زندگی دلخواه خود را به دست آورید
برداشتهای کوتاه از کتاب:
- رویکرد روانکاوی بر مبنای برگشت به عقب و زنده کردن مجدد ضربه شدید روانی و پیدا کردن زوایای عمیق، پنهانی و داخلی حادثه است. این عقیده بر مبنای این تصور بود که درونبینی باعث پیدا کردن درمان میشود. اما زمانی که افراد از خود سؤالات خوبی میپرسند تصاویر خوبی در ذهن خود ایجاد خواهند کرد. اگر شما در ذهن خود تصاویر خوبی ایجاد کنید احساس خوبی خواهید داشت. در این صورت زندگی به صورتی در خواهد آمد که احساس لذت بیشتری از آن میکنید.
- اگر در اکثر مواقع زندگی خود در ترس و هراس به سر بردهاید، شاید به این علت بوده که مثالهای خوبی از شادی نداشتهاید.شما باید به افراد یک حس قوی بدهید که آرام باشند، یک احساس خوب که در رفتارشان بهعنوان راهنما عمل کند.
- فکر کردن در صورتی یک فرایند فعالانه است که طریقهی تفکر شما باعث رسیدن به نتایجی شود که شما میخواهید.اگر شما بتوانید به افراد طوری کمک کنید که به طور متفاوت و فعالانه فکر کنند در این صورت زندگیشان تغییر خواهد کرد.
- همهی افراد میتوانند یاد بگیرند که کارها را بهتر انجام دهند.درسها فقط برای این نیست که چه چیزی را باید یابد بگیریم. درسها باید پیرامون این باشد که چگونه یاد بگیریم.
- این طور فکر کنید که ذهن شما از بخش خوداگاه و ناخوداگاه تشکیل شده است . ذهن خوداگاه شما بخشی از ذهن شماست که تجزیه وتحلیل میکند، نقد مینمایدو به صورت منطقی در تمام طول روز فکر میکند . جایی است که توجه شما در آنجا قرار دارد. ذهن ناخوداگاه شما بخشی از ذهن شماست که عملکردهای جسمیتان را کنترل میکند، از ضربان قلبتان تا تنفستان. این جایی است که تمام خاطراتتان ذخیره میشوند و جایی که عقل، خلاقیت و تواناییهای حل مسائل شما در آنجا قرار دارند.ذهن ناخوداگاه شما جایی است که اکثر عادتهای ذهنی شما در آنجا عمل میکند. هر وقت یاد بگیریم تا کاری بر روی ذهنمان انجام بدهیم به صورت خودکار در خواهد آمد و به صورت ناخودآگاهانه در آن کار مهارت پیدا میکنیم.
- ما جهان را به طور باطنی ازطریق حواس پنجگانهمان معرفی میکنیم. ما اطلاعات را از طریق حواسمان میگیریم و سپس تصاویر صداها، احساسات، مزهها و بوهای درونی میسازیم. زمانی که این کار را انجام میدهیم، راهی که از طریق آن تجاربمان را از طریق حواس درونی پنجگانه آشکار میکنیم اغلب تعیین میکنیم که در مورد آن تجارب چه احساسی داریم. بنابراین، چه اندازه شما تصاویر عنکبوتها را بزرگ میکنید شاید میزان وحشت شما از آنها را متأثر کند. تن صدای درونی تعیین میکند که آیا شما خسته هستید یا خیر. کیفیت این تصویرهای درونی، کیفیت راههای حسی نامیده میشود.زمانی که ما تفکر میکنیم افکار ما به صورت تصاویر و فیلم هستند.
- زمانی که افراد چیزی میسازند، آنها باید ابتدا آن را در ذهن خود به وسیلهی تصویرسازی خلق کنند تا متوجه شوند شبیه به چه به نظر میآید. زمانی که ما به چیزی فکر میکنیم، تصویر آن چیز در مکان به خصوصی قرار میگیرد. دارای اندازه به خصوصی است. و در فاصلهی به خصوصی از ما قرار دارد.
- ارتباط بین تمام اندام های بدن به پیشرفته بودن سیناپسهای درون مغز است که در حقیقت به ما اجازه میدهند تا با احساسات بیاندیشیم این بدان معنا نیست که بدنهای ما از مغزمان جدا نیستند. آنها بخش گسترش یافته مغز هستند. آن چیزی که اکثر ما نیاز داریم به دست آوردن کنترل احساسمان است، زیرا زمانی که بتوانید احساستان را کنترل کنید، شما میتوانید آن را اصلاح کنید و یا تغییر دهید.
