وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

15 جمله‌ای که باید ورد زبانمان باشد (قسمت اول) 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

15 جمله‌ای که باید ورد زبانمان باشد (قسمت اول)

نتيجه برخی پژوهش‌ها اين را اثبات كرده است كه حرف زدن با خود نه‌تنها به معني ديوانگي نيست بلكه به فردكمك مي‌كند كه رفتارهاي خود را كنترل كند. تحقیقات اخیر دانشگاه ایلینویز در مطلبی که در مجله اروپایی روانشناسی اجتماعی منتشر کرده عنوان می کند که سلف تاکینگ یا صحبت‌کردن با خود میتواند در موفقیت فرد نیز دخیل باشد. باخود حرف زدن نه تنها دیوانگی نیست، بلکه اگر در راستای توسعه باشد نشان از فرهیختگی فرد دارد. كساني كه با خود صحبت مي‌كنند عموما افرادي رقابتي و سبقت‌جو هستند و هميشه سعي در بهتركردن اوضاع و احوال خود دارند. آنها هنگامي كه اين كار را انجام مي‌دهند، احساس مي‌كنند که مشغول رهبري و مراقبت از خود هستند و اين فرصتي برای توسعه شخصی است.  با خود از اهداف‌تان صحبت كنيد مغز در حکم رایانه‌ای پیشرفته است، مغز خود را براي انگيزه دادن به خود برنامه‌ريزي كنيد. البته گفت‌و‌گو با خود باید آگاهانه و مثبت باشد تا نوعی پشتیبانی اجتماعی از خود بوجود آورد. پس؛ از اینکه به خودتان بگویید “آفرین، تو میتوانی انجامش بدهی” نترسید و جملات زیر را نیز ورد زبان‌تان کنید؛ این جملات کمک میکنند که ما بهترین نسخه موجود از خود باشیم:

1. بیشتر تمایل دارم مهربان باشم تا آنکه باهوش جلوه کنم

تصور دنیایی بدون وجود مهربانی محال و ترسناک است. دنیایی که در آن همه فقط به فکر نیازهای خودشان باشند و دیگران را نادیده بگیرند. وقتی متوجه تاثیر مهربانی در روند زندگی شویم، به‌احتمال بیشتری چنین رفتارهایی را در زندگی‌مان خواهیم گنجاند. باهوش بودن و نکته‌سنجی، به‌روز بودن و اطلاع  از خبرهای روز، و توانایی نقل قول عباراتی از تازه‌ترین کتاب‌ها همگی ویژگی‌های دلچسب و فریبنده‌ای هستند و ظاهرا تحت‌تأثیر قرار دادن محیط اطراف با چنین هوش و ذکاوتی  باید کاری بسیار ساده باشد، اما در عالم واقع این طور نیست. در واقع همان طور که چرخه تکامل، سرسخت‌ترین و مقاوم‌ترین‌ها گونه‌ها و نژادها را انتخاب می‌کند و نه زیباترین‌ها و باهوش‌ ترین‌ها را، عالم واقع هم عرصه درخشش آدم‌های متوسط و در عین حال کسانی است که آداب مهربانی را می‌دانند. 

2. من هرگز آن‌قدرها سرم شلوغ نیست

انسانهای بسیار موفق همواره برای سایرین وقت دارند؛ اما انسانهای متوسط هستند که نمیتوانند میان کفه کار و زندگی تعادل برقرار کرده و برای اعضای خانواده و دوستان خود زمان صرف کنند. به قول پائولو کوئیلیو؛ "هیچ کس سرش آنقدر شلوغ نیست که زمان از دستش در برود و شما را از یاد ببرد همه چیز برمی گردد به اولویت های آن آدم اگر کسی به هر دلیلی تو را یادش رفت فقط یک دلیل دارد: تو جزو اولویت هایش نیستی!" عموما ما با چهره‌ای حق‌به‌جانب و گفتن عبارت کلیشه‌ای سرم شلوغ است، ساعت‌های طولانی کارمان را به عنوان سند افتخار نشان می‌دهیم در حالی‌که لازم است هوشمندانه کار کنیم و نه فقط سخت و زیاد. هیچ کس با گفتن جمله «سرم خیلی شلوغ است» جذاب جلوه نکرده است. 

3. من چیزی را خواهم گفت که منظور دارم، و منظور من همان چیزی است که میگویم

بجای آنکه از دیگران توقع داشته باشید ناگفته‌های شما را درک کنند، با آنها روراست باشید و سیاست‌تان این باشد که دقیقا اطلاعات مورد نیاز افراد را ارائه کنید. تعامل کلید روابط عالی است، و فقدان تعامل منشا تضاد و مناقشه. افراد ملاحظه‌کار، عموما منظور خود را با ایما و اشاره بیان می ‌کنند و پیوسته به دنبال انتخاب کلماتی هستند که بتواند منظور ایشان را به طوری که به قول معروف «نه سیخ بسوزد ، نه کباب» برسانند. اما عموما نه مخاطبان چیزی از حرفهای آنها دستگیرشان میشود و نه آنها به مقصودشان دست می‌یابند. پس باید با شفافیت و صراحت هنگام سخن گفتن تمام منظور خود را به گفتار تبدیل کنیم. 

