عادتهای 6 مدیر موفق اوراکل
عادتهای ما، هم می توانند به ما کمک کرده و هم می توانند به ما آسیب برسانند. کیفیت سلامتی، ثروت، ارتباطات و شادمانی شما، همگی محصول عادات شما هستند.
در اینجا میخوایم عادت برجسته شش مدیر برجسته در شرکت اوراکل را مرور می کنیم:
1) لیلا میلانی خوشبین: اگر دیده نمیشود پس وجود ندارد!
همه چیز را یادداشت کن! من را به دقیق بودن میشناسند چرا که همه چیز را یادداشت میکنم. قبل از اینکه تلفنهای هوشمند وارد عرصه زندگی ما شوند من تمام موارد زندگیام را در یک دفترچه یادداشت میکردم و آن را همه جا با خود همراه داشتم. اگر خدای نکرده روزی این دفترچه گم میشد تمام زندگی من بهم میریخت.
خوشبختانه امروزه تکنولوژی با این شعار که"نگران گمشدن اطلاعاتت نباش چرا که همیشه یک فضای ابری وجود دارد"زندگی ما را بسیار آسانتر از قبل کرده است. من از تلفن همراه خود برای برنامهریزی و زمانبندی کارها، ملاقاتها، جلسات و سایر اهدافم استفاده میکنم و از آنجا که به شدت انسانی بصری هستم، همیشه اهداف بلندمدت و کوتاهمدت خود را یادداشت کرده و اغلب اوقات آنها را مرور میکنم.
2) کام میرزا: زود از خواب بیدار شو و نیمه پر لیوان را ببین!
تعدادی از عادات من در رشد و موفقیتم نقش بسزایی داشتهاند اما دو مورد از این عادات نقش پررنگتری در این زمینه داشتهاند. اول اینکه من عضو باشگاه 5 صبحیها هستم. هر روز قبل از اینکه بقیه افراد از خواب بیدار شوند من در حال کار بر روی ایدهها و آماده کردن خود برای انجام کارهایم هستم و به همین خاطر زمانی که روز به ظهر میرسد من حدود 80 درصد از کارهایم را انجام دادهام.
دوم اینکه من بسیار خوشبین هستم. اهمیتی ندارد که چقدر اتفاقات تلخ در زندگی من بیفتد مهم این است که من همه آنها را به موقعیتهای مثبت تبدیل میکنم. وفادار دار بودن به این ذهنیت مثبت به من کمک کرده است تا مشکلاتم را زودتر از هر شخص دیگری که میشناسم حل کنم. مسلماً گفتن این جمله که من در زندگی خود برخلاف همه مردم هرگز با سختیها و مشکلات روبرو نشده ام بیشتر شبیه یک لطیفه میماند. مسلماً من هم آنها با روبرو شدهام ولی همه را به فرصت تبدیل کردهام.
3) تام فری: عاداتت را به من نشان بده تا آیندهات را پیشبینی کنم.
سحرخیز بودن به همه عادات جهت میدهد. از افراد سطح متوسط که روز خود را با دکمه اسنوز ساعت، تغذیه نامناسب و... شروع میکنند نباید انتظار بهرهوری بالایی داشت.
بنابرین آگاهانه و نه از روی احساس، تصمیم بگیرید که سحرخیز باشید. من همیشه روز خود را با تصور یک نسبت 10 به 10 در ذهن خود شروع می کنم. "10 نعمتی که من بیش از همه بخاطر آنان سپاسگزارم کدامند؟" وقتی به آن فکر میکنم میبینم سلامتی، عشق به خانواده، محل زندگی، طرز تفکر، پدر و مادر، مشتریان، همکاران و... نعمتهایی هستند که باید بخاطر آنها همیشه از خداوند سپاسگزاری کنم.
