وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

یادداشت اختصاصی اینجانب درباره هدف با مجله خلاقیت 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

یادداشت اختصاصی اینجانب درباره هدف با مجله خلاقیت

 

یکی از ویژگیهای انسانهای موفق این است که هدف داشته باشند و برای رسیدن به اهداف خود، برنامه‌ریزی و اقدام کنند؛ به عبارتی آنها مراقب باشند که دچار روزمرّگی نشوند.

 

به همین منظور، اهداف به دو دسته‌ی اهداف فردی و اهداف سازمانی تقسیم می‌شوند؛ همچنانکه در مدیریت هم نظریه‌ای وجود دارد که مدیریت را شامل 4 مرحله می‌داند. این مراحل عبارتند از:

 

1-    مدیریت برخود

 

2-    مدیریت بر فرد دیگر

 

3-    مدیریت بر گروه

 

4-    مدیریت بر سازمان

 

در این مراحل، اولین آنها یعنی مدیریت برخود، گام اصلی و مهمترین بخش را شامل می‌شود و به تنهایی 50 درصد اهمیت مراحل چهارگانه را به خود اختصاص می‌دهد.

 

برای موفقیت در مدیریت بر خود، لازم است افراد بتوانند در ابعاد مختلفی از زندگی‌شان هدفمند باشند. پیش نیاز این موضوع، آن است که افراد باور داشته باشند که سرنوشت زندگی‌شان دست خودشان است.

 

لازم است هر فرد اهداف خود را به بخشهای مختلفی تقسیم‌بندی کند؛ به عنوان مثال، من خودم ابتدای هر سال این کار را می‌کنم و برنامه‌ی یک ساله‌ای را در مقاطع زمانی یک ماهه تدوین می‌کنم و در سررسید هر ماه، به ارزیابی آن و میزان پیشرفت آن می‌پردازم و چنانچه از برنامه عقب باشم، برای جبران آن تلاش می‌کنم.

 

پایان سال فرصت خوبی برای هدفگذاری سال جدید است. به عنوان مثال من برای سال جدید، اهداف فردی را به شرح زیر طبقه‌بندی می‌کنم؛ البته با این توضیح که این طبقه‌بندی که به ترتیب ذکر می‌کنم، به معنای اولویت بندی امور نیست و هر کدام در جای خود بسیار مهم است:

 

1-هدف معنوی: در این هدف، به ارتباط بین خودم و خداوند می‌پردازم و اینکه به عنوان یک بنده چقدر سعی می‌کنم که انسان شایسته‌ای باشم و چه کارهایی باید انجام دهم.

 

لازم به توضیح است که اهداف معنوی می‌تواند ابعاد مختلفی داشته باشد؛ برای مثال، انسان می‌تواند در مورد این هدف، روزها و ساعاتی را در کنار عبادت فردی، برای انجام کارهای عام المنفعه و مسئولیتهای اجتماعی و کمک به مراکز خیریه اختصاص دهد. البته الزاماً نیازی نیست که در انجام این کار هزینه‌ی مالی انجام دهد، مثلاً خود من با توجه به اینکه در حیطه مشاوره فعال هستم، سعی می‌کنم به مؤسساتی که در زمینه خیریه فعالیت دارند، از طریق مشاوره کمک کنم.

 

2-هدف سلامتی: در راستای پرداختن به این هدف، برای خودم زمانهایی را تعیین می‌کنم که از نظر سلامتی چکاب انجام دهم و با مراجعه به پزشک و انجام آزمایشهای لازم، وضع سلامتی‌ام را مورد ارزیابی قرار می‌دهم و اقداماتی را که لازم است انجام دهم را شناسایی کنم. همچنین چون من ورزشکار حرفه‌‌ای نیستم، میزان ورزش خود را در این هدف می‌بینم؛ برای مثال میزان ساعاتی که لازم است در هفته ورزش کنم و نوع حرکاتی را که لازم است انجام دهم، از حیث کمّی تعیین می‌کنم.

