راهکارهایی برای پرورش ایدهها
در دنیای کاروکسب ایدهها منابع بسیار ارزشمندی هستند. هرچقدر ایدههای بهتری داشته باشیم و هرچقدر کیفیت ایدههایمان بالاتر باشد، در عرصه رقابت با رقبا عملکرد بهتری خواهیم داشت.
ایدهپردازی فرایندی نیست که بتوان با زور و فشار آن را اجرا کرد. خبر خوب این است که تعداد بسیار زیادی از ایدههای فوقالعاده و نوآورانه نیز به یکباره از ذهن خالقشان بیرون نیامدند بلکه در ابتدا ایدههایی معمولی و حتی بد بودند که به مرور زمان پالایش شدند و هرچه بیشتر به کمال خود نزدیک گشتند.
زمانی که ایدهای که به ذهنتان میرسد، به آن بیتوجه نباشید و آن را دور نیندازید. سعی کنید با یکی از استراتژیهایی که در اینجا گفته میشود ایده خود را پرورش دهید:
1. آن را در حوزههای دیگر به کار بگیریم.
در ابتدا لازم است ببینید که آیا ایده شما در حوزههای دیگر نیز کارآیی دارد. برای مثال فرض کنید شما ایدهای دارید که به حفاظت از محصولتان کمک میکند ولی مشکلش این است که وزن محصول را بالا میبرد. در اینجا شما دچار این دغدغه شدهاید که بین حفاظت بیشتر و وزن کمتر کدام یک را انتخاب کنید؟ همچنین به این فکر میکند که شاید بهتر باشد این بخش حفاظتی را در قالب یک محصول جدید بفروشید؟ اینها و سؤالات دیگر دغدغههای شما هستند.
شاید اگر فقط به حوزه خود فکر کنید نتوانید از بین تمام این گزینهها به جمعبندی نهایی برسید اما اگر کمی فضای فکری خود را گستردهتر کنید و به دیگر صنایع و شرکتها نگاه کنید بتوانید از تجربههای آنها برای پرورش ایده خود استفاده کنید.
2. آن را با ایدهای دیگر ترکیب کنیم.
خیلی از ایدههای موفق حاصل ترکیب دو ایده معمولی با یکدیگر بودهاند. برای مثال درباره فردی فکر کنید که برای اولین بار پاککن را روی مداد قرار داد! بهترین راه برای این کار این است که ایدههای خود را یادداشت کنید. هر زمانی که ایده جدیدی به ذهنتان میرسد آن را یادداشت کنید حتی اگر به نظرتان خیلی خام است و جای کار زیادی دارد. بعضی مواقع حتی یک کلمه یا عبارت برای آنکه شما را به یاد ایدهتان بیندازد، کافی است. پس از مدتی به این کلمات و عبارات نگاه کنید و نقاط مشترک آنها را بیابید و آنها را با یکدیگر ترکیب کنید. دیر یا زود اتفاق خوبی در ذهنتان خواهد افتاد.
3. درباره آن با یک دوست یا همکار صحبت کنیم.
هر چند در برخی مواقع توفان فکری بیش از آنکه منافع داشته باشد موانعی را در سر راه ما ایجاد میکند، اما برای پرورش ایده باید آن را با فردی که او را میشناسیم و به او اعتماد داریم، در میان گذاریم. این افراد میتوانند از خارج از فضای فکری شما به موضوع نگاه کنند و چشماندازهای جدیدی نسبت به ایده شما داشته باشند. ایدهپردازان معمولاً از سندرومی به نام سندروم "تونل" رنج میبرند بدین معنی که از یک فضای محدود به ایده خود نگاه میکنند در صورتی که لازم است از خارج این فضا و در سطحی بزرگتر به موضوعات توجه کرد.
4. نقاط ضعف آن را به نقاط قوتش تبدیل کنیم.
هر ایدهای کمبودها و نقاط ضعفی دارد اما معمولاً راههایی وجود دارد که آنها را به نقاط قوت تبدیل کرد. برای مثال به داستان توئیتر توجه کنید. زمانی که این شبکه اجتماعی محدودیت 160 کاراکتری را برای پستهایی که در آن گذاشته میشود، در نظر گرفت، به نظر خیلیها این اقدام نه تنها اشتباه بلکه احمقانه بود. اما این اقدام باعث شد که توئیتر منحصر به فرد باشد و خیلی سریع بهروز رسانیهای آن انجام شود.
سبز باشید