:: وظایف روزانه یک مدیرعامل (قسمت دوم)
- هر روز دومین کار شما پس از برگذاری جلسهی سرپایی ، سرکشی به مرکز عملیات شرکت یعنی کارخانه و بخشهای اداری است . سعی کنید این سرکشیها را در زمان مشخص و ثابتی انجام دهید تا کارگران و پرسنل از پیش بدانند و غافلگیر نشوند . بهتر است این سرکشیها را تنها و بدون همراه و تشریفات انجام دهید تا کارکنان شرکت احساس کنند بدون واسطه در معرض دید شما هستند و ضمناً اگر مطلب خصوصی هم با شما دارند جرأت ابراز آن را داشته باشند . در حین بازدید سعی کنید فضا و جو کلی حاکم بر محیط کار را درک کنید و به جزئیات و ریزه کاریها هم توجه کنید . با کارکنان صمیمانه احوالپرسی کنید ولی حتیالامکان از آنان چیزی در مورد مسائل کاریشان نپرسید و فقط تماشاگر خاموش باشید . اگر مطلب یا موضوع مهمی مشاهده کردید، یادداشت و بعداً از مدیر مربوطه سؤال کنید . در حین بازدید ازکارگران یا کارمندان خود نامه یا نوشتهی خصوصی قبول نکنید و اگر فردی مطلب خصوصی با شما دارد، شفاهاً و بدون آنکه توقف کنید یا خود را معطل سازید، فقط شنیده ولی هیچ اظهار نظری نکنید و به او توصیه کنید تا از طریق مدیر مافوقش مطرح و پیگیری کند .
- هر روز با مدیران خود برنامهی گفتگو داشته باشید و در این گفتگوها سعی کنید آنها را با هدفها و برنامههای آیندهی شرکت آشناتر کرده و آنها را در مورد تلاش برای رسیدن به این هدفها مصممتر کنید، اما دقت کنید که اظهارات شما مبالغهآمیز یا بیش از حد احساساتی نباشد و به پرحرفی کشیده نشود . از هر فرصتی برای تشویق آنها و قدردانی از نقاط قوت آنها استفاده کنید و انتقادهای خود را از آنها در سایهی این قدردانیها مطرح کنید . به سخنان آنها با دقت گوش دهید تا آنها را بهتر درک کرده و بهتر بتوانید هدایت کنید . در کارهای مهم با آنها مشورت کنید و نشان دهید که به آنها اعتماد دارید و آنها را امین و اهل نظر می دانید.
- در گفتگوهای روزانه با کارکنان خود همواره صریح و صادق باشید و از سیاستبازی و کنایهگویی بپرهیزید. اگر گفتن مطلبی یا ذکر انتقادی را لازم می دانید، آن را صریح و واضح بگویید و نگران ناراحتشدن شنونده از شنیدن مطلب نباشید؛ زیرا رعایت موارد ضروری بهتر و عاقلانهتر از رعایت مصلحت است . محل کار، مجلس میهمانی نیست که در آن بتوان ملاحظهکاری کرد. کسی که تاب تحمل شنیدن حقایق و انتقادهای مافوق خود را ندارد، جایی در محیطهای کاری ندارد قاعدهی کلی این است که فقط بهنگام ضرورت و بقدر ضرورت انتقاد کنید و فقط در حد ضرورت، صراحت داشته باشید تا نابجا موجب رنجش زیردستان خود نشوید .
- حتی الامکان به زیردستان خود قول یا وعدهای ندهید، اما اگر وعدهای دادید تحت هر شرایطی به آن عمل کنید و بهانه نیاورید یا فکر نکنید که دیگران آن را فراموش کردهاند . یادآوری نکردن دیگران بهمعنی فراموش کردن آنها نیست، و وقتی زیردستان شما یک مورد خلف وعده از شما ببینند، دیگر به حرفهای شما اعتماد نخواهند کرد.
- دقت کنید که گفتگوی شما با مدیران و کارکنان شرکت به بحث و جدل کشیده نشود . تا میتوانید از جدل کردن بپرهیزید. با دقت گوش دهید و نظرات را بشنوید و در پایان، نظر خود را آشکار و قاطعانه ابراز کنید و اجازهی ادامهی بحث را ندهید . حتیالامکان هیچ مطلبی را دوبار تکرار نکنید و به مدیران خود نیز اجازه ندهید با تکرار آنچه که یکبار به شما گفته اند، وقت شما را بگیرند .
- مطالب خود را کوتاه و مفید بگویید و از توضیحات اضافی یا تعارفات بی مورد بخصوص در تماسهای تلفنی پرهیز کنید و به دیگران نیز اجازهی پرحرفی را در حضورتان ندهید . بهتر است مطالب مهم را از قبل یادداشت کرده و مدیران خود را هم موظف کنید تا گفتههای شما را یادداشت کنند.
