3 توصیه برای انکه دوباره به شغل خود علاقمند شوید
آیا سعی دارید از نردبان ترقی سازمان تان بالا بروید؟ هشدار میدهیم که این اقدام در عین آنکه دیدگاهی ارزشمند است اما میتواند خطرناک هم باشد. ارتقا شغلی همیشه موجب افزایش رضایت شغلی و یا پرورش و رشد اشتیاق درونی شما نمیشود. در واقع، مسئولیت افزوده میتواند شما را از یافتن معنا در کار خود دور کند چرا که به قدری مشغله دارید که اساسا فکرتان هم به چنین موضوعاتی نمیرسد.
هرچند مشغله غیربهره ور دارای ارزش ذاتی نیست، اما در بسیاری فرهنگها مشغله نشانی از توفیق محسوب میشود بی آنکه در مورد بازدهی آن اندیشیده شود. بطور مثال تنها در ایالات متحده 55 درصد از نیروی کار، 658 میلیون روز تعطیل و یا مرخصی بلااستفاده ذخیره کرده اند و به نوعی مشغله را به تجدید قوا ترجیح داده اند.
اگر پیشرفت را منهای اشتیاق در نظر بگیرید، ممکن است احساس هدفمندی را از دست داده و خیلی سریع با وجود ارتقای شغلی دچار فرسایش و عدم بهره وری شوید. البته این مساله ای متداول است، بطور مثال نتایج یک تحقیق نشان داده که کمتر از 20 درصد از رهبران سازمانها در مورد هدف فردی خود اشتیاق داشته و بسیاری از آنها حتی قادر به بیان اهدافی که پیش تر داشته اند نیستند.
چطور میتوانید به نقطه ای برسید که به قول گری همل ، بتوانید با مغز و اشتیاق سر کار بروید؟
1. توجه کنید که چالشها چه احساسی درونتان بوجود می اورند
حتی اگر شیفته کار خود باشید، تحمل برخی حواشی و جنبه های آن دشوار و ناخوشایند خواهد بود، به هر حال به همین دلیل لفظ کار را در مورد آن بکار میبریم. به هر صورت نیاز است تا دریابید که این چالشها چه احساسی در شما ایجاد میکنند. آیا جنبه هایی که مورد نفرتتان هستند چیزی خارج از عرف میباشند، و یا یک هنجار معمول مرتبط به کارتان هستند؟
برقراری ارتباط میان کار با یک هدف شخصی میتواند به ما در اجتناب از تنبلی و به تعویق انداختن کارها کمک کند. یافتن کاری که کاملا مشتاق آن باشید و یکایک وظایف مرتبط با آن آسان و شیرین به نظر برسد ایده خوبی است، اما دستیابی به چنین کاری با این ویژگیها آن هم در شرایط فعلی بازار کار و واقعیتهای موجود اقتصادی کمی دشوار به نظر میرسد. اما مهم است که این احساس در ما وجود داشته باشد که عبور از موانع پیش رو، ارزشش را داشته باشد.
برای ارزیابی احساس خود در قبال چالشهای روزانه میتوانید از یک ماتریس ساده 2*2 بهره ببرید:
نقطه انرژی بالا/ روحیه مثبت (الماس) بهترین حالت احساسی و نقطه انرژی پایین/حالت روحی مثبت (حالت آرامش یافته) دو نقطه ای هستند که باید سعی کنیم بیشتر در این حالات باشیم. آن چه که موجب احساسی مثبت و انرژیک در شما میشود همان اشتیاق است. و آنچه در مورد آن احساسی انرژیک اما منفی دارید عامل اصلی استرس زا است که نیازمند کنترل و مدیریت است.
2. فعالانه فرصتهایی بیابید و یا بسازید
در پایان هر روز یا هر پروِژه ای، احساس خود درباره شیوه هزینه کرد زمان تان را ارزیابی کنید. احتمالا هر روز، روز شما نباشد اما اگر همیشه احساس کسالت و ناامیدی کنید، باید به فکر تغییر شغل تان باشید و یا در دیدگاهتان بازنگری کنید. فرصتها از دل حل معماها برمی آیند.
این شکل از تفکر و درون نگری موجب میشود تا بتوانید الگوهای موضوعات مورد علاقه و همچنین موضوعاتی که به آنها علاقمند نیستید استخراج کنید. این کار به شما کمک میکند راه خود را در هزارتوی فرصتها یافته و آینده ای را خلق کنید که شیفته آن هستید. در یک مطالعه تحقیقاتی پیرامون این موضوع، افرادی که در یک کار بازی گونه و معمایی شراکت داشتند به نسبت سایرین 18 درصد عملکرد بالاتری داشتند.
3. به کمک عاملی بیرونی در مورد روحیات کاری تان حقیقت یابی کنید
از دوستان، شرکا، همکاران و اعضای خانواده خود بخواهید تا دیدگاه و درکشان را در مورد احساس شما نسبت به شغل تان و همچنین مواردی که به نظر انها شما اشتیاق بیشتری نسبت به انجام آن دارید ارائه کنند. از نظر آنها شما در چه مواردی اشتیاق بیشتری دارید و نسبت به کدام موضوعات هیجان زده میشوید؟
کسانی که ما را دوست دارند ممکن است درک بهتری از خصوصیات رفتاریمان داشته باشند. متعاقب این شناخت میتوانید تمرکز خود را بیشتر معطوف به اموری کنید که نسبت به آن اشتیاق بیشتری دارید.
منبع:
http://www.success.com/blog/3-easy-tricks-to-fall-in-love-with-your-job-again
سبز باشید