وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

سندرم‌های تصمیم‌گیری (بخش اول) 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

سندرم‌های تصمیم‌گیری (بخش اول)

من پرویز درگی اعتقاد دارم که يكي از مسائل گریبانگیر مديران امروزی، انواع سندرمهای تصميم گيري است. يعني تصميم گيري براي ايشان با كندي و سختي زياد و همچنین سوگیریهای متعدد همراه است. تصمیم‌گیری در واقع فرآیندی ذهنی است که منجر به انتخاب یکی از گزینه‌های مختلف موجود و در اختیار می‌شود. ما همواره در حال تصمیم‌گیری هستیم و معمولا بسته به روشمان در تصمیم‌گیری اعم از منطقی یا احساسی یا هر دو اولویت‌ها و ارجحیت‌های چندگانه‌ای داریم. به هر ترتیب ما تمایل داریم تا فکر کنیم که بیشتر اوقات تصمیماتی منطقی می‌گیریم، اما بسیار مهم است که بدانیم شرایطی وجود دارند که در آنها سوگیری‌های شناختی و احساسی، ممکن است در فرآیند تصمیم‌گیری ما نقش ایفا کنند و سبب به وجود آمدن اشتباهاتی در تصمیمات ما شوند.
در دانشنامه ویکی‌پدیا نیز میخوانیم که سوگیری شناختی (به انگلیسی: Cognitive bias)، الگویی است که در قضاوت و استدلال انحراف ایجاد کرده که به موجب آن، نتیجه‌گیری‌هایی که در مورد سایر افراد و موقعیت‌ها انجام می‌گیرد، ممکن است به شکلی غیرمنطقی صورت گیرند. افراد، «واقعیت اجتماعی ذهنی» شان را از طریق مشاهده ورودی‌ها شکل می‌دهند. شکل‌گیری «واقعیت اجتماعی» یک فرد، رفتار وی در جامعه را دیکته می‌کند و نه ورودی‌های عینی او؛ بنابراین، سوگیری شناختی، در نهایت ممکن است به تحریف ادراکی، قضاوت نادرست، تفسیر غیرمنطقی و یا آنچه که به طور گسترده، بی‌خردی نامیده می‌شود، منجر شود.
در ادامه نگاهی داریم به انواع سندرمهای تصمیم‌گیری. با توجه به آنکه انسان در مسیر زندگی خود با انواع مسائل و مراحلی مواجه می شود که ناگزیر از تصمیم گیری است، شناخت این سوگیریهای و سندرمها حائز اهمیت خواهد بود و  و چه بسا تعلل در شناخت راههای تصمیم گیری بهتر ، عواقب جبران ناپذیری را برای فرد و سازمان به بار آورد.
1.    لنگر ذهنی (Anchoring Effec)
اثر لنگر انداختن، یکی از سوگیری‌های شناختی است که در تصمیمات، قضاوت‌ها و در نهایت رفتار و باورهای فرد تأثیر به سزایی دارد.طبق «اثر لنگر انداختن»، معمولاً اولین گزینه‌های ارائه شده، تأثیر به سزایی را در انتخاب افراد بین گزینه‌های موجود دارند. زمانی که سوزن فکر و تصمیم‌گیری فرد، بر روی مورد خاصی، گیر کند، تصمیم‌گیری‌ها و قضاوت‌های آتی وی، در طی مقایسه موارد موجود با مورد یا موارد اولیه شکل می‌گیرند. «اثر لنگر انداختن» در تجارت و کار و کسب نیز کاربرد ویژه‌ای دارد؛ به طور مثال فروشگاه‌های زنجیره‌ای و هایپرمارکتها از این اثر بهره زیادی می‌برند. برخی فروشگاه‌ها در نزدیکی درب ورودی در روزهایی خاص پیشنهادها و تخفیف‌های ویژه‌ای را به نمایش می‌گذارند؛ بطور مثال کنسرو ماهی تن x هر قوطی 8 هزار تومان، تخفیف خورده 5 هزار تومان. حال آنکه ممکن است با کمی گشت و گذار در غرفه خوار و بار کتسروهایی ارزان‌تر پیدا کنیم که بدون تخفیف هزینه‌ای کمتر دارند. اما مشاهده این قیمت در ذهن ما این تلقی را بوجود می‌آورد که حتما این کنسرو که قیمت اولیه بالاتری داشته کیفیت بالاتری هم دارد پس من با پرداخت پول کمی بیشتر می‌توانم کنسرو باکیفیت‌تری بخرم.
2.    سوگیری در دسترس بودن
آیا کلماتی که در زبان انگلیسی با حرف K شروع می‌شوند بیشترند یا آنهایی که حرف سوم‌شان K است؟ تعداد کلماتی که خصوصیات دوم را دارند دوبرابر کلماتی هستند که با K شروع می‌شوند. اما چرا اغلب افراد فکر می‌کنند عکس این موضوع درست است؟ چون کلماتی که با K شروع می‌شوند سریع‌تر به ذهن آدم‌ها تداعی می‌شوند. این کلمات بیشتر در دسترس حافظه ما هستند.
سوگیری دردسترس بودن این را می‌گوید: ما تصویر جهان را با استفاده از مثال‌هایی می‌سازیم که راحت‌تر به ذهنمان خطور می‌کنند. به بیان دیگر، این نوع سوگیری هنگامی روی می دهد که ما داوری های خود را بر اساس اطلاعات موجود در حافظه انجام می دهیم. بطور مثال فرد ممکن است اینگونه استدلال کند که سیگار برای سلامتی مضر نیست چرا که او کسی را میشناسد که علی‌رغم آنکه روزانه 3 پاکت سیگار میکشیده تا 100 سالگی عمر کرده است.
