به کارکنانتان بگوئید: با مغزهایشان و پراشتیاق سرکار حاضر شوند
"به کارکنانتان بگوئید با مغزهایشان سرکار بیایند"
"به کارکنانتان بگوئید با اشتیاق سرکار حاضر شوند"
این هر دو عبارت از آنِ پرفسور گری همل است. من آن را در یک عبارت خلاصه کردهام. آیا گری همل را میشناسید، با دیدگاههای او آشنائید؟
توصیه میکنم به شماره اخیر توسعه مهندسی بازار، شماره 26، صفحات 42 تا 45 مراجعه کنید که حاوی گفتگویی از اوست، و شرح زندگینامه حرفهای او. به همراه این گفتگو،یک فیلم را از نشریه خریداری کنید با عنوان "سازمانهای بدون مدیر".این فیلم عبارت است از صحبتهای این بزرگ اندیشمند مدیریت که همکارانم آن را به زبان فارسی ترجمه کرده و با زیرنویس فارسی تقدیم استادان بازاریابی و اهالی بازاریابی کردند. در این فیلمها، گری همل، کتاب جدیدش را که در سال 2012 تألیف و منتشر شده، توضیح میدهد.
گری همل و هنگ شورشیان
گری همل از حدود سال 2007 به این سو، شورشی تمام عیار علیه "مدیریت علمی" در دنیا به راه انداخت. در این شورش، بیپروا و جسورانه بزرگانی نظیر"پیتر دراکر" را نیز از قلم نینداخت و او را نیز عقبگرا نامید. حرف حساب گری همل این است:
"مدیریت تاریخ گذشته است" دلایل فراوانی نیز بر این گفته دارد.
گفتنی آنکه گری همل برای آنکه بتواند حرفاش را در دنیای علمی به کرسی نشاند، گروه و دستهای در دنیا به راه انداخته با عنوان"هنگ شورشیان". ابایی ندارد از آنکه استادان دانشگاه و استادان بازار او را ملامت کنند. پیشدستی نیز کرده است و خود چنین عنوانی انتخاب کرده تا دیگران را خلع سلاح کند.
این گروه قرار است چه کاری انجام دهند؟ پاسخ کوتاه آنکه این گروه شورشی، اساس سازمانها را زیر سئوال میبرند. بر این باورند که "سلسله مراتب مدیریتی" کار بیهودهای است. میخندند از آنکه مدیران عالی، وقت خود را برای تدوین استراتژی صرف میکنند، تقسیم کار و انتخاب مدیران میانی از سوی مدیران عالی را "حماقت آمیز" میدانند. باور دارند که باید چک شرکت نزد تمامی کارکنان شرکت باشد تا هر زمان که صلاح دانستند، خرید مواد و تجهیزات را سفارش دهند، ضروری میدانند تا مدیران رویا پرداز باشند و نه عملگرا. میدانید دلیل انحلال سازمانهای اخیر را در چه میدانند؟ جالب است بدانید شکست سازمانها را در همین فرایند مدیریت میدانند که 99.9 درصد سازمانهای امروزی اجرا میکنند، یعنی برنامهریزی استراتژیک، بودجهریزی سرمایه، مدیریت پروژه، استخدام و ترفیع، آموزش و توسعه، مدیریت دانش، ارزیابی و جبران خدمات کارکنان.
به سادهترین عبارت بر این باورند که فرایندهای مدیریتی، نابود کنندهاند! تصور میکنید در این هنگ شورشیان چه کسانی، گری همل را یاری میکنند؟ بزرگان دانشگاه و بزرگان بازار. پاراهالاد،پیتر سنگه، دوتن از این بزرگان دانشگاه هستند که گری همل را در این هنگ یاری میکنند. بزرگان بازار نیز مدیران برجسته سازمانهایی هستند که به اصول و قواعد رایج مدیریت تن در نمیدهند. اما حاصل کارشان راه اندازی کسب و کارهای پرسود و مشتریان فراوان است. هر دو گروه در دنیا اشتهار علمی و اجرایی دارند. از اینرو دیگران نمیتوانند آنان را به سخره بگیرند. این دو گروه یعنی بزرگان دانشگاه، و بزرگان بازار قرار است یک کار انجام دهند و آن تدوین دستور العمل مدیریت برای 100 سال آینده است.
