چگونه با کارفرمای سابق خود در مورد شغل مذاکره کنید
خلاصه...
خواه به دلیل تغییر در شرایط شخصی، ناهماهنگی با نقش جدید شما، یا درک این موضوع که آخرین شغل شما مناسبتر بوده است، غیرعادی نیست که بخواهید به شرکت سابق خود برگردید. اما تصمیم - و مذاکره - برای بازگشت به یک شغل قدیمی نیاز به تعادل بین ذهن و قلب دارد. در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا موقعیت را کنترل کنید.
دلایل بازگشت خود را ارزیابی کنید. قبل از اینکه تصمیمی بگیرید، دو سوال از خود بپرسید: چرا از ابتدا آنجا را ترک کردید و چرا می خواهید برگردید؟ دلایل شما به شما کمک می کند تا تعیین کنید که آیا بازگشت به عقب باعث پیشرفت شغلی شما می شود یا آن را متوقف می کند.
اطلاعات جمع آوری کنید: وضعیت مالی سازمان و صنعت قبلی خود را بررسی کنید تا بهتر متوجه شوید که آیا آنها برای استخدام آماده هستند یا خیر. همچنین میتوانید از روابط با همکاران یا مدیران سابق استفاده کنید تا در مورد پیشرفتهای اخیر شرکت، استخدامهای جدید و تغییرات دراهداف اصلی آنها اطلاعاتی کسب کنید.
درخواست یک جلسه: با مدیر قبلی خود یا فردی در بخش منابع انسانی تماس بگیرید تا علاقه خود را برای پیوستن مجدد به شرکت بیان کنید و بپرسید که آیا می توانید رو در رو یا به صورت مجازی ملاقات کنید تا بیشتر در مورد آن صحبت کنید. در پیام خود به وضوح بیان کنید که چرا برای شرکت ارزش قائل هستید، چرا به دنبال بازگشت هستید و چه چیزی را به شرکت می آورید.
از دیدگاه کارفرمایان فکر کنید: اگر کارفرمای سابق شما موافقت کرد که با شما ملاقات کند، این نشانه خوبی است. این بدان معناست که آنها به اندازه کافی برای شما و کار شما ارزش قائل هستند تا به آنچه می گویید گوش دهند، اما ممکن است سوالات سختی در مورد اینکه چرا شما سازمان را ترک کردید و چه اتفاقی افتاد که نظر شما را تغییر داد، داشته باشند.
سعی کنید اعتماد آنها را جلب کنید: برای ایجاد مجدد اعتماد، باید صمیمیت، شفافیت، مراقبت و صداقت را نشان دهید. در طول این مکالمه، میتوانید این ویژگیها را با تصدیق هر موضوعی که در گذشته رخ داده است، تمرکز بر ارتباطات واضح، نشان دادن تمایل به درک و رسیدگی به نگرانیهای آنها، و نشان دادن احترام و علاقه واقعی برای رفع هرگونه سوءتفاهم به آنها نشان دهید.
شما تصمیم می گیرید که سازمان خود را ترک کنید تا در یک شرکت دیگر نقشی هیجان انگیز داشته باشید. با این حال، چند ماه بعد، آن هیجان اولیه محو می شود. در مقایسه با آخرین شغلتان، مدیرتان احساس کنترل میکند، همکارانتان به نظر میرسند که درگیر نیستند، و محیط حضوری را استرسزاتر از مدل ترکیبیای که قبلاً در آن کار میکردید، میبینید.
دلت برای شرکت قدیمی و آشنایی روزمره تنگ شده است. همانطور که هفته ها می گذرد، شما شروع به تعجب می کنید: آیا می توانم به شرکت برگردم یا این موضوع دور از ذهن است؟ چرا بعد از اینکه من با میل و رغبت رفتم مرا می خواهند؟
چه به دلیل تغییر در شرایط شخصی، ناهماهنگی با فرهنگ جدید شرکت، یا درک این موضوع که آخرین شغل شما مناسب تر است، بازگشت به شرکت سابق غیر معمول نیست. به عنوان یک استاد روانشناسی سازمانی و متخصص در مهارت های مذاکره، این چیزی است که دانشجویانم اغلب با آن مواجه می شوند. در واقع، یک نظرسنجی نسبتاً اخیر نشان داد که 43٪ از افرادی که شغل خود را در طول همه گیری ترک کردند، اعتراف کردند که در نقش اصلی خود "بهتر" بودند و از هر پنج نفر آنها یک نفر در نهایت به آن موقعیت ها بازگشته است.
