4 ترفند یک دقیقهای روانشناسانه که از ما آدم موفقتری میسازد
بدن انسان مخلوقی پیچیده و خارق العاده است. تمامی ارگان ها و قسمت های مختلف بدن وظایف خاص خود را دارند و کار یک عضو کار دیگری را تکمیل می کند. در این میان ذهن بشر، از تواناییهای بیشماری برخوردار است. به این داستانک توجه کنید: نقل میشود شخصی سر کلاس رياضی خوابش برد. وقتی که زنگ را زدند بيدار شد و باعجله دو مسأله راکه روی تخته سياه نوشته بود يادداشت کرد و بهخيال اينکه استاد آنها را بعنوان تکليف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز وآن شب برای حل آنها فکر کرد. هيچيک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت . سرانجام يکی را حل کرد وبه کلاس آورد. استاد بکلی مبهوت شد ، زيرا آنها را بعنوان دونمونه از مسائل غير قابل حل رياضی داده بود. اگر اين دانشجو اين موضوع را می دانست احتمالاً آنرا حل نمی کرد، ولی چون به خود تلقين نکرده بود که مسأله غير قابل حل است ، بلکه برعکس فکر می کرد بايد حتماً آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای حل مسأله يافت. این توانایی خارقالعاده ذهن انسان است.
جسم ما، میتواند ما را از نقطه الف به نقطه ب ببرد، اما این ذهن ما است که تفسیر میکند، ساختار میدهد و جهان پیرامونمان را تعریف کرده و مهم تر از همه بدان معنا میبخشد.
ذهن میتواند منبع تلقینهای منفی هم باشد. به این مثال توجه کنید: يك زنداني كه قصد فرار داشت بطور مخفيانه خود را در يكي از اتاقكهاي قطار جا داده بود و بعد از حركت فهميده بود كه در يخچال قطار قرار دارد. زنداني مطمئن بود كه در طي چندين ساعتي كه در يخچال قرار دارد منجمد خواهد شد و دقيقاً اينطور هم شد. اما بعد از رسيدن به مقصد مشاهده كردند كه زنداني يخ زده در حالي كه يخچال قطار خاموش بوده است و اين نشان ميدهد كه شخص زنداني به خود تلقين كرده كه منجمد خواهد شد و اين تلقين براي او حكم يك تصوير ذهني مطابق با افكار او داشته و همين باعث شده كه سلولهاي بدن وي واقعاً سرما را حس كرده و كم كم منجمد شود. سیگنالهای منفی ذهن میتواند انگیزه و اعتماد به نفسما را تضعیف کند.
بنابراین سوال این است که چطور میتوان کنترل افکار و هیجانات خود را بدست بیاوریم بگونهای که ذهن در خدمت ما باشد تا آنکه ضد ما عمل کند. در ادامه ترفندهایی میآموزیم که میتوان به کمک آنها در کمتر از 1 دقیقه به این هدف دست یابیم.
1. چگونه دوستداشتنی شویم – کافی است کمی اشتباه کنیم
تحقیقات نشان داده که افراد شایسته زمانی که اشتباه میکنند به نسبت وقتی که تلاش میکنند کامل و بینقص باشند، بیشتر مورد توجه و علاقه قرار دارند. ریچارد وایسمن، روانشناس تجربی و نویسنده کتاب 59 ثانیه در این زمینه مطالعهای صورت داده است. وی از 2 بازیگر خانم دعوت کرد تا یک دستگاه مخلوطکن را در مقابل بینندگان به نمایش بگذارند. یکی از این دو بازیگر عملکرد بدون اشکالی داشت و توانست بخوبی از پس کار با مخلوطکن بربیاید؛ ضمن آنکه او اطلاعات خوبی نیز در این زمینه داشت. اما دیگری در حین کار به مشکل برخورد، در مخلوطکن سر خورد و تمام لباس او آلوده به آبمیوه شد.
هرچند بر اساس نظر جمعیت حاضر، نفر اول نمایشی حرفهای تر و متقاعدکننده ارائه کرد، اما بازیگر دوم بیشتر مورد علاقه حضار قرار گرفت. مخاطبان اعتقاد داشتند که بازیگر دوم جنبه انسانیتری را به نمایش گذاشته و آنها ارتباط بیشتری با او برقرار کردند.