 

اما کسانی که ورزشکار حرفه‌ای هستند، لازم است برای این کار، هدف ورزشی را جداگانه تعریف کنند و با توجه به مدارج و جایگاهی که هستند و می‌خواهند برسند، هدفگذاری کنند.

 

3-هدف دانایی(ارتقای دانایی): در این هدف، برای خودم تعریف می‌کنم که جسم برای زنده بودن نیازمند آب و غذا است، مغز هم برای زنده ماندن نیازمند خوراک است و غذای مغز چیزی جز دانایی نیست.

 

مثلاً می‌توانیم برای خودمان هدفگذاری کنیم که هر ماه چند مقاله بخوانیم و سپس در راستای کاربردی کردن آنها در زندگی‌مان اقدام کنیم. همچنین مواردی نظیر اینکه در کدام همایشها و سمینارها لازم است حاضر باشیم، در محدوده‌ی هدف دانایی قرار می‌گیرند.

 

4-هدف مالی: اینکه برای خود معلوم کنیم که قرار است در سال آینده چقدر درآمد داشته باشیم و این درآمدها لازم است در هر ماه چقدر باشد و برنامه‌ریزی‌مان برای کسب درآمد ماهیانه چگونه باشد.

 

5-هدف ارتباطات خانوادگی: در این هدف، لازم است به نوع ارتباطی که با خانواده و بستگان دارم و میزان و حدود آن بپردازم؛ اینکه چقدر برای این موضوع زمان بگذارم و با توجه به اینکه فرد پرمشغله‌ای هستم، نبودن‌هایم در منزل را چگونه جبران کنم و .....

 

کنث بلانچارد جمله‌ی معروفی در این زمینه دارد مبنی بر اینکه "مواظب ترازوی زندگی‌تان باشید که یک کفه‌اش کار و دیگری خانواده است."

 

6-هدف تحصیلی: در این هدف، هر کس می‌تواند برای مدارج تحصیلی که می‌خواهد طی کند، برنامه‌ریزی کند. مثلاً چنانچه می‌خواهد در رشته تحصیلی جدیدی تحصیل کند و یا اینکه دوره آموزشی خاصی را طی کند، برنامه خود را معلوم کند.

 

این هدف می‌تواند مکمل هدف دانایی باشد، با این تفاوت که در هدف دانایی، هر فرد از طریق مطالعه و .... شخصاً می‌تواند برای کسب دانایی سرمایه‌گذاری کند و نیازی به طی مدارج تحصیلی نیست.

 

7-هدف فلسفه حضور: در این هدف لازم است افراد برای شناساندن خود به جامعه اقدام کنند. به عبارتی هر فرد روی برند خودش کار کند و شهرت خود را ضمن رعایت اصول اخلاقی، اضافه کند.

 

برای مثال فرد می‌تواند از طریق راه‌اندازی یک وبلاگ و یا سایت شخصی، نظراتش را در معرض دید دیگران قرار دهد یا از طریق سخنرانی در جاهای مختلف در مورد فلسفه حضور و یا اشتهار کار کند.

 

نکته پایانی که در مورد اهداف شخصی می‌توانم بگویم این است که هر فرد با توجه به ویژگیهای شخصی خود می‌تواند اهداف فردی متفاوت دیگری را نیز برای خودش تنظیم کند. اما در مورد اهداف شغلی یا سازمانی، اگر این موضوع را در سطح فردی بررسی کنیم، اهداف می‌تواند متفاوت باشد مثلاً برای کسی که در جایگاه کارشناس یک سازمان مشغول فعالیت است می‌تواند هدف این باشد که بتواند با بهبود نتایج عملکردش، سال آینده ارتقای شغلی پیدا کند و جایگاه سرپرستی و یا مدیریت میانی برسد. یا چنانچه فرد در جایگاه مدیر ارشد فعالیت می‌کند و خود در حال اداره یک کسب‌کار است، هدفگذاری می‌تواند شامل ارتقای جایگاه سازمان در صنعت و بازار مربوطه باشد، به عنوان مثال چنانچه اکنون جایگاه پنجم یک صنعت متعلق به سازمان ما است، سال جدید آن را به جایگاه سوم برساند یا اینکه اگر اکنونx  درصد مشتریان هدف، سازمان را می‌شناسند، سال آینده این میزان به (X+N) درصد برسد یا افزایش درآمدهای سازمان و ....

