10 توصیه از مدیران عامل که باید آویزه گوشتان کنید
کارآفرینان و مدیران گاه با شرایطی تنش زا مواجه میشوند که در مرحله ای از کارشان احساس ناتوانی کرده، و به شک و تردید می افتند که آیا این همه دردسری که می کشند ارزشش را دارد؟ البته کارآفرینان عموما ذهنی سرسخت دارند اما واقعیت این است که در دنیای فناوری و در عصر پرهیاهو و پرشتاب دیجیتالیسم، سایه ی سنگین شکست بر سر نزدیک به 90 درصد از کار و کسبها وجود دارد. با این همه، انسانهای موفق از مشکلات گریبانگیرشان سخت ترند.
به هرترتیب، منابع الهام بخش کم نیستند و این زیبایی نوآوری و عصر ابتکار است.چه تجارتهای بزرگی که از گوشه تنگ و تاریک گاراژهای منازل محقر ریشه گرفتند و به جایگاه کنونی خود دست یافتند.
از شکست چیزهای زیادی میتوان آموخت؛ اما اغلب ما در دام درگیری با اشتباهات خودمان فرو می افیتم و تصور میکنیم که تنها شاخص سنجش رشدمان همین است. اما همانگونه که تجربیات مدیران عامل در صنایع مختلف نشان میدهد ، این تصمیم های خوب هستند که کار و کسبها را به قله های رفیع میرساند:
1. جاستین گری، مدیرعامل LeadMD
«بهترین کاری که تا کنون انجام داده ام این بود که افرادی را به استخدام درآوردم که شباهتی به خودم نداشتند. اما رهبران تجارت امثال خود را جذب میکنند. درعوض آنها باید خلأهایی را پر کنند که بیشتر باعث شکستشان می شود».
2. ماتاندا داس، مدیرعامل Sparrow
«زمانی که برند خود را بازتعریف کرده و کوشیدیم تا چهره ای جدید به ان ببخشیم، از کارکنان خود خواستیم تا در بخشی از این فرآیند باشند. شرکت ما امروز دیگر آن شرکتی که من و شریک تجاری ام بنیان گذاشتیم نیست، و این فوق العاده است. این شرکت حالا نهادی است که به کمک تمام اعضای خانواده کاری چهره ای جدید یافته بگونه ای که هر کسی که در آن کار می کند نسبت به هویت و چیستی آن احساس مالکیت دارد. حالا می توانیم به صورت دسته جمعی آن را به دنیا معرفی کنیم».
3. برد جاننگا، از مؤسسین WebPT
«از همان نقطه آغاز عزم خود را برای ایجاد یک کار و کسب فوق العاده جزم کردیم، نه یک خودنمایی تهی و پوشالی».
4. راب لایزور، مدیرعامل Full Contour
«ما برای تولید محصول خود از کمک شرکای درستی بهره مند شدیم. و به جای آنکه لقمه حاضر و آماده ساخت دیگران را استفاده کنیم، سرمایه گذاری قابل توجهی صرف ساخت و توسعه ی محصول اخصاصی خودمان کردیم و افزون بر این زمان زیادی برای یافتن نیروهای مناسب و شایسته گذاشتیم تا در ارزش آفرینی و بالا بردن شیب رشد همراهمان باشند».
5. دین هکلر، مؤسس Heckler Design
«از بخت خوش خیلی زود یاد گرفتم که بجای شنیدن حرفهای نق زنها و افراد منفی باف، به ندای درونی خودم گوش کنم. آن زمان اگر به حرف یکی از همین اطرافیان نق زن که میخواست مرا از انجام این کار منصرف کند گوش داده بودم، نزدیک بود یکی از سودده ترین محصولات حال حاضر خود را تولید نکنم؛ محصولی که کل کار و کسب ما را زیر و رو کرد. همیشه به ندای درونی خودتان و آن چیزی که با عنوان شمَ شناخته میشود گوش کنید».
