چند سال پيش اعلام شد که سرانه مطالعه در ايران ۲ دقيقه در سال است، عددی که همه از شنیدن آن انگشت به دهان ماندند هرچند که شاید میدانستند این آمار چندان به دور از واقعیت هم نیست. اما همان زمان دبير کل نهاد کتابخانه هاي عمومي در مخالفت با این آمار تکان دهنده اعلام کرد که آمار مطالعه در ايران ۷۹ دقيقه در روز است، که البته در اين ميزان، سرانه  مطالعه  کتب درسي، کتب ادعيه، قرآن، صفحات مجازي و هر چيزي که به خواندن ربط داشته باشد، لحاظ شده بود. بنابراین این عدد هم با منطق جور در نمیامد. در طول اين مدت سرانه هاي مختلفي اعلام شد و يک بار ۱۵ دقيقه هم در اين بين ديده مي شد و مسئولان از ۷۹ دقيقه کوتاه آمدند و گفتندسرانه مطالعه ايراني ها حداقل ۱۸ دقيقه (دقيقا ۱۸ دقيقه و ۴۷ ثانيه) است که نگاهی به دور و برمان نشان میدهد که این آمار هم چندان قابل اعتنا نیست.
ایرانیها کتاب نخوان هستند
حالا این امار را با آمار و ارقام جهانی مقایسه کنید. بعنوان مثال، مردم ايسلند در سال، ۴۰ کتاب مي خوانند که بعد از کشور فنلاند با خواندن ۴۷ کتاب در سال، بيشترين مردم کتابخوان را دارند و هر ۱۰ شهروند ايسلندي در طول زندگي خود يک کتاب تاليف مي کنند که بر اساس اين آمار ايسلند، بزرگ ترين کشور توليد کننده نويسنده در جهان محسوب مي شود. بر اساس گزارش يونسکو، ژاپن نیز از نظر عادت به کتابخواني جايگاه نخست را در جهان دارد و ۹۱ درصد مردم اين کشور به طور معمول کتاب، روزنامه و مجله مي خوانند؛ براي مثال يک ژاپني در سال بين ۴۶ تا ۴۷ کتاب مي خواند و ۶۵ درصد مردم کره جنوبي نيز عادت به مطالعه دارند.
بنابراین ما مردم کتاب نخوانی هستیم.
چرا باید کتاب خوان شویم؟
اما ماریو بارگاس یوسا، نویسنده پروئی برنده جایزه نوبل اخیرا با انتشار مقاله ای، هفت دلیل متقاعدکننده برای مطالعه کردن و کتابخوانی فهرست کرده است. یوسا بیست ساله بود که اولین داستانش منتشر شد؛ داستان کوتاهی به اسم «رهبران» که در یکی از نشریات پایتخت به چاپ رسید. نویسنده ای که نامش امروز در میان سه نویسنده بزرگ آمریکای جنوبی قرار دارد. او کتاب خواندن را فرآیندی جادویی می‌داند که به او اجازه می‌دهد چندین بار زندگی کند. خودش در این باره میگوید: احساسات و درک من از زندگی و مردم، این ذهنیت را در من ایجاد کرده که زندگی فقط این زندگی محدود با دیگر انسان‌ها نیست،‌ بلکه زندگی دیگری هم هست که توسط نویسندگان بزرگ خلق و ابداع شده است.

من به هفت دلیل همگان را توصیه میکنم که به مطالعه روی بیاورند:

1.    کتاب‌های خوب، بلندپروازی و میل به آرزومندی در انسان را تحریک می‌کنند. یادگیری چگونه خواندن، مهم‌ترین رویداد زندگی من بود. در واقع مطالعه بود که مهارت داستان سرایی در من را زنده کرد (مهارتی که در عالم برندینگ و تجارت هم اهمیت فراوانی دارد).
شاید دلیل روشن و مشهودی برای به پایان رساندن یک رمان قطور خوب وجود نداشته باشد، اما کتاب و ادبیات همیشه کار خودشان را میکنند و به نوعی روی خواننده تاثیر میگذارند؛ شاید این تاثیر به شکل یک احساس لذت بخش و وجد درونی و یا تغییر در جهت بهتر شدن باشد. این احساس هرچه که باشد، مطمئنا‌ زندگی ما پس از خواندن کتاب غنی تر می‌شود.
2.    کتاب خواندن روشی صمیمانه و تجربه ای نزدیک برای یادگیری است. ما با خواندن کتاب‌های خوب، در پنهانی‌ترین وجوه شخصیت انسانی‌ خود یاد میگیریم که به حس نزدیکی با یک فرهنگ برسیم. خواندن همچنین روانشناسی ما را تقویت میکند- روشی که‌ غرایز، شور و احساسات‌،‌ رفتارهای‌مان را تعریف می‌کند، و روابط بشری را به سوی رضایت مندی و شادکامی سوق میدهد و آن را از ترس، نفرت، و هر آنچه پشت پرده خشونتی است که متاسفانه از ابتدای خلقت بشر تا به امروز همراه بشر بوده ، دور میسازد.
۳. ادبیات و محتوا بهترین سلاح تدافعی در مقابل تعصبات و قضاوتهای بیجا است. به نظر من کتاب‌های خوب، بهترین دفاع در برابر عقاید تحریف‌شده‌ مردم با زبان‌ها، باورها و رسوم مختلف است. علی رغم تمام این تفاوت‌ها، آن‌چه میان تمام زنان و مردان صرف نظر از هر رنگ و نژادی مشترک است و میراث مشترک بشری، از هر چیزی اولی تر و مهم‌تر است؛ چون همه ما انسانیم و همه ما از جانب مسائل و موانع مشابه به چالش کشیده می‌شویم؛  که میبایست برای ادامه بقای خود و زندگی کردن بر آن‌ها چیره شویم.

۴. کتابهای خوب دشمن کینه توزی ها و بدخواهی هاست. ادبیات و محتوای آموزنده دشمن طبیعی تمام خودکامگیها و دیکتاتوری‌هاست چرا که نارضایتی مثبت را در  میان جهانیان رشد می‌دهد. خواندن میل به تغییر، و بارقه امید و آرزوی داشتن جامعه‌ای بهتر که در آن شهروندان قادرند رویاهای خود را آزادانه دنبال کنند را در درون ما زنده میسازد.  
۵. خواندن بهترین نوع سرگرمی است و تلفیق واژگان درون یک کتاب خوب، دریچه‌ای سحرگونه  به روی زندگی و تجربیات دیگران است .

۶. مطالعه همچنین اساس و شالوده تربیت کردن انسان‌های آزاده و با تفکر باز و جامع نگر است. در جوامع توسعه یافته، مطالعه تجربه ای لذت بخش و شکلی از سرگرمی است که نمی‌شود آن را از تجربه کلی زندگی افراد حذف کرد.
کتاب‌های خوب امید به تغییر زندگی و این را که جوامع روزی به تمام این محدودیت‌ها غلبه می‌کنند و جوامعی عادلانه‌تر به وجود می‌آیند و همچنین امید به ایجاد جوامعی که همیشه در تخیلات خود به دنبال ایجاد آن بوده ایم را، ارتقا می‌بخشد.
۷. مطالعه کتاب‌های خوب، شهروندان بهتری از ما می‌سازد. ما باید فرزندان‌ خودمان را هم قانع کنیم که خواندن نه تنها لذتی خارق‌العاده است بلکه در عین حال راهی برای تبدیل شدن به شهروندی بهتر (و یا کاسبی آگاه تر) و همچنین روشی برای کسب آمادگی بیشتر در مواجهه با چالش‌هایی است که در تمام ابعاد زندگی ما (بویژه در حوزه کار و کسب) حضور دارند.
منبع:
http://lifestyle.inquirer.net/244787/7-reasons-read-according-mario-vargas-llosa/

سبز باشید