تمرین یک دقیقهای
ما از شما نمیخواهیم که به قیمت دوست داشتنی شدن، مرتکب اشتباهات احمقانه شوید. اما به نظر دکتر وایسمن روشی ساده وجود دارد که میتوان به کمک آن عامل دوستداشتنی بودن را ارتقا داد: نقاط ضعف خود را آشکار کنید.
مطالعات متعددی نشان داده که افرادی که به نقاط ضعف خود معترف هستند، بیشتر مورد علاقه دیگران قرار دارند.
2. آینده موتور الهام و بینش است
جان کانیوس و مارک بیمن نویسندگان کتاب "فاکتور یورکا" (واژه یورکا کلمهای است که غربیها به هنگام تعجب یا شگفتی یا در حالت شادمانی برزبان می آورند . این لغت را فیلسوف بزرگ " ارشمیدس " که در شهر "سیراکوز" در " سیسیل " زندگی می کرد به کار برده و شرح آن چنین است: " به زرگری که تاج پادشاه را می ساخت بد گمان شدند. تصور کردند که مقداری از طلاهای تاج را با فلزی دیگرعوض کرده است. امپراطور از ارشمیدس خواست که در این باره تحقیق کند.ارشمیدس برای این منظور مدتی در فکر بود تا اینکه یک روز وارد آب حمام شد و همینکه در آب رفت توجه کردکه سطح آب بالا آمد . می گویند بعد از توجه به اختلاف سطح آب از حمام بیرون دوید و فریاد زد : - " یورکا " ! " یورکا " ! یعنی "پیدا کردم" ! " پیدا کردم " ! .ارشمیدس به خانه آمد ، تاج را در آب گذاشت و همانفدر طلای خالص در آب گذاشت و از اختلاف دو سطح آب در دو آزمایش فهمید که زرگر تقلب کرده است. از آن به بعد هر وقت کسی مجهولی را کشف کند این کلمه مشهور را بر زبان می آورد .) میگویند که استفاده از قدرت خیال و تصور به دو شکل نامتعارف – یک روش بگونهای که حال را تغییر میدهد و دیگری به شکلی که آینده را متحول کند – میتواند قوه الهامبخشی را از حالت خفته و ناهوشیار بیدار کند.
تمرین یکدقیقهای
1. وانمود کنید شما فرد دیگری هستید
خود را در نقش فرد دیگری تصور کنید، فردی که از جنس انسانهای دیگر نیست و مانند دیگران دنبالهرو نیست.
2. از تفکر آینده دور استفاده کنید: تفکر فراقالبی
تفر فراقالبی (آیندهنگری) موجب تقویت قوه خلاقیت میشود، دو ذهنیت میتواند به ما در رسیدن به این مهم کمک کند: تفکر آینده نزدیک و یا تفکر آینده دور.
فرض کنید که فردا و یا یک سال دیگر عازم سفری به ژاپن سرزمین افسانهها خواهید بود. در سناریوی اول احتمالا در تصور شما مواردی مثل اینکه چه زمان و چگونه به فرودگاه بروم و در چمدانم چه چیزهایی بگذارم عبور خواهد کرد. اما در سناریوی دوم شما در خیال خود عطر شامهانگیز شکوفههای گیلاس، شیروانی معابد و بوی عود و عنبر و کوچه پسکوچههای مرکز شهر توکیو و رستورانهای خیابانی دریایی را تصور خواهید کرد.
سناریوی دوم خلاقانهتر است چرا که تفکر آینده، ممکنها را بیشتر و میزان تحلیل را کمتر میکند.کبوتر ذهن خود را به دوردستها پرواز دهید، چرا که از نتایج آن شگفتزده خواهید شد.