اگر این احساس یا آرزویی است که در شما طنین انداز می شود، چه کاری می توانید انجام دهید؟ در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند موقعیت را کنترل کنید.
ارزیابی کنید که چرا می خواهید برگردید.
تحقیقات نشان میدهد که اکثریت به اصطلاح «کارمندان بومرنگ» یا کارمندانی که به سمتهایی که قبلا ترک کردهاند بازمیگردند، ظرف ۱۳ ماه پس از خروجشان بازمیگردند. اما قبل از تصمیم گیری، مهم است که دو سوال از خود بپرسید:
چرا رفتی؟
آیا کار خسته کننده بود یا راکد؟ آیا فرصت های رشد کم بود؟ یا این فرصت جدید خیلی خوب به نظر می رسید که نمی توان از آن گذشت؟
چرا میخوای برگردی؟
به دلیل راحتی آشنایی با فرهنگ سازمانی است یا چیز دیگری؟ آیا به این دلیل است که شغل قبلی شما واقعاً با سبک زندگی شما سازگارتر است یا فقط سعی می کنید از مشکلاتی که اکنون با آن روبرو هستید فرار کنید؟
بر اساس صحبتهای من با دانشجویان MBA، در اینجا دلایلی وجود دارد که چرا افراد شغل خود را ترک میکنند و بعداً مایل به بازگشت هستند:
درک ارزش: ممکن است شغل خود را ترک کرده باشید زیرا شغل جدید را بهتر می دانستید. شاید تجربه شغلی جدید شما مزایای منحصربهفردی را که شغل قبلیتان ارائه میداد، مانند تعادل بین کار و زندگی، امتیازات منحصر به فرد یا فرصتهای رشد برجسته کند.
پیشرفت شغلی: ممکن است به دلیل کمبود فرصتهای رشد این سازمان را ترک کرده باشید، اما شغل جدید شما تجربهای در یک موقعیت سطح بالاتر به شما داده است که ممکن است واجد شرایط شغلی بالاتر در شرکت قبلیتان باشد.
تغییرات در شرایط شخصی: ممکن است برای دنبال کردن یک نقش ارشدتر سازمان را ترک کرده باشید، اما تغییرات زندگی، شغل قبلی شما را جذاب تر یا کاربردی تر کرده است. (به عنوان مثال، شما از والدین خود مراقبت می کنید یا به دنبال زندگی در شهری ارزان تر هستید.)
یک بازار کار ناپایدار: ممکن است برای دنبال کردن نقشی در یک استارتاپ که اکنون با اوج و فرودهای متلاطم روبرو است، ترک کرده باشید. این ممکن است نقش ثابت و آشنا را در کارفرمای قبلی شما جذاب تر به نظر برساند.
اثر نوستالژی: ممکن است برای انطباق با نقش جدید خود مشکل داشته باشید و بخواهید به یک محیط شناخته شده بازگردید که در آن فرهنگ و پویایی شرکت را درک کرده و برای آن ارزش قائل هستید. وجود روابط قوی با همکاران و مدیران سابق می تواند یک عامل کشش مهم باشد.
دلایل شما هر چه باشد، مهم است که پاسخ این سوالات را بیابید زیرا بازگشت به عقب می تواند به شغل شما کمک کند یا آن را متوقف کند.
به عنوان مثال، فرض کنید که برای کنار آمدن با مدیر جدید خود مشکل دارید و می خواهید به شغل قبلی خود بازگردید زیرا احساس امنیت و آشنایی دارید. دلیل رفتنت این بود که حوصله ات سر رفته بود، اما کسالت خیلی بهتر از کار کردن برای کسی بود که دوستش نداشتی. در این مورد، بازگشت ممکن است بهترین گزینه نباشد. ممکن است به دام دیگری بیفتید - شغلی که احساس رکود می کند.
