هنوز وقت آن نرسیده که واحد منابع انسانی داشته باشیم؟
همه ما بارها شنیدهایم که منابع انسانی باارزشترین دارایی سازمان است. البته لازم است که این عبارت را قدری تصحیح کنم و بگویم که در حقیقت "منابع انسانی شایسته" بزرگترین و باارزشترین دارایی سازمان است. در نتیجه مراقبت و نظارت بر این دارایی باارزش به یکی از اولویتهای مهم کاری مدیران ارشد تبدیل میشود. از همین رو در سازمان واحدی به نام واحد منابع انسانی شکل میگیرد که وظیفه شایسته گزینی، شایستهپروری، شایسته سالاری و شایستهگماری را در سازمان به عهده دارد.
در گذشته در کشور ما خیلی به این موضوع توجه نمیشد و امور مربوط به کارکنان در واحدهایی با عنوان واحد اداری انجام میشد. این امور نیز بیشتر مربوط به مواردی همچون مرخصی، ساعت ورود و خروج و مواردی از این دست بود. توجه نکردن به نیروی کار به عنوان یک انسان که دارای روح است و ویژگیها و خصوصیات پیچیدهای دارد باعث شده بود که حتی همین واحد نیز با واحد مالی ترکیب شود و شاهد فعالیت واحدهایی با نام مالی و اداری در سازمانها باشیم.
خوشبختانه امروزه توجه سازمانها به مقوله مدیریت منابع انسانی بیشتر شده و مدیران ارشد دغدغه بیشتری در مورد این دارایی باارزش خود دارند. اما با وجود اینکه بیشتر نام منابع انسانی را میشنویم خیلی از واحدهایی که تحت این عنوان به فعالیت میپردازند همان کارهای قدیمی را انجام میدهند و فقط نامشان تغییر کرده است. مضاف بر اینکه تعداد قابل توجهی از شرکتها حتی شرکتهایی که بیش از 50 نفر نیرو دارند از وجود چنین واحدی بیبهرهاند. در اینجا میخواهم به بیان نکتهای در زمینه فعالیت واحد منابع انسانی در سازمان بپردازم.
واحد منابع انسانی واکنشی عمل نمیکند
یکی از فرضهای بسیار نادرست برخی از مدیران ارشد در سازمانها این است که تصور میکنند واحد منابع انسانی واحدی است که تنها باید در مقابل اتفاقاتی که در سازمان رخ میدهد واکنش نشان دهد. به عبارت دیگر بر اساس این فرض نادرست واحد منابع انسانی هیچگاه پیشرو و خلاق و ایدهپرداز نیست و تنها منتظر مینشیند تا فعل و انفعالاتی در سازمان رخ دهد و سپس عکسالعمل نشان دهد. این نگاه نادرست و محدود به مدیریت منابع انسانی باعث شده که خیلی از سازمانها بویژه سازمانهایی که تازه فعالیت خود را شروع کردهاند قید منابع انسانی را بزنند و در مواقع لزوم یکی از مدیران مسئولیت کار را به عهده بگیرد. مشکل اینجاست که چنین نگرشی به منابع انسانی نمیتواند منجر به شکلگیری نیروی کار باانگیزه و باکیفیت برای سازمان شود. در حقیقت باز ما همان راه گذشته را میرویم و تنها نام کاری را که انجام میدهیم تغییر دادهایم.
واحد منابع انسانی در سازمان باید یک واحد کاملاً پیشرو و صاحب ایده باشد. مدیر و پرسنل این واحد باید به صورت مستمر بر فعالیتهای نیروها نظارت داشته باشند تا قبل از آنکه مسئلهای کوچک به معضلی بزرگ تبدیل شود جلوی آن را بگیرند. در بحث استخدام نیز به همین شکل است. امروزه شرکتهای پیشرو در جهان منتظر نمیمانند تا در ردهای با کمبود نیرو مواجه شوند و سپس دنبال نیرو بگردند. نگاه واحد منابع انسانی به استخدام، به صورت یک فرایند مستمر و همیشگی است تا به محض رصد یک استعداد در بیرون از سازمان، ترتیب ورود او به سازمان داده شود.
در بحث نگهداری نیز واحد منابع انسانی مسئولیت بسیار سنگینی را به عهده دارد. این واحد باید به خوبی با ویژگیهای تک تک نیروها آشنا باشد و بداند برای هر یک از کدام ابزار تشویقی یا تنبیهی باید استفاده کرد. گاه شرکت در یک دوره آموزشی میتواند باعث خرسندی نیرو شود زیرا برداشت او این است که سازمان برایش اهمیت قائل شده ولی همان دوره میتواند برای نیروی دیگر حکم تنبیه را داشته باشد زیرا فکر میکند به دلیل ناکارآمدی به این دوره فرستاده شده است. تمام این موارد که در عمل پیچیدگیهای بیشتری دارند اگر تحت مدیریت واحد منابع انسانی به درستی انجام شوند سازمان، کارکنانی با بهرهوری و رضایتمندی بالا خواهد داشت.
سبز باشید