3. لبخند دروازه شادی است
ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس برجسته امریکایی اعتقاد دارد که اگر ما به شکلی رفتار کنیم که گویی از یک ویژگی مطلوب برخورداریم، در نهایت و با کمال تعجب آن ویژگی را کسب خواهیم کرد. جیمز این ایده را در پی مطالعه حالات چهره و صورت مطرح کرد، او دریافت که مردم به دلیل آنکه شاد هستند نمیخندند؛ بلکه آنها شاد هستند چون میخندند. تحقیقات بعدی نیز این یافته ویلیام جیمز را تایید کردند.
پائول اکمن روانشناس امریکایی دریافت که این قائده فارغ از فرهنگ و ملیت، در سراسر جهان عمومیت دارد خواه در نیویورک زندگی کنید و یا عضوی از یک قبیله دورافتاده در جزایر اندونزی باشید. زمان که افراد ترسیده و مشوش باشند، ضربان قلبشان افزایش یافته و دمای بدن آنها بویژه در ناحیه صورت کاهش مییابد.
اما زمانی که میخندیم، ضربان قلب آرام شده و دمای بدن متعادل میشود. این یافته نشان میدهد که انسان بیش از آنچه تصور میشد بر هیجانات و عواطف خود کنترل دارد.
تمرین یکدقیقهای
خندیدن باعث تغییرات فیزیکی مفیدی در بدن میشود. مثلا میتواند سیستم ایمنی بدن را تقویت کند، انرژی را افزایش دهد، درد را کمتر کند و از شما در برابر استرس و نگرانی محافظت نماید. از همه بهتر اینکه این داروی رایگان باعث شادمانی شما میشود. وقتی به فرد یا چیز خوشایندی نگاه میکنید، لبخند زدن را تمرین کنید. نکات مثبت را بشمارید. فهرستی از چیزهای خوبی که در زندگی دارید، تهیه کنید.
4. برنامه چهار مرحله ای ضد تعویق را امتحان کنید
نویسنده مبتکر استفان کینگ میگوید: بزرگترین ضعف یک تحصیل کرده این است که به تعویق انداختن ها را به تحقیق کردن تعبیر کند. البته همه افراد کمابیش کارهایشان را به تعویق میاندازند اما گاه این رفتارحقیقتا به حالتی فلجکننده در محیط کار و زندگی شخصی تبدیل میشود. جفری شوارتز این چرخه غیربهرهور را در کتاب شما مغزتان نیستید تشریح کرده است.
زمانی که ما رفتاری غیرموثر و ناسالم را مرتکب میشویم، در وهله نخست دچار حس آرامش میشویم و در عین حال واکنشی مثبت نیز در مغز رخ میدهد که موجب تقویت آن عادت میشود اما در نهایت باید پذیرای تغییر شویم.
تمرین یک دقیقهای
استفاده از تقویم به ما کمک میکند تا کارها را به ترتیب اهمیت اولویتگذاری کرده و زمان کمتری را به تعویق بیندازیم.
صحبت های درونی منفی مثل این جملات که باید اینکار را میکردم اما .. را خنثی کنید و به آن توجه نکنید.
لیست کارهایی که باید انجام دهید را به فعالیتهای راحت و قابل انجام تقسیم کنید. یکی از دلایلی که ما کارها را به تعویق میاندازیم این است که از حجم کارهایی که باید انجام بدهیم دلسرد و دستپاچه میشویم و نمیدانیم از کجا باید شروع کنیم.
این برنامه چهارمرحله ای را امتحان کنید:
• برچسب دوباره بزنید. آنچه در حال اتفاق است را با خود مرور کنید، مثال: "ضرورت دارد که ایمل خود را چک کنم"
• چارچوببندی مجدد کنید. به خود یادآوری کنید که چرا این کار موجب به دردسرافتادنتان میشود: "چک کردن ایمیل باعث کاهش اضطراب من میشود بگونهای که نمیتوانم کاری را که باید به پایان برسانم تمام کنم".
• با انجام کاری بهرهورتر و در عین حال ساده تمرکز دوباره کنید.
• ارزشگذاری دوباره کنید. پیامهای به تعویق انداختن کارها تنها پیغامهایی فریبنده از سوی مغز هستند که نباید به آنها ارزش چندانی داد.
با بهره گیری از منبع:
http://www.businessinsider.com/one-minute-habits-to-be-more-successful-clone-2015-10
سبز باشید