از سوی دیگر، اگر آخرین شغل خود را به دلیل هیجان زده بودن در مورد بررسی این گزینه جدید ترک کردید، اما اکنون متوجه شده اید که کمتر با ارزش ها و اهداف بلندمدت شما هماهنگی دارد، بازگشت به عقب ممکن است مسیر هوشمندانه ای برای دنبال کردن باشد.
به طور خلاصه، فقط مطمئن شوید که میخواهید به دلایل درست - برای شغل و رشد خود، یا برای ارزشها و سبک زندگی بهتر برگردید، نه فقط به این دلیل که در حال حاضر کمی احساس ناراحتی میکنید.
جمع آوری اطلاعات.
اگر تصمیم گرفته اید به جلو بروید، تحقیق کنید. به وضعیت مالی سازمان و صنعت قبلی خود نگاه کنید تا بهتر متوجه شوید که آیا آنها برای استخدام آماده هستند یا خیر. همچنین میتوانید از روابط با همکاران یا مدیران سابق استفاده کنید تا در مورد پیشرفتهای اخیر شرکت، استخدامهای جدید و تغییرات دراهداف اصلی آنها اطلاعاتی کسب کنید. این به شما کمک میکند تا یک برنامه قویتر آماده کنید و بهتر درک کنید که چگونه مهارتهای شما (آنهایی که به دست آوردهاید یا قبلاً توسعه دادهاید) با نیازهای فعلی آنها مطابقت دارد.
اگر متوجه شدید که شرکت عملکرد خوبی ندارد یا استخدام را متوقف کرده است، ممکن است زمان مناسبی برای درخواست بازگشت نباشد. به احتمال زیاد، آنها به دنبال پر کردن موقعیت نیستند.
درخواست ملاقات کنید.
با فرض اینکه شرکت عملکرد خوبی دارد و موقعیت قبلی شما (یا نقش مشابه) در دسترس است، گام بعدی این است که با مدیر قبلی خود یا فردی در بخش منابع انسانی تماس بگیرید. یک پیام ایمیل برای ابراز علاقه خود به پیوستن مجدد به شرکت ارسال کنید و بپرسید که آیا میتوانید رو در رو یا به صورت مجازی ملاقات کنید تا بیشتر در مورد آن بحث کنید. در پیام خود به وضوح بیان کنید که چرا برای شرکت ارزش قائل هستید، چرا به دنبال بازگشت هستید و چه چیزی را به شرکت می آورید. برای مثال می توانید بگویید:
سلام [نام]،
امیدوارم وقتی این پیام را میخوانی حالت خوب باشد. من در مورد سفر شغلی خود فکر می کردم و می خواستم بیان کنم که چقدر برای زمانم در [شرکت] ارزش قائل هستم. از زمان ترک، متوجه شدم که فرصتهای رشد، جبران رقابتی و محیط چالش برانگیز در [شرکت] واقعاً با آرزوها و تواناییهای حرفهای من همخوانی دارد. دلم برای عضویت در تیمی تنگ شده است که در آن احساس میکردم دائماً با انگیزه و درگیر هستم.
من در حال حاضر در حال بررسی گزینه هایی هستم که بیشتر با اهداف حرفه ای من مطابقت دارند و به احتمال پیوستن مجدد به تیم در [شرکت] بسیار علاقه مند هستم. من معتقدم که تجربه اضافه شده من از زمان جدایی می تواند دیدگاه های جدیدی را به همراه داشته باشد و کمک مثبتی به تیم کند.
از فرصتی که برای دیدار با شما و بحث بیشتر در این مورد به دست میآورم سپاسگزار خواهم بود.
از دیدگاه کارفرما فکر کنید.
