وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

آگهی‌های تبلیغاتی که دنیا را تغییر داد 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

آگهی‌های تبلیغاتی که دنیا را تغییر داد

اولین آگهی که در امریکا در روزنامه چاپ شد، به سال 1704 برمی‌گردد؛ این آگهی برای فروش یک خانه در لانگ‌آیلند بود.  از آن زمان به بعد، صنعت تبلیغات دستخوش تحولات بزرگی قرار گرفت.در طول زمان، آگهی‌ها و کمپین‌های تبلیغاتی بسیاری را دیده‌ایم که نه تنها ما را متقاعد به خرید یک محصول یا خدمت کرده‌اند،  بلکه در شیوه‌ی برقراری ارتباطات و تعاملات ما با یکدیگر نیز تاثیر گذاشته‌اند، از لذت نوشیدن قهوه گرفته تا نوع لباسی که در محل کار می‌پوشیم، یا فیلم‌هایی که در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذاریم.
در اینجا به بررسی تبلیغاتی که فرهنگ دنیا را تغییر دادند، می‌پردازیم:
سال 1907:آب پرتقال Sunkist
در اوایل دهه 1900،  تولید کنندگان پرتقال در کالیفرنیا یک مشکل بزرگ داشتند: برداشت پرتقال بیش از میزان خرید مشتریان بود.
بنابراین در سال 1907، "بنیاد پرورش‌دهندگان و دلالان میوه کالیفرنیا" به دیدن آلبرت لاسکر، بنیانگذار تبلیغات مدرن و مالک آژانس تبلیغاتی Lord & Thomas رفتنند تا چاره‌ای برای حل مشکل آنها بیندیشد.
آلبرت لاسکر به آنها پیشنهاد برندسازی مجدد داد و اینکه نام برند خود را از "بنیاد پرورش‌دهندگان و دلالان میوه کالیفرنیا"  به Sunkist تغییر دهند. مهم‌ترین کمک او به آنها استفاده جدید از میوه بود: آبمیوه.
پس از آن بود که Sunkist به مردم آموزش می‌داد چگونه آب پرتقال بگیرند و از این طریق به همراه میوه به آنها آبمیوه‌گیری هم می‌فروخت. امروزه این محصول بخش جدانشدنی وعده صبحانه در سراسر جهان است.
سال 1947: الماس همیشگی است
De Beers (د بیرز) رسم هدیه دادنِ انگشتر الماس هنگام خواستگاری را رواج داد.
شرکت د بیرز، بزرگ‌ترین استخراج‌کننده و پخش‌کننده الماس در سراسر جهان است. در سال 1938، دبیرز، معادن الماس و شرکتهای تولیدی سنگهای قیمتی در فروش سنگهای با ارزش خود دچار مشکل شدند.  فروش برای دو دهه کاهش یافته بود، اما پس از آن رکورد بزرگی در فروش الماس ثبت شد. تعداد کمی از مردم خواستار اجناسی بودند که فقط متعلق به قشر ثروتمند جامعه بود. 
بنابراین این شرکت از آژانس تبلیغاتی N.W. Ayer  کمک خواست تا در پیدا کردن راهی برای فروش الماس برای مردم سطح متوسط جامعه به آنها کمک کند.
  Ayerدر سال 1947 این شعار را پیشنهاد داد: "A Diamond Is Forever ". او و همکارانش از انتخاب این شعار تبلیغاتی خیلی هیجانزده نبودند، اما سال بعد از همین شعار برای راه‌اندازی کمپینی با همین نام استفاده کردند. این کمپین بلافاصله توجه مردم آمریکا را به خود جلب کرد، و آنها خیلی زود باور کردند که جواهر نماد عشق ابدی است، نه فقط یک جنس لوکس و گرانقیمت.
از سال 1984 شعار تبلیغاتی "الماس همیشگی است"در تمام آگهی‌های دبیرز دیده می‌شد، و Ad Age آن را بهترین شعار قرن بیستم نامید.
سال 1952: به خودتان استراحت بدهید و قهوه بنوشید
در اواسط دهه 1950، شرکت Pan American Coffee با جمله‌ی " به خودتان استراحت بدهید و قهوه بنوشید"، کارگران را تشویق به خوردن یک عصرانه‌ی آرامش‌بخش کرد.