- هرگز در محیط کار داد نزنید و سرو صدا بپا نکنید . به کارمندان خود پرخاش نکنید و به آنها ناسزا نگویید، هرچند مقصر باشند . اگر فکر میکنید در گفتگو با کارمند خود ممکن است عصبانی شوید، گفتگو را ادامه ندهید و کار را به فرد دیگری بسپارید . صبر و حوصله خود را بیشتر کنید و نسبت به گفتهها و اعمال دیگران صبور و بردبار باشید و بخود بقبولانید که بسیاری از مسائل پیش آمده آنقدر مهم نیستند که ارزش عصبانی شدن داشته باشند .
10. در حضور مدیرتان بد مدیر دیگر را نگویید؛ حتی اگر بجا باشد. به مدیرانتان نیز اجازهی بدگویی از دیگری را ندهید . به آنها بفهمانید که اگر هر کدام مشکلی با دیگری دارد باید بهجای نزد شما آمدن، بتواند خودش مشکلاتش را با دیگران حل کند؛ زیرا شما به آنها حقوق می دهید تا مشکلات را حل کنند نه ایجاد کنند .
11. در مورد مدیرانتان به سلسله مراتب پایبند باشید و بهطور مستقیم به هیچیک از کارمندان مدیرانتان دستوری ندهید و حتی اگر ایرادی در کار آنها می بینید آنرا به مدیر مربوطه اطلاع دهید .همچنین به شکایتها یا درخواستهای آنها بهطور مستقیم رسیدگی نکنید و بخواهید که آنها را با مدیر مافوق خود مطرح کنند .
12. به مدیرانتان اجازه ندهید گزارشگر مشکلات باشند و مرتباً از شما راه حل بخواهند . باید بدانند که شما به آنها حقوق می دهید تا حلال مشکلات باشند نه گزارشگر آنها؛ پس باید بتوانند مشکلات کاری خود را خودشان بهنحو کارآمدی حل کنند و اگر برای ابراز مشکلی نزد شما میآیند، حتماً با یک راه حل فکر شده و سنجیده باشد .
13. در مورد اشتباهات و سهل انگاریهای مدیران خود سختگیر باشید و اشتباهات را بهراحتی نپذیرید . مدیران خود را مانند خلبانهای هواپیمای مسافری بدانید که هر اشتباه کوچک آنها ممکن است کشنده باشد . از آنها انتظارات بالایی داشته باشید و فقط کار بدون عیب و نقص را از آنها بپذیرید . بعد از مدتی خواهید دید که تعداد اشتباهات و سهل انگاریها تا چه حد کاهش مییابد و میزان دقت در انجام کارها چقدر زیادتر خواهد شد .
14. در مراحل بعد به بی اشکال انجام شدن کارها هم رضایت ندهید و مرتباً از مدیرانتان بخواهید در پی بهتر انجام دادن کارها باشند . همواره به آنها یادآوری کنید که برای هر راه خوبی یک راه عالیتر وجود دارد و بزرگترین مانع برای یافتن به راههای های عالیتر ، احساس رضایت از راههای خوب فعلی است . در اینمورد همواره ناراضی بودن بهترین و عاقلانهترین کار است و با اعلان مستمر نارضایتی خود از عدم پیشرفت در روشهای خوب فعلی ، مدیرانتان را به ابتکار و نوآوری برای ابداع روشهای بهتر تشویق کنید .
15. هرچند شکایتهای کارمندان و کارگران از مدیرانشان را نباید مستقیماً بپذیرید ولی در مورد نحوهی رفتار مدیران با زیردستانشان حساس باشید و با سرکشی روزانه به محل کار آنها به نشانههای ناخرسندی کارکنان توجه کرده و اگر آنها را جدی دیدید، شخصاً به موضوع رسیدگی کنید . شکایت کارکنان از مدیرشان را ، هر چند ناوارد باشد، نشانه ضعف عملکرد آن مدیر بدانید و در اینمورد تذکرات لازم را برای رفع شکایت به مدیر بدهید .
16. عادت به تفکر سود و هزینه را در مدیران خود ایجاد کنید و از آنها بخواهید وقتی پیشنهادی را برای شما یا در جلسه ای مطرح می کنند آن را همراه با تحلیل سود و هزینه ارائه دهند . برای ارزیابی سودآوری پروژه ها یک حد استاندارد تعریف کنید که با سیاستهای شرکت در مورد سودآوری مطابق باشد و پروژههایی که پیشبینی سودآوری آنها کمتر از این مقدار است نپذیرید .