اجازه دهید نخست بگویم شنیدن سخنان گری همل و هنگ شورشیان سبب خواهد شد نیروهای متوسط الحال شرکت شما ذوق زده شوند. دوست داشته باشند که شرکت شما به این نحو اداره شود یعنی هیچ ردهبندی مدیریتی وجود نداشته باشد اما غافل از آنکه گری همل و هنگ شورشیان، سودایی بزرگ و بزرگتر دارند که تنها با دستان نخبگان مشتاق و پر شور انجام شدنی است.
هسته مرکزی تفکر گری همل
گری همل، دوست دارد سازمانها نوآور باشند، مدیران نوآور باشند. اما میداند این نوآوری حاصل اندیشه رأس هرم یا مدیران عالی نیست بلکه، حاصل خرد جمعی است. در این سازمانها، رئیس از سوی کارکنان مورد ارزیابی قرار میگیرد. کارکنان نقش فوقالعادهای در استخدام نیروهای جدید دارند. مدیریت عالی وظیفه دارد محیط آکنده ازشور و اشتیاقی بیافریند تا کارکنان حداکثر کوشش خود را برای تحقق رؤیاهایشان به کار بندند. بدین رو بیادبانه میگویند: اجازه ندهید "کله پوکها" وارد سازمان شوند. "کله پوکها" افراد متوسط الحال هستند که دوست دارند فقط وظایف خود را انجام دهند و سپس به خانه بازگردند. گری همل میگوید این "کله پوکها" "تهی مغزها" میگویند ما وجدان کار داریم.
غافل از آنکه، نوآوری حیات سازمان را تضمین میکند، وجدان کاری برای کارهایی نظیر آبدارخانه است. برای کارکنانی است که دوست دارند شرح وظایف داشته باشند. نداشتن وظایف، آنان را دچار اغتشاش فکری میکند. گری همل تقاضا میکند تا مدیران به کارکنان بگویند که با مغزهایشان سر کار بیایند. همل بر این باور است که اگر سازمان شما دیروز تأسیس شده، شما"تاریخ گذشتهاید"،.مگر آنکه نوآوری داشته باشید. رمز موفقیت سازمان در نوآوری است. نوآوری نیز در "راهروهای کسالت بار" شرکت و سازمان رشد نمیکند. باید افراد همواره در تب و تاب زایندگی باشند. "افسردگی خلاق" تا حدودی روحیه این کارکنان مولد و مبدع را نشان میدهد. چنین کارکنانی نمیتوانند به هنگام بازگشت به منزل، کار را رها سازند. در منزل یا در سفر یا در تعطیلات در جستجوی راه تازه برمیآیند.
سازمانی که گری همل و هنگ شورشیان برای تأسیس آن همت گماشتهاند، یک رویا نیست. برای مثال شرکت رب گوجه فرنگی هول فودز با سابقهای نزدیک به 30 سال نمونهای از این سازمانها است. یکی از مدیرانش در توصیف مدیرعامل اصلی میگوید: او (مدیرعامل) یک آنارشیست و هرج و مرج خواه است!
هول فودز، پر از تناقض اما پر سود و دارای مشتریان زیاد است. تناقضها عبارتند از آنکه کارکنان آزادند، اما باید پاسخگوباشند، پاسخگوی خود، یا پاسخگوی مشتریان و یا پاسخگوی سهامداران. کارکنان دارای مسئولیت اجتماعی هستند، اما باید سود شرکت را نیز تضمین و تأمین کنند. هول فودز بنابر وظایفی که خود بر عهده گرفته، به محیط زیست احترام میگذارد، از حضور کالاهایی که محیط زیست را نادیده میگیرند، اجتناب میورزد. به همین دلیل، قیمت کالاها عملاً افزایش مییابد، با وجود این، مشتریان خاص خود را دارد.
عشق، "خودمختاری" ، "شفافیت" برخی از ویژگی هایی است که کارکنان در شرکت هل فودز رعایت میکنند. این ویژگیها سبب میشود بسیاری از کارکنان نتوانند در این محیط دوام آورند. فیش حقوق کارکنان در دست تمامی آنان است، میتوانند عملکرد همدیگر را ارزیابی کنند، شایسته سالاری اساس درآمد بیشتر و پاداش بیشتر است. به کتابهای گری همل مراجعه کنید یا توسعه مهندسی بازار را در این شماره و شماره آتی بخوانید. همچنین در اینباره میتوانید فیلمهای گری همل را از فروشگاه انتشارات بازاریابی خریداری کنید تا با دیدگاههای این شورشی مدیریت آشنا شوید. 51 و66408271
سبز باشید