- کیفیت افکار شما و کیفیت راههای حسی(تصویرهای درونی) ، مشخص میکند که افکار شما چه تأثیری بر شما میگذارند.
- باورهایتان به احساس یقین شما به برخی از افکارتان برمیگردد. به محض اینکه ما چیزی را باور میکنیم به دنبال راههایی برای اثبات آن میگردیم. برای اینکه باورها را تغییر دهیم، ابتدا نیاز به یادگیری راهی برای کشف کیفیتهای باورهایمان داریم. باورهای ما با توجه به کیفیتشان دارای ساختاری هستند. داشتن باورها به عنوان راهنمایی برای رفتارمان بخش مهمی از انسان بودن ما است. و همچنین بخش مهمی در مورد دانش چگونگی تغییر یک انسان و اینکه چگونه به طور اخص خودتان را تغییر دهید، است. بنابراین اولین قدم ایجاد این باور در شما است .
- ما نیاز داریم بر عقاید بد، ترسها، خاطرات بد و تصمیمات بدی که اتخاذ میکنیم غلبه کنیم. در کتاب برای غلبه بر هر یک از این عوامل راهکارهای خوب و سادهای معرفی شده است.
- اکثر مشکلاتی که ما در زندگی با آن روبهرو هستیم همانطور که قبلاً گفتیم در ذهن ما اتفاق میافتد. علاوه بر این مشکلاتی که عموماً وجود دارند از تصوری که از گذشته و آینده داریم بوجود آمده است. گذشته و آینده وجود ندارد به جز در ذهن ما.
- شما باید اشتیاق به آینده داشته باشید. شما نیاز دارید تا به گذشته نگاه کنید بهترین تصمیم پیرامون آن اینست که به خود بگویید گذشته است.
چیزی که به شما در آینده کمک میکند این است که گذشته را رها کنید و آرزوهای بزرگی که میخواهید به آنها دست پیدا کنید و به آنها برسید را در خود خلق کنید.
- خندیدن باعث ایجاد و ترشح اندروفین میشود که یک نقش اساسی در عوض کردن ذهنتان دارد. هر چقدر به چیزهایی که از آن میترسید بخندید مواد شیمیایی بیشتری وارد بدنتان میشود.
ترس همیشه چیز بدی نیست. ترس شما را از چیزهای خطرناک دور میکند.
- یکی از چیزهایی که شما نباید هرگز، هرگز از آن بترسید، افکارتان است. زمانی که به چیزهایی فکر میکنید که شما را میترساند، فقط باید به آنها به طور متفاوتی فکر بکنید. شما نیاز دارید تا صداهای دیگری بر روی آنها بگذارید. باید آنها را کوچک کنید. شما نیاز دارید تا یاد بگیرید که چگونه فکر کردنتان را کنترل کنید. این موضوع شامل چگونگی فکر کردن درباره گذشتهتان نیز میشود.
- قدم اول برای غلبه بر خاطرات بد،نگاه کردن به آنها به همان شیوه و طریق در دفعه آخر است. باید توجه داشته باشید که آنها خاطراتی هستند همانند اینکه الان اتفاق افتادهاند. آنها یک عکس کوچک در ذهن شما نیستند. آنها یک لکه یا چیز مبهم و نامشخص نیستند آنها غیر قابل تمرکز نیستند. آنها درست مانند این میمانند که شما در آن لحظه مجدداً حضور داشته باشید.
میتوانید به درون ذهن خودتان بروید و آن را با چیز دیگری جایگزین کنید، زیرا فقط عبور از گذشته کافی نسیت، شما باید شروع کنید به نگاه کردن به آینده و این که میخواهید چه کاری انجام بدهید.
- قویترین غریزه در انسان نیاز به بررسی کردن شناختهها است. انسانها معمولاً از ناشناختهها وحشت دارند و از آنها میترسند. در حقیقت ، بعضی مواقع افراد ترجیح میدهند خودشان را از بین ببرند تا چیزهای جدید را بررسی کنند.
- آنچه که شما با آن مرتبط میمانید و آنچه که شما از آن جدا میشوید تعیین میکند چگونه شما در آینده حرکت خواهید کرد.
زمانی که افکار بدی در سر دارید، احساس بدی خواهید داشت. زمانی که احساس بدی دارید، تصمیمات بدی هم میگیرید. از این رو، بودن در یک حالت بد چیزی است که منجر به گرفتن تصمیمات خوب نمیشود.
- تصمیمگیری پیرامون این که چه کاری حالا انجام بدهیم باید بر اساس فیلم داخل ذهنتان باشد که مناسب تصمیمگیری است. نه باید زیاد طولانی باشد نه باید زیاد کوتاه باشد. تصمیمات وقتی خارج از شرایط حاکم باشند، فکر کردن به آنها مهم است.
