریم شاهد موفقیت کسب و کار جوان خود خواهیم بود.

7. توانایی انطباق با تغییرات
تمامی جانداران موفق بر روی کره زمین توانسته‌اند بدون نیاز به تحلیل بحران‌های گذشته و با تلاش در جهت پیش‌بینی آینده به حیات خود ادامه دهند . آنها در مسیر خود هرگز دست به دامان برنامه ریزی ها و یا چارچوبهای پیش بینی شده نشده اند و در عوض خود را با شرایط انطباق داده اند و صرف نظر از سرزده بودن یا نبودن رویدادها توانسته اند واکنشی مناسب در قبال تغییرات بوجود آمده از خود بروز دهند .
برترین کسب و کارهای نوپا همواره در حال تحول و انطباق با فناوریهای جدید هستند . انطباق با تغییرات می‌تواند پیشرفت های بسیاری را به ارمغان بیاورد و فرصت های بسیاری را پیش چشم ما بگشاید . استارتاپ ها ناگزیرند تا مدت‌ها به مشاهده و آزمون و خطا بپردازند و محصول یا خدمت خود را بر اساس تغییرات دستکاری کنند تا دست آخر به عملکرد بهینه و سهم مطلوب بازار دست یابند .

8. ریسک پذیری بالا
پیشرفت بدون ریسک میسر نیست . از همین رو کسب و کارهای جوان و موفق تحمل بالایی در مواجهه با مخاطرات دارند و با آغوش باز از آن استقبال می کنند، چرا که حیات خود را در تقابل با مخاطرات می دانند . آنها ریسک آگاهانه می‌کنند.

9. مهارت مدیریت زمان
باز به گفته مشهور پیتر دراکر اشاره می کنیم که گفته بود ، اگر نتوانیم زمان خود را اداره کنیم ، قادر به اداره هیچ چیز دیگری نخواهیم بود . کسب و کارهای نوپا مسیر دشواری را در پیش رو دارند ، از سویی کوهی از کارهای نکرده را در جانب خود دارند و از سویی با محدودیتهای فراوانی از نظر نیروی انسانی و منابع مالی مواجهند ، بنابراین مدیریت بهینه زمان و اثربخشی و راندمان تیم و نیز  انجام کار بیشتر با منابع کمتر از جمله عناصر موفقیت آنها به شمار می رود .


10. مهارت اجرا
داشتن یک ایده اقتصادی تنها آغاز مسیری پر پیچ و خم است و به واقع اجرا و تفکر اجرایی 98 درصد از موفقیت یک کسب و کار را پیش بینی می‌کند . در این حیطه ، تجربه عاملی بسیار حیاتی خواهد بود ، چرا که افراد مجرب بیشتر از آنکه تصمیمات نامناسب بگیرند ، تصمیمات خوب و سازنده اتخاذ می کنند .
به طور خلاصه کسب و کارهای نوپا همواره مترصد یافتن فرصت هایی برای انجام بهتر کارها بوسیله‌ی جامع نگری و زیر سؤال بردن وضع موجود خود هستند . خوب بودن برای آنها کافی نیست ، بلکه آنها در اندیشه عالی بودن هستند .

منبع: creativity post

 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.