اگر کارفرمای سابق شما موافقت کرد که با شما ملاقات کند، این نشانه خوبی است. این بدان معناست که آنها به اندازه کافی برای شما و کار شما ارزش قائل هستند تا به آنچه می گویید گوش دهند. اما انتظار نداشته باشید که گفتگو آسان باشد.
مدیر قبلی یا منابع انسانی ممکن است سوالات سختی در مورد اینکه چرا شما سازمان را ترک کردید و چه اتفاقی افتاد که نظر شما را تغییر داد، داشته باشد. خود را به جای آنها بگذارید و برای رفع نگرانی های زیر آماده باشید:
چرا رفتی؟ کارفرما احتمالاً نگران است که دلایل هنوز وجود داشته باشد یا ممکن است در آینده مطرح شود. آیا می توانید به کارفرمای خود اطمینان دهید که این دلایل دیگر قابل تکرار نیستند یا برطرف شده اند؟
آیا وفادار و متعهد خواهید بود؟ یک بار برای فرصتی دیگر رفتی آنها ممکن است نگران باشند که شما به محض ظهور نقش جدید و درخشان بعدی، همین کار را انجام دهید. آیا می توانید تعهد خود را برای پیوستن مجدد به شرکت نشان دهید؟ آیا می توانید چشم انداز بلندمدت خود را برای حرفه خود و اینکه چگونه با اهداف شرکت مطابقت دارد ارائه دهید؟ آیا می توانید مطمئن باشید که تصمیمات شما برای بازگشت از روی هوس گرفته نشده است؟
چگونه با پویایی تغییر یافته ادغام خواهید شد؟ ممکن است تیم شما تغییر کرده باشد یا ممکن است مجبور شوید به تیم دیگری بپیوندید. آیا برای رویارویی با تغییرات غیرمنتظره به اندازه کافی سازگار هستبد؟ آیا می توانید به راحتی در تیم قدیمی یا تیم جدید خود ادغام شوید؟
این چه تاثیری بر روحیه تیم خواهد داشت؟ کارفرما همچنین ممکن است نگران این باشد که سایر اعضای تیم چگونه بازگشت شما را درک می کنند. آنها می توانند مثبت به آن نگاه کنند (از بازگشت شما خوشحال هستند؛ این نشانه خوبی است) یا می تواند روحیه شما را پایین بیاورد (ممکن است شخصی قبلاً شغل شما را گرفته باشد و باعث ناامنی او شود). آیا می توانید احساسات دشوار بالقوه را کنترل کنید و به یک محیط کاری سالم کمک کنید؟
سعی کنید اعتماد آنها را جلب کنید.
ما از تحقیقات می دانیم که برای ایجاد مجدد اعتماد، باید صمیمیت، شفافیت، مراقبت و درستکاری را نشان دهید. در طول این مکالمه، می توانید این ویژگی ها را با انجام موارد زیر نمایش دهید:
هر گونه مشکلی را که در گذشته رخ داده است تصدیق کنید.
روی ارتباط شفاف تمرکز کنید.
تمایل به درک و رسیدگی به نگرانی های آنها را نشان دهید.
برای رفع هرگونه سوءتفاهم به آنها احترام و علاقه واقعی نشان دهید.
در اینجا چند نکته دیگر در مورد چگونگی ساختار این بحث وجود دارد:
علنا در مورد گذشته بحث کنید.
بحث کنید که چرا ترک کردید و اوضاع چگونه تغییر کرده است تا کارفرمای خود را از تعهد خود مطمئن کنید. با چالش های قبلی روبرو شوید و رشد خود را از آن زمان به نمایش بگذارید. می توان گفت،
زمانی که تصمیم گرفتم ادامه دهم، به قصد کشف فرصت ها و چالش های جدید بودم. با این حال، این تجربه به من دیدگاه جدیدی در مورد آنچه که در حرفهام بیشترین ارزش را دارم، به من داده است. در طول مدت دوری از [شرکت]، این شانس را داشتم که در پروژه ها و نقش های متنوعی مانند [نمونه های خاص] شرکت کنم. این تجربیات نه تنها به من کمک کرد تا مهارتهای حرفهای خود را تقویت کنم، بلکه به من امکان داد تا درک گستردهتری از صنعت خود ایجاد کنم. در سطح شخصی، مواجهه با چالشها و محیطهای جدید [تا حدی که راحت هستید گسترش دهید] انعطافپذیری و سازگاری من را افزایش داده است. این ترکیبی از پیشرفت شخصی و حرفهای به من دیدگاه منحصربهفردی داده است که از بازگرداندن آن به تیم خود هیجانزده هستم و توانایی ما را برای مقابله با چالشهای جدید و نوآوری افزایش میدهد.
