کتاب نبایدهای کسب و کارهای کوچک و کارآفرینانه منتشر شد
وقتي براي شخصي داستان ميگوييم، در حقيقت به مغز او پيام ميدهيم كه تو قرار نيست به زحمت بيفتي، قرار نيست كاري كني، پس راحت باش و گوش كن. استرس را از او ميگيريم و آرامش را به او ميدهيم، و سپس در لابهلاي داستان، مطالب خودمان را به آنها ميگوييم.
امروزه ثابت شده است كه ماندگاري داستانها و خاطرات و يادگيريهاي حاصل از آنها، بسيار بيشتر از نحوهي تدريس و نگارش خشك و داراي چارچوب است. ما با داستان و قضاياي موردي انسانها را به فضاي داستان ميبريم، آنها را درگير ميكنيم بدون اينكه زحمت و دشواري آموزشهاي تجويزي را برايشان ايجاده كرده باشيم. در داستان و قضاياي موردي واقعي با پيگيري مراحل ماجرا بدون اينكه فرد بداند با آموزش توصيفي، در حال فراگيري است. به همين جهت است كه از سالهاي پيش در كشورهاي توسعهيافته چگونگي نوشتن قضاياي موردي و چگونگي حل كردن آنها بخصوص در يك فضاي كار تيمي در كلاسهاي دانشگاه و در رشتههايي چون مديريت اجرايي، مديريت بازرگاني و مديريت بازاريابي مورد توجه قرار گرفت.
وقتي دانشجو درگير حل يك قضيهي موردي ميشود، ابتدا بايد آن را با دقت بخواند، سپس خودش را به فضاي آن قضيه ببرد، جاي مدير يا مشاور آن شركت بنشيند، از زاويهي ديد آنها ببيند و سپس دنبال راهكار علمي و عملي براي حل آن باشد و حدسيات و فرضيات پيوندزده با دانش خويش را با افراد تيم مطرح كند و سپس با چكشكاري از آن آهن خام اوليه، به يك محصول انديشهاي شكل دادهشده و زيبا تحت عنوان راهحل دست يابند.
تا جايي كه مطلع هستم اولين كتاب قضاياي موردي را استاد آسمانيشده مرحوم دكتر داور ونوس نوشتند كه تا سالها در كنار كتب ارائهدهندهي مفاهيم و اصول و تئوريها عصاي دست اساتيد بازاريابي بود. تا اينكه چندسال قبل در كلاسهاي كارشناسي ارشد سازمان مديريت صنعتي كه تقريباً تمام دانشجويان از مديران ارشد و مياني بنگاههاي اقتصادي بودند، فرصت را غنيمت شمرده و ارائهي قضاياي موردي واقعي از محل كاروكسبشان را بهعنوان بخشي از ارزيابي پايان ترم قرار دادم و خودم با دقت تمام آنها را خواندم.
تعدادي كه از پختگي و قواميافتگي بيشتري برخوردار بودند را انتخاب كردم، به چندتاي آنها بهعنوان نمونه پاسخ دادم و در ابتداي كتاب، چگونگي تهيه و تنظيم يك قضيهي موردي و چگونگي پاسخ دادن به آن را اضافه كردم، و اين كتاب مورد توجه اساتيد همكار و دانشجويان عزيز قرار گرفت.
از حدود 3 سال پيش از انتشار اين كتاب، برنامهاي در راديو اقتصاد شكل گرفت كه ابتدا عبور از بحران نام داشت و سپس به جذر و مد تغيير نام يافت. در اين برنامه نيز در هر جلسه يكي از كارآفرينان كه در ادارهي كاروكسب خويش دچار بحران يا مسائل خاص شده بود، تشريف ميآوردند و يكي از مشاوران كاروكسب (كه در بعضي برنامهها خودم بودم) حضور مييافت و به صورت زنده با گوش كردن و طرح سؤالات به كارآفرين كمك ميكرد تا موضوع را بخوبي تحليل كند، سپس مشاور (كارشناس) مربوطه با ارائهي راهحلهاي كاربردي به راهنمايي كردن جهت برونرفت از آن مسأله يا مسائل ميپرداخت. اين برنامه با بازخورد بسيار خوبي از سوي شنوندگان كه عمدتاً دستاندركاران كاروكسب بودند مواجه شده بود.
تا اينكه همكار عزيزم دكتر سيدسعيد ميرواحدي و سركار خانم ندا موسوي اين كتاب كوچك در ظاهر اما بزرگ در محتوا را براي نشر در انتشارات بازاريابي آوردند. كتاب را با دقت خواندم. ابتدا از اينكه روي نبايدها كار كرده بودند لذت بردم، و سپس با جامعيتنگري و دقت در نگارش كتاب آن هم با قلمي شيوا كه نشاندهندهي دانايي نگارندگان در سادهسازي و سادهگرايي است، مواجه شدم.
تصور اينكه يك كتاب با اين حجم كم بتواند اينقدر مطالب علمي و عملي را در قالب دو داستان واقعي ارائه كند، در ظاهر دشوار است، اما اين عملي شده است.
به نويسندگان عزيز تبريك ميگويم و اميدوارم شاهد آثار اينچنيني بيشتري از ايشان باشيم.
سبز باشید