عبور از این حوادث یک فرایند مهم است، به طوری که ما از این لحظات خاص تا آنجایی که میتوانیم لذت ببریم.
- اولین مرحله در ترک عادات، پیدا کردن جایی است که باور ما در آنجا تولد یافته است. ما همه آرزو داریم، ولی دانش لازم برای انجام آن را نداریم.
کاری که نیاز است تا انجام دهید، تنظیم یک نظام است تا شما در جهت برنامهریزی برای پیدا کردن مشکل حرکت کنید.
- شکست خوردن به معنی توقف است. شکست یعنی متوقف کردن یک فعالیت. هر شکستی معنیاش این است که باید بیشتر تلاش کنید. هر چقدر بیشتر ناامید نشوید و شکست را فراموش کنید ، بیشتر خودتان را به کار گرفتهاید. این رمز موفقیت افراد بزرگ است.
- مصمم بودن واقعی یعنی وسعت بخشیدن به احساس خوب و تقویت کردن این احساس به موجب داخل فرایند بودن.
- به خودتان فرصتی بدهید تا پیرامون وقایع و رویدادهای زندگیتان تصمیم بگیرید، و کارهایی را که لازم است تا انجام پذیرد را انجام بدهید، افرادی را برگزینید تا بعضی کارها را به نمایندگی شما انجام بدهند. آرام باشید و برای رخ دادن آن رویداد منتظر بمانید.
- توانایی دست یافتن به آنچه که میخواهید مهمترین قسمت این کتاب است. در بخش سوم کتاب راههای دستیابی به اهدافی چون شادی، عشق،تمرینات و ورزش منظم و ..... ارائه شده است.
- توانایی ایجاد انگیزه برای انجام وظایف ، یک مهارت مهم است که باید داشته باشیم، و چیزی که انسان بیش از هر چیز از آن رنج میبرد تردید و دو دلی است.
- درک انگیزه با بررسی تفاوت بین آنچه که مردم واقعاً انجام میدهند و آنچه که نادیده میگیرند آغاز میشود. تفاوت بین کارهایی که انجام میدهند و کارهایی که کنار گذاشتهاند و به تأخیر انداختهاند و یا کارهایی که شروع کردهاند ولی به اتمام نرساندهاند، در این است که آنها به اندازه کافی برای انجام آن تحریک نشدهاند.
- یک قدم مهم در ایجاد انگیزه در خودتان برای انجام دادن کاری، عوض کردن لغاتی است که در مورد خودتان وقتی درباره آن صحبت میکنید به کار میبرید. این لغات محرکهای قدرتمندی برای رفتار شما هستند.
- اگر باورهای صمیمی را بسازید و از زاویه نگرش درست به چیزها نگاه کنید و اگر طرح ریزی خوبی داشته باشید و کارهایی که شناختی نسبت به آن ندارید را انجام ندهید، فقط به خاطر این که کس دیگری به شما گفته، برنده هستید. در این صورت در سرمایه گذاری میتوانید موفق باشید . شما نیاز دارید تا به خودتان اطمینان دهید که با افرادی صحبت میکنید که واقعاً این کاره هستند.
- به تصمیمی که میخواهید بگیرید فکر کنید. کیفیت راههای حسی را تشخیص و مشخص کنید که آیا متناسب با کیفیت راههای حسی تصمیمات خوب هستند یا تصمیمات بد.
- آینده پر از فرصتهاست و هر چقدربیشتر به چیزهایی که زندگی شما را بهتر میکند دست پیدا کنید ، بیشتر متوجه خواهید شد که زمانهای خوب بیشتری در پیشروی شما قرار دارد. بیشتر از آن چیزی که شما احتمالاً تصور میکنید.
- هر چقدر یاد بگیرید تا کنترل ارزشمندی بر روی نداهای درونی خود داشته باشید و تصاویری را به طور روشمند قرار بدهید، و سپس انتخاب بکنید چه چیزهایی را میخواهید باور کنید و چه چیزهایی را نمیخواهید باور کنید، هر چقدر بیشتر فرایندهای ذهنی خودتان شوید، بیشتر از عهدهی زندگی برخواهید آمد.
- در پایا ن باز هم یاد آور میشوم این یادداشت فقط برداشتهایی از این کتاب عملی و پر محتوا برای اینکه زندگی دلخواه خود را بدست آورید میباشد، لازم است کتاب را به صورت کامل و با حوصله بخوانید و حتماً تمرینهای آن را با دقت انجام دهید .
مطمئن هستم که موفق خواهید شد.
سبز باشید