مشارکت های گذشته خود را تکرار کنید.
دستاوردهای قبلی خود را به کارفرمای خود یادآوری کنید، و همچنین نحوه کمک آنها به موفقیت شرکت. اعداد و حقایق را ارائه دهید تا پرونده شما قانع کننده تر شود. می توان گفت:
من اغلب به این فکر می کنم که چگونه توانستیم سه معامله مشتری جدید را در آخرین ماه سال مالی تضمین کنیم. هنوز هم مانند آن زمان هیجانانگیز است، و از آنجایی که اولین سال من به عنوان یک مدیر مردمی بود، آن را خاصتر میکرد. من همچنین به این فکر میکنم که چگونه در آخرین دوره تصدی من به [دستاورد خاص] دست یافتیم. من از زمان ترک به جهات مختلف، بهویژه در [مهارتهای ایالتی] رشد کردهام و پیشرفت کردهام، و اکنون احساس میکنم حتی مجهزتر برای کمک به تیممان هستم.
مهارت ها و تجربیات جدید خود را برجسته کنید.
به این فکر کنید که چه مهارت های جدیدی در زمانی که نبودید به دست آورده اید. مثالهای واضحی از مهارتهایی ارائه دهید که در نقشی که به دنبال آن هستید و اینکه چگونه میتوانید از آنها برای کمک به شرکت در دستیابی به اهدافش استفاده کنید، ارزشمند هستند. می توان گفت:
زمانی که دور بودم، برخی مهارتهای جدید مانند [مهارتهای خاص] را توسعه دادم، که معتقدم واقعاً میتواند به پروژهها و اهداف فعلی ما کمک کند. من همچنین یاد گرفتم که مأموریت جدید شرکت [مأموریت دولتی] است و معتقدم مهارت به روز شده من واقعاً مکمل این تلاش خواهد بود. در این سازمان، من روی [پروژه یا تجربه خاص] کار کردم، که بینش های ارزشمندی را به من آموخت که می تواند برای تیم ما در اینجا مفید باشد.
برای مواجهه با رد شدن آماده باشید.
احتمال عدم استخدام مجدد یک واقعیت است، بنابراین باید یک برنامه اضطراری داشته باشید. در صورت شنیدن یک "نه"، دیدگاه مثبت خود را حفظ کنید و رد شدن را به عنوان یک شکست شخصی تلقی نکنید. درک کنید که احساس ناامیدی یا غمگینی طبیعی است. این تصدیق، اولین قدم برای پردازش احساسات شماست. همچنین به خود یادآوری کنید که رد شدن ممکن است ناشی از شرایط شرکت باشد، نه توانایی های شما. حرفه ای بودن خود را با ابراز قدردانی از اینکه مورد توجه قرار گرفته اید حفظ کنید و در را برای فرصت های آینده باز بگذارید.
. . .
تصمیم - و مذاکره - برای بازگشت به یک شغل قدیمی نیاز به تعادل بین ذهن و قلب دارد. به یاد داشته باشید، این مذاکره فقط برای بازگرداندن شغل قبلی شما نیست، بلکه برای پیشبرد حرفه خود با دیدگاهی جدید و نیرویی تازه است. چه با موفقیت دوباره به شرکت سابق خود بپیوندید و چه در مسیر جدیدی قدم بگذارید، بینش های به دست آمده از این فرآیند در سفر حرفه ای شما بسیار ارزشمند خواهد بود.
منبع: hbr job interviews
ترجمه شده در واحد نوآوری و بهبود TMB