همانطور که می دانیم فرصتها (و همچنین تهدیدات) از تغییر و تحولات محیطی به وجود  می آیند. به همین جهت است که استراتژیستها اعتقاد دارند به جای واژه فرصت سازی بهتر است از واژه فرصت یابی استفاده کنیم.
اما فرصتها به صورت بالقوه برای تمام افراد و سازمانها بوجود می آیند اما چرا فقط بعضی از آنها موفق 
می شوند این فرصتها را به منفعت تبدیل کنند؟ پاسخ این است که آنها از شایستگی های کلیدی و قابلیتهای انسانی برخوردار هستند که با قرار دادن آنها در کنار فرصتها می توانند به منفعت برسند.

و تمام تلاش سازمانها و مدیران ارشد آنها برای داشتن استراتژی اثربخش برای این است که بتوانند به فرصتها دست یابند و از منافع نهفته در آنها بخوبی استفاده کنند.
به همین جهت است که می گویند کارکرد اصلی استراتژی کشف و به فعلیت رساندن فرصتهاست.

اما استراتژی درست که همان تصمیمات مدیران ارشد سازمانهاست در صورتی می تواند اثربخش باشد که با کسب اطلاعات صحیح و به موقع از مشتریان، رقبا و محیط اتخاذ شده باشد.

 

مباحث فوق را در قالب مدل زیر به همراهان عزیز تقدیم می کنم.