گفتگوها ادامه یافت تا آنجا که همکارمان گفت : اگر امضایی از مسئولان این شرکت در برگه ای درج شده است تا براساس آن ، اطلاعات شرکت درکتاب .... چاپ شود ، موتورسوار را بفرستید تا هزینه دریافت کند. در غیر این صورت ، هیچ گونه هزینه ای تقدیم نخواهد شد ؛ چرا که بدون اطلاع ما و بدون نظارت و اقدامی از سوی شرکت ما تصمیم خود را عملی
کرده اید و هزینه­ی آن را مطالبه می کنید و این اقدام نامطلوبی است و غیر اخلاقی .

روزهای آینده نیز این ماجرا از سوی شرکتی دیگر ادامه پیدا کرد. خانمی تماس گرفت و گفت ما از طرف .... آگهی شما را در سایت خودمان قرار داده ایم .موتور سوار می فرستیم تا هزینه­ی آن را بپردازید . وقتی شماره تلفنی خواستیم ، تلفن اشتباهی را به ما دادند که در عمل ، امکان ردگیری وجود نداشت.

 

روزهای بعدی نیز شخصی تماس تلفنی گرفت و گفت از 118 هستیم . کتابی را برایتان می آوریم که شامل تمامی تلفنهای موسسات ، شرکتها و سازمانها است با این توجه که اطلاعات کاملاً به روز است . بعدها شخصی آمد و کاشف به عمل آمد که نام این شرکت به گونه ای 118 است و هیچ ارتباطی با 118 ( مرکز اطلاعات تلفنی ) ندارد.

 

کسب و کارها برای سودمندی و بقای خود ناگزیرند کیفیت را به صورت مداوم و مستمر در نظر بگیرند . نمی توان با خوشنامی دیگران ، کالا و خدمات خود را به جامعه تحویل داد. گاه می توان برخی را فریفت، اما یکبار. این در حالی است که این افراد قطعاً این تردید را در بین دیگران می پراکنند و در آینده ، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و جامعه با هاله­ای تردید درباره­ی کسب و کارها روبه رو خواهد شد و آنچه در این میان فرو می ریزد،اعتماد است.

 

بدون تردید سنگ بنای کسب و کارها با "اعتماد" است بویژه آنکه در زمان بحرانها و ناملایمات اقتصادی ، "نگرانی" سایه­ی هولناک خود را بر روی اعتماد می گستراند و از لطف کسب و کارها می کاهد .

 

چه خوب است بدانیم آنانکه خوشنام اند، این خوشنامی را در پرتو مرارت ها، سختی­ها ، و هزینه های هوشمندانه بدست آورده اند ، نمی توان یکشبه خوشنام شد و یا خوشنامی را لحظاتی ربود تا اندک درآمدی را برای خود افزایش داد.

 

سبز باشید