سازمانهای سهآی (3I)
شرایط سخت اقتصادی در محیط کسب و کار امروزی اهمیت رقابت را دو چندان کرده است. افزایش هزینهها، غیرقابل پیشبینی بودن بازارها و بسیاری عوامل دیگر بر کسبوکار در سراسر جهان اثر گذاشته و چالشهای تازهای را از جهت برآورده کردن نیازهای ذینفعان متوجه سازمانها کرده است. اگرچه عصر اینترنت موانع ورود به بازار را کاهش داده و درهای بازارهای جهانی را به روی سازمانها گشوده است، اما در شرایط رکود، سازمانها برای موفق شدن باید سریعتر عمل کنند. مدیران با توجه به این واقعیت که نمیتوان بی گدار به آب زد، در پی راهی هستند که هر چه زودتر خود را از این وضعیت نابسامان بیرون بکشند.
سازمانهایی که موفق میشوند آنهایی هستند که هوشمند باشند؛ یعنی چابک و نوآور باشند و از نظر عملیاتی توان رقابت سخت را داشته باشند. آنها باید بتوانند در بازارهای متنوع اثربخشی لازم را داشته و از نیازمندیهای متغیر ذینفعان آگاه باشند. این سازمانهای هوشمند واقعا سازمانهایی «آماده برای آینده» هستند و برای هر آنچه در آینده ممکن است رخ دهد آمادهاند.
مدیریت در محوریت این قبیل سازمانهای دانش بنیان و هوشمند قرار دارد، و مدیران عصر تلاطم میدانند که درک درست از استراتژی این است که بدانند چه کارهایی را باید انجام دهند و چه کارهایی را نباید انجام دهند و وزن این دو را برابر میدانند. این مدیران باور دارند که استراتژی ایجاد تناسب میان فعالیتهای یک سازمان است، و یکی از وظایف اساسی خویش را آموزش دادن این باور استراتژیک به دیگر افراد سازمان میدانند و همچنین نه گفتن را (یعنی قرار نیست ما نیازهای تمام مشتریان را برطرف کنیم). نکته مهم این است که علاقه به رشد سبب میشود که بسیاری از مواقع سازمانها به این مهم توجه نکنند که رشد بدون سود و ارتقای اثربخشی عملیاتی بدون تناسب بین فعالیتها و ایجاد موازنه در اقدامات، ثمرهای مناسب نخواهد داشت.
اثربخشی عملیاتی یعنی اینکه فعالیتهای مشابه با رقبا را با عملکردی بهتر نسبت به آنها انجام دهیم، اما تعیین جایگاه استراتژیک به معنای انجام فعالیتهای متفاوت نسبت به رقبا یا انجام فعالیتهای مشابه به روشی متفاوت نسبت به رقباست. و این دو (اثربخشی عملیاتی و استراتژِی)، با هم در سازمانهای 3i لازم و ضروری هستند، چون در حالیکه اثربخشی عملیاتی درباره دست یافتن به سرآمدی در فعالیتهای منحصر به فرد است، استراتژی دربارهی ترکیب شدن و یکپارچگی فعالیتها است.
ویژگیهای سازمانهای 3i
سازمانهای 3I دارای ویژگی هایی هستند که در ذیل مشاهده میکنید:
- دانش نقش کلیدی را در آنها دارا است.
- این سازمانها به مثابه دانشگاهی هستند که افراد هوشمند به طور مستمر با ایدهها و اطلاعات سروکار دارند، و اساسا مفهوم سازمانهای 3I مترادف با مفهوم " دانشگاه – شرکت " است.
- مدیریت سازمانهای 3I به شیوه اقناعی است و نه تحکمی.
- کیفیت در سرلوحه امور این سازمانها قرار دارد.
- مدیر یک سازمان 3I برای ارتقای شخصی و افزایش دانایی سازمانی از طریق آموزش ارزش بسیاری قائل است.
- سازمانهای 3I، مبنی بر توافق هستند و تعامل محورند. بنابراین مدیران و کارکنان این قبیل سازمانها باید از مهارتهای ارتباطی کافی و وافی برخوردار باشند.
- باور کلی در این سازمانها چنین است که مغزها مهم تر از دستها هستند.
- مدیر یک سازمان 3I به هر سه مقولهی مهارت، اعم از مهارتهای ادراکی، انسانی، و فنی التفات دارد.
- مهمترین تفاوت سازوکار مدیریت در سازمانهای 3I این است که مدیریت این قبیل سازمانها در واقع مجری یا گردانندهی پروژه و یا نقش هماهنگ کننده را بر عهده دارد.
- استراتژی برای این سازمانها یک جایگاه منحصر به فرد را ایجاد میکند، موازنهها را شفافتر میسازد و تناسبی قدرتمند بین فعالیتها برقرار میکند. در عصر آشوب و پرتلاطم، مهمتر از داشتن برنامهریزی استراتژیک، داشتن مدیران و رهبران استراتژیست است، که جوهره استراتژی را کشف و به فعلیت رساندن فرصتها میدانند و میدانند که کارایی که نباید انجام دهند به اندازه کارایی که باید انجام دهند مهم هستند.
منابع
- http://www.aftabir.com/articles/view/applied_sciences/management/c12c1262782810_managers_p1.php/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%88%D9%85
- روزنامه دنیای اقتصاد (http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=324564)
- http://www.amazon.com/The-Age-Paradox-Charles-Handy/dp/0875846432/ref=sr_1_1?ie=UTF8&qid=1361372184&sr=8-1&keywords=the+age+of+paradox
سبز باشید