17. در محیط کار، در مورد مطالبی که میشنوید یا اخباری که برای شما میآورند، هیچ تصمیمگیری، قضاوت یا حتی اظهارنظر عجولانهای نکنید؛ زیرا همواره برای آنها فرصت دارید؛ پس قبل از هر کاری اطلاعات خود را تکمیل کرده و آنگاه اقدام کنید . حتیالامکان تحت فشار دیگران برای تصمیمگیری سریع قرار نگیرید؛ زیرا کمتر چیزی تا این حد فوری است و کمتر تصمیم عجولانهای به ریسکش میارزد .
18. درِ دفتر خود را همواره بر روی مراجعین بازبگذارید و دیدار با خودتان را برای سایرین راحت کنید ولی آنها را تشویق به اینکار نکنید و اگر برای نظر خواهی بهنزد شما آمده اند جز در موارد ضروری نظر ندهید و اگر از شما انجام کاری را می خواهند آنها را برای پیگیری کارشان به مدیر مربوطه ارجاع دهید و خودتان اقدامی نکنید . دیدارهای خود را کوتاه کنید و اجازه ندهید در اتاق شما خیلی احساس راحتی کنند . در زمانهایی که میخواهید تنها باشید، در اتاق را ببندید و کسی را نپذیرید .
19. در مورد برگذاری جلسات هفتگی و ماهیانه دقت کنید که سر موقع برگزار شود و ترجیحاً بیش از یک ساعت طول نکشد . با مدیریت درست جلسات میتوانید کاری کنید که در مدت یکساعت تعداد زیادی موضوعات مطرح و در مورد آنها تصمیمگیری شود . هر تصمیمی که در جلسه گرفته میشود باید مجری آن مشخص شده و معلوم باشد که او این تصمیم را چگونه و در چه مدتی و با چه امکانات و اختیاراتی انجام خواهد داد و کی و چگونه گزارش آن را به جلسه میدهد.
20. حداقل نیمی از تصمیمهایی که شش ماه قبل گرفتهاید بر اثر تغییر شرایط ، امروز دیگر کاملاً درست نیستند. بنابراین، یاد بگیرید که به اشتباه خود اعتراف کنید و بهراحتی ( اما نه بسرعت ) تصمیمهای خود را اصلاح کنید . یک روش خوب برای قضاوت در مورد درستی تصمیمهای گذشته روش نقطهی صفر است. براساس این روش از خود بپرسید: « اگر آنچه که الان میدانم در زمان گرفتن این تصمیم هم میدانستم آیا باز هم این تصمیم را میگرفتم ؟ » اگر پاسخ شما منفی است، بسرعت تصمیم خود را اصلاح کنید.
- تا میتوانید کارهای خود را به دیگران واگذار کنید؛ حتی اگر فکر می کنید ممکن است اشتباه کنند یا کار را آنطوری که شما می خواهید انجام ندهند . فقط کارهایی را خودتان انجام دهید که جزو وظایف اصلی مدیریت شما است و نمیتوان بهدیگران واگذار کرد مانند برنامهریزیهای کلان و ارزیابی عملکرد. در واگذاری کارها بهدیگران بهطور دقیق مشخص کنید که چه کاری را به چه کسی واگذار میکنید و او این کار را باید چگونه و در چه مدتی و با چه هزینهای انجام دهد و چگونه بهشما گزارش دهد . وقتی کاری را واگذار کردید، در زمان های مناسب گزارش بخواهید و در رسیدن فرد مسئول به نتیجهی کار سختگیر باشید و از او هیچ عذر و بهانه ای را نپذیرید، بخصوص اگر در پایان مهلت باشد.
- فاصلهی شما با مدیرانتان باید نه آنقدر زیاد باشد که جرأت بیان و اظهار مسائل و مشکلات را نداشته باشند و نه آنقدر کم باشد که حرمت و هیبت مدیریتی شما کاسته شود و از شما حرف شنوی نداشته باشند . پس در ارتباط روزانهی خود با مدیران ، نه بیش از حد خشک و جدی و لجوج باشید و نه بیش از حد خودمانی و صمیمی . بهترین ملاک این است که احساس کنید می توانند با شما به راحتی گفتگو کنند، اما آنگاه که دستوری میدهید همه، سخن را کوتاه میکنند و در اجرای درست آن تلاش جدی میکنند.
- هیچیک از مدیرانتان نباید بیش از حد در نزد شما عزیز یا پست باشد و اگر در دل چنین احساسی دارید نه آن را نشان دهید و نه به آن اعتنا کنید . همهی مدیران باید در چشم شما یکسان باشند و نورچشمی نباید وجود داشته باشد . اگر بههر دلیلی در مورد عملکرد مدیری ناخرسند هستید از روش نقطهی صفر در مورد تصمیم گیری برای نگهداشتن یا نداشتن او استفاده کنید . بر اساس این روش از خود بپرسید « اگر آنچه که امروز در مورد او می دانم در زمان استخدام او هم می دانستم آیا او را قبول می کردم ؟» اگر پاسخ شما منفی است، در اولین فرصت او را اخراج کنید.