در وهله دوم به 10 هدف بلندمدت و کوتاهمدت خود فکر میکنم و حالتی را تصور میکنم که به همه این اهداف دست پیدا کردهام. به شما قول میدهم کل این فرایند (نسبت 10 به 10) آن هم به منظور مشخص کردن یک برنامه خوب روزانه برای شما بیشتر از 5 دقیقه از زمان نگیرد.
4) کریس پلا: چند سوال مهم از خود بپرسید.
من پرسیدن این سوالات را برای خودم تبدیل به عادت کردهام:
• کاریزما: آیا میتوانم اشخاص مخاطبم را تحت تأثیر قرار دهم؟
• چابکی: آیا از چابکی لازم برای فعالیت کردن برخوردارم؟
• سلامتی: آیا برای غذا، ورزش و سلامتی خود اهمیت کافی قائل هستم؟
• هوش: آیا به اندازه کافی یاد گرفته و یاد دادهام؟
• تفکر: آیا فرصتی جهت اندیشیدن برای خودم ساختهام؟
5) روی مکدونالد: به یک نظم عالی برسید.
ما چیزی جز مجموعه عادات آداب و رسوم و الگوهای ذهنی و رفتاری خود نیستیم و همین فاکتورها هستند که میزان سلامت، ثروت، ارتباطات و نهایتاً شادمانی ما را مشخص میکنند.
یکی از عادات مهمی که بر آن تأکید دارم داشتن یک برنامه منظم است که البته این امر به خروجیهای ذهنی و فکری ما ارتباط دارد. همیشه به چشمانداز خود توجه ویژهای داشته باشید و برای رسیدن به آن از یک برنامه مدون استفاده کنید.
البته نسبت به این موضوع که ذهن شما گاهی ممکن است دچار بینظمی شود نیز بیتفاوت نباشید و اجازه ندهید این امر شما را از رسیدن به چشمانداز مورد نظر باز دارد. برای جلوگیری از وقوع این اتفاق پیشنهاد میکنم زمانی را برای آرامش فکری خود اختصاص دهید. این امر میتواند با نشستن در مکانی آرام و بدون سر و صدا و یا گوش دادن به یک آواز ملایم حاصل شود. انجام این کارها یا کارهایی شبیه به این باعث میشود که شما از دریای افکار خود بیرون بیایید و به سوی خواستههای عالی خود حرکت کنید. حتی خواندن یک داستان غیرجنایی آن هم برای 10 دقیقه در هر روز میتواند به شدت ذهنیت شما را تحت تأثیر قرار دهد.
6) آژ ریورا: در راه رسیدن به اهداف واقعگرایانه و کوتاهمدت خود ثابت قدم باشید.
هر کارآفرین موفقی نیازمند اختصاص زمانی در روز به مدیتیشن برای خارج شدن از فضای کاری و بازیابی ذهن خود دارد. مدیتیشن حتی میتواند در قالب عبادت، سکوت کامل، نوشتن یک متن شکرگذاری و ... باشد.
با یک هدف واقعگرایانه شروع کنید. البته شاید جایگزین کردن زمانی برای دور شدن از فضای تکنولوژیک و به جای آن، حدود سه ساعت را در سکوت گذراندن برای بسیاری از مردم امری عجیب به نظر برسد. برای خود من مدت زمان یک مدیتیشن درونی حدود 60 ثانیه است. همین مدت زمان کم کافی است تا ذهنم را افکار روزمره کاری آزاد کرده و برای انجام کارهایم آماده شوم. الآن واقعا گفتن این جمله که " امروز زمان کافی برای انجام مدیتیشن ندارم" برایم غیر ممکن است.
با یک هدفگذاری واقع بینانه برای سالها نسبت به خود و اهدافتان متعهد میشوید. در ابتدا صبحها در گوشه ای از تخت خود مینشستم و به مدت 15 دقیقه به مدیتیشن مشغول می شدم. مطمئناً این زمان برای رهایی از افکار روزانه و مشغلههای فکری زمان زیادی نیست.
سبز باشید