 

4. من سرسخت و در عین‌حال صبورم

سیدعلی صالحی شاعر خوب کشورمان شعری دارد شنیدنی در این زمینه:

 "صبور مثل سنگ؛ سر سخت مثل ابریشم؛ آهسته مثل صبح.

صبور؛ سرسخت؛ آهسته. برای درک ِ همین سه واژه

من مرگ ها دیده دریاها گذشته خاموشی ها کشیده ام.

من سراروی سایه را در آبروی آفتاب سپید کرده ام."

مصممم و صبور باشیم، چرا که روزی مزد رنج امروز آن را خواهیم گرفت. رنج‌دیدن شاید نشانی از بیداری و تمایل به تغییر باشد، نجوایی که ما را به سوی آینده‌ای روشن رهنمون می‌شود.

5. من تا عمر دارم دانش‌آموزم

انسان موفق خود را دانشجو می‌داند و چشم و گوش خود را برای یادگرفتن مداوم باز نگه می‌دارد. او از هر فرصتی برای یادگیری استفاده می‌کند و روزانه ساعتی را به مطالعه در زمینه حرفه‌ی خود اختصاص می‌دهد. ذهن خود را بگونه‌ای شرطی کنید که همواره کنجکاو بوده، آغوش آن بروی سوالات باز باشد و همواره تشنه یادگیری باشد. اگر آماده باشیم، زمانی که فرصتها سر میرسند آنها را خواهیم یافت. بیشترین درصد موفقیت از آنِ افراد با انگیزه ای بسیار بالا است که تمام زندگی شان را وقف یادگیری و مطالعه کرده اند. 

چندی پیش در کانال رسمی tmba در تلگرام (@tmbaofficial) ویدیویی با همراهان عزیز به اشتراک گذاشتیم که حاکی از وضعیت اسفبار مطالعه در ایران داشت. طبق آمار ارائه شده در این ویدیو؛ مردم ایسلند در سال 40 کتاب می‌خوانند كه بعد از کشور فنلاند با خواندن 47 کتاب در سال، بیشترین مردم کتابخوان را دارند و هر 10 شهروند ایسلندی در طول زندگی خود یک کتاب تالیف می‌کند. آمارها نشان می‌دهد 68 درصد مردم فنلاند، 67 درصد آلمانی‌ها و 61 درصد انگلیسی‌ها، 56 درصد فرانسویان و 55درصد دانمارکی‌ها اهل مطالعه و کتابخوانی هستند و به طور میانگین یک شهروند نروژی در سال 18 و یک آلمانی 15 کتاب مطالعه می‌کند.

6. من ریش سفید دیگران نیستم

تاکنون چند بار پیش‌آمده که بخواهید علی‌رغم ندانستن جوانب مسائل دیگران، در کار آنها دخالت و ریش‌سفیدی کنید؟ روانشناسان در خصوص ناجی‌گری ناشیانه نظرات متفاوتی را ارائه داده‌اند. بطور مثال نظریه بازیها توسط روانشناس شهیر اریک برن مطرح شده است.او در این تئوری توضیح می دهد آنچه بعنوان رفتار نشان میدهیم و آنچه در مقابل دریافت میکنیم همه در قالب ناهوشیار وبصورت نوعی بازی روانی صورت میگیرد.وطبعاً هربازی با هدف دریافت لذت ویا به تعبیر روانشناسی "نوازش" است.

شاگرد برن ، استیون کارپمن در تکمیل این تئوری نظریه خود را درقالب یک مثلث ابداع کرد. ازدید برن این مثلث آنقدر گویا و کامل بود که آن را بنام خود کارپمن نامگذاری کرد. به این مثلث ،مثلث شرم یا خالق شرم نیز گفته می شود. همه بازیهای روانی در یک مثلث اتفاق می افتند. هرکس در این مثلث گیر بیافتد در واقع اسیر بازیهای روانی می شود که حاصلی جزشرم ، استیصال و درماندگی ندارد. 

ستمگر، ناجی و قربانی؛ سه ضلع مثلث شرم هستند. بطور خلاصه ایفاگر نقش ناجی مدام درپی کسانی است که دارای مشکل هستندو او سعی در حل مشکل آنها دارد.اما ابداً به معنی این نیست که دارای توانمندیهای خاصی است که قادر به حل مشکلات دیگران است برعکس او از یک نوع ضعف شدید شخصیتی رنج می برد و برای پنهان کردن این ضعف دنبال قربانی میگردد تا با کمک  به او ضعف خود را پوشش دهد. ناجی ها درواقع توانمندیهای دیگران را نادیده میگیرند. در اصل، مردم به گوشهای شما نیاز دارند، نه زبان نصیحت کن‌تان، آنها میخواهند از توانمندیهای خود آگاه شوند نه اینکه شما ناجی آنها شوید.

 

ادامه این یادداشت را فردا بخوانیم...

 

 

منبع:

http://www.inc.com/multipart-playbook/5-tips-for-finding-your-calling-right-out-of-college.html

سبز باشید

 

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.