Pan American Coffee، یک شرکت خصوصی پیشرو در تولید قهوه است و از سال 1960 فعالیت خود را آغاز کرده است.
تاثیرگذاری این تبلیغ به حدی بود که استراحت تبدیل به چیزی شد که اکثر کارگران آرزوی داشتن آن را در حین کار داشتند. در سال 1964، اتحادیه کارگران اتومبیل امریکا، مدیران خود را تهدید کردند درصورتیکه زمان استراحت در حین کار در قراردادشان ثبت نشود، اعتصاب خواهند کرد.
1959: Think Small (کوچک بیندیش)
در دهه 1950 اتومبیل‌های بزرگ، با موتورهای پر قدرت و با ظاهری شیک و پر زرق و برق مورد علاقه‌ی مردم بودند. در زمانی که خودروسازان آمریکایی از شکوه و قدرت صنعت هواپیماسازی الهام می‌گرفتند، مدل "بیتل" فولکس واگن سر‌و‌صدای زیادی به راه انداخت.
کمپین "Think Small" فولکس واگن که توسط آژانس تبلیغاتی Doyle Dane Bernbach ساخته شد، انقلابی را در نحوه‌ی حرف زدن شرکتها با مشتریان به وجود آورد وصدای نارضایتی رو به رشد مردم را در ده‌ی 1950 به تصویر کشید.
کدامیک از تولید کنندگان ماشین با خوشحالی نقص محصول خود را تبدیل به یکی از ویژیگهای منحصر به فرد آن می‌کنند؟ فولکس واگن روی کاربرد اتومبیلهای کوچک و بادوام‌تر در آگهیهای تبیلغاتی خود تمرکز کرد و هدف خود را از انتشار این آگهی ابزاری برای فروش بیشتر اذعان کرد.
این در حالی بود که رقبای فولکس واگن با آب و تاب ویژگیهای باور نکردنی محصولات خود را تبلیغ می‌کردند.
1964: گل مینا
در سال 1964، لیندون جانسون لیتون پس از پایان دوره‌ی جان اف کندی در دور بعدی انتخابات مقابل بری گلدواتر با اختلاف بالا پیروز شد.
آگهی گل مینا تنها یک بار از سوی کمپین انتخاباتی جانسون در تلویزیون نشان داده شد، اما تاثیر بسزایی در پیروزی وی در انتخابات داشت.
گلدواتر، رقیب لیندون جانسون که طرفدار عملیات نظامی خشونت‌آمیز بود پیشنهاد استفاده از سلاح هسته‌ای را داده بود. 
جانسون توانست با انتشار یک آگهی تبلیغاتی پیروز انتخابات شود. مبارزه انتخاباتی او با نام  "آگهی گل مینا" شناخته شد. در این آگهی تبلیغاتی یک دختر بچه با چهره‌ای معصوم، در حال بازی کردن با یک گل است که سرش را بلند می‌کند و یک ابر سیاه را که ناشی از بمب اتمی است، می‌بیند. سپس صدای جانسون شنیده می‌شود که خطاب به دختربچه می گوید:
«بردن یا باختن! می‌توانیم دنیا را طوری بسازیم که همه‌ی انسانها بتوانند با آرامش در آن زندگی کنند، و یا برعکس در تاریکی زندگی کنند. ما باید همدیگر را دوست داشته باشیم، در غیر این صورت محکوم به مرگ هستیم. »
نتیجه: جانسون موفق شد با یک لغزش کوچک از سوی رقیبش پیروز انتخابات امریکا شود.  و این آگهی تبدیل به بخشی از فرهنگ آمریکایی تبدیل شد.
سال 1984: تبلیغ مسابقات سوپربول اپل در سال 1984
اپل در سال  1984 با استفاده از یک آگهی خیره‌کننده از رایانه شخصی مکینتاش خود در طول بازیهای سوپر بول رونمایی کرد و ادعا کرد که بر خلاف دیدگاه مدینه فاسده(dystopian ) جورج اورول، سال 1984زمانی است که مردم از تکنولوژی به عنوان یک ابزار انقلابی برای بیان هویت خود استفاده می‌کنند.
در این تبلیغ که ریدلی اسکات کارگردانی آن را بر عهده داشت،  یک زن در سالنی که افراد بسیاری با لباس‌هایی شبیه به هم در حال تماشای سخنرانی رهبر خود در یک نمایشگر بزرگ هستند، می‌دود و پتکی را به صفحه نمایش بزرگ سالن پرتاب می‌کند. 