3.    اثر ارابه‌ای یا ارابه موسیقی (Bandwagon effect)
اثر ارابه‌ای در نتیجه اتفاقی تاریخی ابداع شده است: در سال ۱۸۴۸ یکی از نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا با استفاده از دلقکی به نام دن رایس، ارابه‌های موسیقی در شهرها به حرکت در آورد. این نوآوری وی در جذب مخاطب، بسیار موثر عمل کرد. موفقیت این ایده باعث شد، سیاست‌مداران بیشتری راغب شوند که بر روی ارابه موسیقی بنشیند و خود را در طرف موفقیت نشان دهند. رفته رفته تا به سال ۱۹۰۰ استفاده از ارابه‌موسیقی به یک استاندراد برای تبلیغات ریاست‌جمهوری در آمریکا در آمد. معمولاً آدمیان هنگامی که متوجه شوند (یا به آنان القا شود) که مردمان بسیار دیگری به اندیشه‌ای معتقدند، احتمال اینکه بدون اندیشه آن را بپذیرند، بسیار افزایش می‌یابد.
اثر ارابه‌ای به پدیده‌ای فکری و روانی اشاره دارد که بموجب آن افراد  کورکورانه دنباله‌رو افراد دیگر شده و هر کاری که گروهی از مردم انجام می‌دهند گروهی دیگر فارغ از باور و اعتقاد خود در عمل آنها را دنبال می‌کنند. این اکثریت لزومی ندارد تعداد زیادی از انسان ها باشند. حتی اگر تصور کنیم اکثر همکاران ما از یک چیز خوششان می آید یا از چیز دیگری بدشان بیاید، ما هم کم کم به آن سمت سوگیری خواهیم کرد. این تاثیر دسته‌ای یا زنجیره‌ای در امور سیاسی و رفتار مشتریان در بازار خود را به خوبی نشان می‌دهد. بطور مثال در دنیای فشن و مُد نیز این اثر به خوبی به چشم میخورد. 
بعلاوه، سندرم گروه‌اندیشی (Groupthinking) یکی از تبعات سوگیری ارابه‌ای است. این سندرمها به تفصیل در کتاب چهل گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای مدیریت و رهبری به قلم اینجانب مورد بررسی قرار گرفته‌اند. اما به هر ترتیب گروه اندیشی یک نحوه‌ ی تفکر است که در آن اعضاء گروه تحت فشار گروهی، آن چنان محو جو می شوند که از ارزیابی های واقع بینانه باز می‌ مانند و به یک راه حل که مورد نظر گروه است دل می بندند و آن را باور می کنند. به همین دلیل است که بسیاری از جلسات گروهی فاقد نتیجه‌ای ملموس و قابل اتکا هستند.
4.    نقاط کور سوگیری (Blind-spot bias)
عدم تشخیص سوگیریهای شخصی خود نوعی سوگیری محسوب می‌شود. نقطه کور سوگیری اصطلاحی است که برای اشاره به این پدیده که اکثر افراد باور دارند که دیگران دارای سوگیری‌ها و خطاهای بیشتری نسبت به خودشان هستند به کار می‌رود. این پدیده مانند یک نقطه کور در شناخت سوگیری‌ها است.
5.    سوگیری حمایت از انتخاب (Choice-supportive bias)
زمانی که ما دست به انتخابی میزنیم، درخصوص آن احساس مثبت خواهیم داشت حتی اگر این انتخاب مشکلاتی به همراه داشته باشد. در ویکی‌پدیا آمده است که سوگیری حمایت از انتخاب ، یکی از جهت‌گیری‌های شناختی مغز انسان است. در این جهت‌گیری شناختی، شخص تصمیم‌گیرنده فقط به صرف این که آن تصمیم را گرفته، بر آن پافشاری و تأکید می‌کند. از دیدگاه شخص ما، تصویری که ما از تصمیمات خود در ذهن خود داریم گاهی به اندازه خود آن تصمیم پراهمیت هستند، به خصوص در مشخص کردن این که این تصمیم تا چه اندازه احساس پشیمانی و یا رضایت برای ما به ارمغان می‌آورد. اگر بخواهیم این پدیده روان‌شناختی را در یک جمله خلاصه کنیم، این طور می‌توان گفت که: «این گزینه، انتخاب من بوده و در نتیجه بهترین گزینه است.»
 بطور مثال شما یک تلفن همراه آیفون آخرین مدل خریده‌اید و دوست شما یک گوشی بروز و پرچم‌دار سامسونگ را دارد. ممکن است شما و دوستتان بارها ویژگی‌های گوشی خود را به رخ یکدیگر بکشید. معمولاً در چنین موقعیتی شما از نقاط ضعف گوشی خود چشم‌پوشی کرده و نقاط قوت آن را برشمرده و برجسته می‌کنید و بلعکس ایرادات گوشی دوستتان را گوشزد کرده و نقاط قوت آن را برنمی‌شمرید.

 

ادامه این یادداشت را فردا بخوانیم.
 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.