 

در حیطه اهداف سازمانی، هدفگذاری و برنامه‌ریزی جهت اقدام در راستای ارتقای سازمان می‌تواند از ابعاد مختلف دیگری نظیر منابع انسانی شایسته، مالی، ارتقایی و .... نیز مورد بررسی قرار گیرد اما چون بیشتر خوانندگان مجله خلاقیت از طیف افرادی هستند که اهداف فردی در درجه اول اولویت برای ایشان است، بیشتر توصیه‌های من در این راستا بود.

 

 

 

مطلب دوم: كتاب يا كتاب‌هاي پيشنهادي براي ايام نوروز كه در زمينه‌ي كاميابي به خصوص كاميابي مالي‌ست. توضيح هر كتاب بين 400 تا 500 كلمه. اگر فيلم يا فيلم‌هايي هم در اين زمينه هست، در همين حجم پرداخته شود.

 

یکی از اتفاقات خوبی که برای هر فرد در ایام نوروز می‌تواند بیفتد این است که در پایان تعطیلات بتواند از خودش بپرسد که در کنار سیاحت، استراحت، و صله رحم، چقدر زمان برای ارتقای دانایی خود گذاشته است و در شروع سال جدید چه چیزهایی را یادگرفته است.

 

به همین جهت، من تأکید جدی دارم که افراد مطالعه را فراموش نکنند، بخصوص به آن دسته از کسانی که قصد دارند با بهره‌گیری از خلاقیتها و توانمندیهایشان ، درجه موفقیت خود را را ارتقا دهند، توصیه می‌کنم که کتابهایی در حوزه‌های بازاریابی و فروش، روانشناسی، و ارتباطات را مطالعه کنند. در اینجا چندتایی از کتابهایی را که شخصاً خوانده‌ام و در زندگی‌ام نقش زیادی داشته‌اند، نام می‌برم:

 

1-    "جادوی فکر بزرگ" اثر دکتر شوارتز

 

2-    "دستیابی به هدف" اثر برایان تریسی

 

3-    "موفقیت نامحدود در 20 روز" اثر آنتونی رابینز

 

4-    "پنج دشمن کار تیمی" اثر پاتریک لنچیونی

 

5-    "پنج وسوسه مدیران عامل" اثر پاتریک لنچیونی

 

6-    "پنج فرمان برای تفکر استراتژیک "اثر دکتر وفا غفاریان و دکتر کیانی

 

7-    "پنجمین فرمان" اثر پیتر سنگه

 

8-    "نسل سوم بازاریابی"، شامل آخرین نظریات پروفسور فیلیپ کاتلر

 

9-    "کاتلر در مدیریت بازار" اثر فیلیپ کاتلر

 

10-"تمایز یا نابودی" اثر جک تروت

 

11-"دایرة المعارف بازاریابی ازA تاZ" اثر فیلیپ کاتلر

 

البته که همه کتابها بسیار مهم هستند، اما توصیه اساسی بنده (شوخی همراه با جدی) این است که حتماً کتابهای خود من را هم مورد توجه و مطالعه قرار دهید. این کتابها را می‌توانید از طریق سایت انتشارات بازاریابی به نشانیwww.marketingpublisher.ir تهیه کنید.

 

 

 

سبز باشید

 

 

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.