فاصلهی مجازی
«کارمندان سفیران برند هستند» جملهی معروفی است که همهی ما آن را شنیدهایم. در سالهای گذشته توجه به کارمندان بیش از پیش شده، به طوری که بسیاری بر این عقیدهاند که ارزش کسب و کار در رابط کارمند و مشتری حاصل میشود. برخی هم پا را فراتر گذاشتهاند و عنوان میکنند که حق با مشتری نیست، بلکه"حق با کارمند است" به عبارتی در هرم کسب و کار باید مشتری را در رأس هرم قرار داد و کارمند را در انتهای آن و سپس هرم را وارونه کرد، یعنی کارمند در رأس امور است.
این توجه همه جانبه به کارمندان باعث شده، مسئلهی انسجام کارمندان به عنوان یک گروه، هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد و بحث فاصلهی مجازی میان آنها به یکی از دغدغههای مدیران تبدیل شود. فاصلۀ مجازی به معنی عدم ارتباط کارمندانی است که شاید به فاصلهی چند متری از یکدیگر و در یک ساختمان نشسته باشند اما فاصلهای بس زیاد میان آنها وجود دارد به طوریکه هر یک سازمان را به سمتی که خودش میخواهد میبرد. فاصلۀ مجازی را میتوان برآیند 3 عامل دانست. این 3 عامل عبارتند از:
1- فاصلهی فیزیکی: فاصلهی جغرافیایی میان کارمندان که این مورد بیشتر برای شرکتهای بزرگ اتفاق میافتد. شرکتهای بزرگ دارای شعبات و ساختمانهای متعددی میباشند و این دوری فیزیکی میتواند موجب عدم برقراری ارتباط میان کارمندان شود.
2- فاصلهی عملکردی: بعضاً در شرکتها دپارتمانهای مختلف، وظایفی را به عهده دارند که هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند. مثلاً یک مدیر بازاریابی خود را مستقل از کارمندی در بخش صادرات میداند یا یک مدیر فروش هیچ ارتباط میان خود و مدیر بخش امور رایانهای شرکت نمیبیند.
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون مدیریت و رهبری در کسب و کار " بخوانید.
سبز باشید