در این تبلیغ آن فرد به نوعی از آزادی اشاره می‌کند که رایانه‌های شخصی برای کاربران به ارمغان می‌آورد و رهبران فناوری را ترغیب می‌کند تا کامپیوتر را یک ابزار خلاقیت ببینند.
1988: فقط انجامش بده
نایک در اولین آگهی تبلیغاتی "فقط انجامش بده" ، والت استاک 80 ساله را نشان داد که با حالتی خسته در حال پیاده‌روی روزانه‌اش در پل گلدن گیت می‌باشد.
پیام این آگهی بسیار ساده بود و نیازی به توضیح بیشتری نداشت.
شعار نایک در حال حاضر 26 ساله است و در طی این سالها تلاش کرده مردم را متقاعد کند که  آنها هم اگر بخواهند می‌توانند ورزشکار باشند. تنها کاری که باید بکنند این است که یک جفت کفش ورزشی بخرند و ورزش را شروع کنند.
سال 1992: راهنمای خرید لباس غیررسمی در محل کار
لوی استراوس، بنیانگذار شرکت تولید شلوار جین لیوایز ، مفهوم "لباس غیررسمی در محل کار" را برای امریکایی‌ها تعریف کرد.
نحوه‌ی لباس پوشیدن امریکایی‌ها در محیط کار از دهه 1950 دستخوش تغییراتی شد. اما این شکل از لباس پوشیدن پس از مدتی و در دهه 1980 راه خودش را به صنایع دیگر نیز باز کرد. در آن زمان کارمندان می‌توانستند یک روز در هفته با لباسی راحت و غیررسمی سر کار بروند. وضع کنندگان این قانون معتقد بودند که این کار باعث می‌شود عملکرد کارمندان پربازده‌تر شود و روحیه بهتری در محیط کاری داشته باشند.
اما بسیاری از شرکتها زمانی که می‌دیدند برخی کارمندان با ظاهری ناآراسته و شلواری پاره پوره در محیط کاری حاضر می‌شوند، از تصمیم خود و اعمال چنین قانونی پشیمان شدند.
در همین زمان بود که شرکت تولیدی پوشاک لوی‌اشتراوس فرصت را برای کسب‌و‌کار مناسب دید. این شرکت در سال 1992، یک کمپین تبلیغاتی گسترده راه انداخت و کاتالوگی را با عنوان "راهنمای خرید لباس غیررسمی در محیط کار" برای مدیران منابع انسانی شرکتهای مختلف در سراسر کشور ارسال کرد. لیوایز در این کاتالوگ پوشاک و البسه‌ی جین مناسب برای محیط‌های کاری را به تصویر کشیده بود.
در اوایل دهه 90 بود که  شرکتهای مختلف بسیاری برای مشاوره و یا خرید البسه کاری از لیوایز با این شرکت تماس می گرفتند. لیوایز در سال 1995 فروش بی‌سابقه‌ی 6.2 میلیارد دلاری را تجربه کرد.
سال 2012: ردبول استراتوس
فلیکس باومگارتنر در اکتبر ۲۰۱۲ طی پروژه‌ای به نام "ردبول استراتوس" با کپسولی متصل به یک بالون هلیمی، بر فراز شهر رازول ایالت نیومکزیکو در ایالات متحده امریکا بالا رفت و از ارتفاع ۳۹٬۰۴۵ متری زمین به سوی زمین پرید.
باومگارتنر نخستین چتربازی است که با سقوط آزاد و بدون هیچ وسیله‌ای، دیوار صوتی را شکست و رکورد مرتفع‌ترین و سریع‌ترین پرش با چتر دنیا را به نام خود ثبت کرد. هشت میلیون نفر به صورت زنده این رویداد هیجان‌انگیز را تماشا می‌کردند.
این حرکت باعث ورود عرصه‌ی جدیدی به تاریخ تبیلغات شد: اینبار آگهیهای بازرگانی میان برنامه و یا رویداد خاصی پخش نشد و برنامه را قطع نکرد، بلکه خود تبلیغ یک رویداد خیلی مهم بود.

 

منبع:

http://www.businessinsider.com/ads-that-changed-the-world-2014-8?op=1

 

سبز باشيد


درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.