6. حمید شجاعی، مدیرعامل Pure Chat
«باور کنید یا نه، دو برابر کردن قیمت هایمان هرچند که کاملا غیر منطقی به نظر می رسد، اما اقدامی سازنده و حساب شده بود. ما اغلب با مشتریانی سر و کار داشتیم که مدام از ارزشی که خدمات ما برای کار و کسبشان رقم زده به ما می گفتند. پس اگر کار و کسبی تا این حد ارزش آفرین دارید و مردم نیز محصولات تان را دوست دارند می توانید و بلکه باید پول بیشتری در قبال آن دریافت کنید. رشد حساب شده قیمتها، به رشد تجارتمان انجامید».
7. جان شپ که، مدیرعامل SIM Partners
«انتخاب مدل مناسبی برای کار و کسب و همچنین انتخب بازار هدف درست، مهمترین اقدام در راستای موفقیت ما بوده است. ده سال پیش، من یک آژانس بازاریابی دیجیتال داشتم و متوجه شدم برند ها در ارتباط گرفتن با مصرف کنندگان در سطح محلی، فرصت های بسیار بزرگی را از دست می دهند. براساس اطلاعات موجود می دانستیم که تبلیغات دیجیتالی محلی بر تمام تلاش های در زمینه ی بازاریابی دیجیتال برتری داشت. ما ۱۰ سال است زمان خود را صرف ساخت ابزار ها، فناوری و ابزار های تحلیلی کرده ایم تا به برند ها کمک کنیم در خرده-لحظه ها بیشتر دیده شوند (در اصل، خرده لحظه جرقه ای است که بعد از همان “می خواهم” های ذهن افراد آشکار می شود و انگیزه ای می شود تا آنها قدم های بعدی را برای خرید بردارند. به عنوان مثال: می خواهم یاد بگیرم، می خواهم بخرم، می خواهم بدانم، می خواهم بروم، می خواهم انجام دهم و … .)».
ری گری، مدیرعامل iDonate
«ما بصورت هفتگی دورهمی هایی با عنوان جلسات تیمی برگزار میکنیم؛ که تمرکز آنها روی موفقیت دپارتمان ها و تیم هاست. هر هفته کل شرکت را دور هم جمع می کنیم و به هر یک از بخش های اجرایی و کارکردی خود اجازه می دهیم فرصت میدهیم تا همگی ما را در جریان آخرین دستاوردها و پروژه های اعضای تیم خود قرار دهند. خیلی از مواقع همین داستانهای موفقیت و تجارب اعضا در کمک به مشتریان، یاور ما هستند. این کار همه را به هم متصل و مرتبط میسازد، به تیم ها انگیزه می دهد و در طول هفته تعامل را میان آنان به جریان می اندازد».
اسکات سالکین، موسس و مدیرعامل Allbound
«تمرکز ویژه و لیزری روی موفقیت مشتری از همان روز اول فعالیتمان، مهمترین اقدام ما در شرکت خودمان بوده است. من از همان ابتدا می دانستم که با پول و منابع محدودی که در اختیار داشتیم، تنها خودم و شریکم هستیم که باید از پس فروش محصولمان بربیاییم. اما نکته مهم آن بود که تک به تک مشتریانی که پیدا می کردیم باید موفق می شدند؛ آن هم بسیار موفق. تمرکز ما روی این موضوع، علاوه بر آنکه اساس رشد ما را شکل داد، موجب شد پایگاه مشتریان و طرفداران ما نیز سر و شکل بگیرد که نشان می دهد در درازمدت هم کنار مشتریان خود خواهیم بود، نه فقط به صورت مقطعی».
دیو آلبرتسون، مدیرعامل و مؤسس Shelvespace
«بهترین کاری که تا این لحظه انجام داده ام، احاطه کردن خودم در جمع افراد درست و مناسب بوده است. یک کارآفرین، ممکن است به آسانی خود را درگیر حل مسائل روزمره کند، در حالی که باید به دنبال افرادی باشد که بتوانند این کار را بهتر از خودش به انجام رسانند. از پیدا کردن شریک مناسب گرفته تا پیوستن اشخاصی که در آینده به شما ملحق خواهند شد، باید به جذب استعداد های منحصر به فردی اقدام کنید که موجب میشوند بقیه هم عملکرد بهتری داشته باشند».
منبع:
http://www.inc.com/jeff-pruitt/the-best-things-these-10-ceos-and-founders-ever-did-for-their-businesses.html?cid=sf01001&sr_share=twitter
سبز باشید