قدرت تعیین قیمت
«وارن بافت در سال 2011 در گفتوگو با کمیسیون تحقیق پیرامون بحران مالی جهانی گفت: «تنها و مهمترین تصمیم در ارزیابی یک بنگاه اقتصادی، قدرت آن در قیمتگذاری است. اگر قدرت آن را دارید که بدون واگذارکردن عرصه به رقبا قیمت های خودتان را بالا ببرید، تجارت شما از استحکام خوبی برخوردار است. اما اگر برای تنها درصدی افزایش قیمت اما و اگرهای زیادی در پیش دارید، کاروکسب شما به قدرت لازم دست نیافته است.»
از این رو از دیدگاه این نخبه امورمالی و سرمایهگذاری، قدرت تعیین قیمت به معنای توانایی داشتن در افزایش قیمتها دست کم به میزانی است که تاثیر منفی چندانی روی تقاضا و حجم آن نگذارد . اما کدام دسته از شرکتها و یا محصولات از این ویژگی برخوردار هستند؟ این یک سوال اساسی و در عین حال دشوار است.
باید بگوییم که سه دسته شرکت و محصولات این ویژگی را دارا هستند:
ابتدا محصولات موسوم به محصولات (آیا می خواهم؟ - Will I Products) قرار دارد. این محصولات همان کالاها و خدماتی را شامل میشوند که مشتری باید چنین تصمیمی را در موردشان اخذ کند:
"آیا من این محصول را میخواهم بخرم و یا نه؟" لذا آنها قرار نیست بین محصولات رقابتی دست به انتخاب بزنند. از جمله مثال های این قبیل محصولات می توان به گوشیهای آیفون؛ ساعت رولکس ، آب آشامیدنی بستهبندی شده در اتاق هتلها و هر محصول انحصاری دیگری اشاره کرد.
در تمام این موارد، شرکت ها می توانند بدون نگرانی از تاثیر قابل توجه روی حجم تقاضا، قیمت های خود را بالا ببرند. چرا که مشتری در مواجهه با این چنین محصولاتی تنها دو انتخاب دارد و مجبور است یک گزینه را انتخاب و بهای آن را بپردازد.
دسته بعدی، محصولات کاملا متمایز هستند. اگر بتوانید محصولی خلق کنید که به نسبت رقبا سروگردنی بالاتر باشد، آنگاه محصول شما متمایز است.
این موضوع به ویژه زمانی مصداق می یابد که گوشه ای دنج از بازار (نیش مارکت) را هدف گرفته و محصولی را به آن عرضه کنید که رقبایتان فاقد آن هستند.
این دسته محصولات از برخی جهات مشابه دسته قبلی هستند به جز آنکه در این بازار رقیب وجود دارد اما این رقیب به شکل قابل توجهی ضعیف تر و یا دست کم متفاوت از شما است.
«استفان لیوزو» با مطالعه روی منابع قدرت تعیین قیمت به این نتیجه دست یافت که یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده در این زمینه، عامل تمایز است.
اما نوع سوم قدرت در تعیین قیمت، برآمده از سهم بزرگ محصول و یا برند در بازار است که ممکن است یک برند کل یک اکوسیستم را در تصاحب خود داشته باشد. شرکت اپل و محصولات آن بهترین نمونه در این زمینه هستند. محصولات لب تاپ، بازار ITunes، گوشی های آیفون, تبلت های آیپد، پخش کننده های موسیقی آیپاد و ساعت های مچی هوشمند اپل همگی به شکلی طراحی شده اند که در کنار یکدیگر و روی یک پلتفرم قابل کارکردن باشند .
از این رو اپل می تواند قیمت بالاتری از رقبایش برای محصولات خود تعیین کند و همچنان شاهد سیل سرریز مشتریانش باشد؛ چرا که مشتریان این برند به اکوسیستم خود متعهد هستند. اغلب مصرف کنندگان این برند همه کالاهای الکترونیک و دیجیتال خود را از میان محصولات اپل بر می گزیند چرا که می دانند این محصولات در کنار یکدیگر عملکردی متمایز و تجربه ای منحصر به فرد در اختیارشان می گذارد.
از دیدگاه کارشناسان، سودآوری و دوام یک برند در آینده بیش از هر چیز مرهون قدرت آن در تعیین قیمت است . بنابراین اگر می خواهید شرکتی فوق العاده داشته باشید باید یکی از 3 راهبرد فوق را دنبال کنید تا به اهرمی تاثیرگذار در بازار برای تعیین قیمت تبدیل شوید.
منبع:
http://pragmaticpricing.com/page/2/
سبز باشید