روندهای پر طرفداری بازاریابی برای کاروکسبهای کوچک (بخش دوم)
همانطور که در یادداشت قبلی اشاره شد، تغییرات عمدهای که در فضای کاروکسب به وجود آمده، بنگاههای اقتصادی کوچک را بر آن داشته که سیاستها و برنامههای جدیدی را در زمینه فعالیتهای بازاریابی خود طراحی و اجرا کنند تا بهتر بتوانند در فضای رقابتی بازار به فعالیت بپردازند.
از اینرو لازم است با بهروز رسانی سیاستهایی که تاکنون برای فعالیتهای بازاریابی و فروش خود داشتهایم، بر موج تغییرات سوار شویم و از روندهای بازار عقب نمانیم. در یادداشت دیروز به بحث H2H یا همان انسان به انسان پرداختیم و عنوان کردیم که مجموعه فعالیتهای بازاریابی ما باید حول محور ارتباط با انسانی باشد که روح و احساس دارد. در این یادداشت به بررسی چند مورد دیگر خواهیم پرداخت.
مشارکت جمعی برند
از اینکه با مخاطبان خود دیالوگ برقرار کنید نترسید. این کار باعث خواهد شد که آنها احساس کنند صدایشان شنیده شده است و ترغیب میشوند که پیام شما را بدون دریافت هیچ هزینهای پخش کنند. برندهایی که از اهمیت این موضوع آگاه شدهاند از محتواهایی استفاده میکنند که گاه خود کاربران آنها را به وجود آوردهاند. اینگونه تلاشها باعث مشارکت مخاطبان میشود و به آنها امکان میدهد که حضور معناداری در تکامل و موفقیت برند داشته باشند. حتی ممکن است در مواردی این نوع ارتباطات باعث شکلگیری ایدههایی شود که به طور کلی مسیر حرکت برند را تغییر میدهند و عرصههای کاملاً جدیدی را به روی آن میگشایند.
تعریف جدید ROI: بازگشت نوآوری
در بازاریابی نوین، تعریف یکی از کلیدیترین مفاهیم بازاریابی دچار تغییر شده است یا بهتر است بگوییم کاملتر شده است. این مفهوم ROI (Return of Investment) یا همان بازگشت سرمایه است. تعریف جدیدی که برای ROI ارائه میشود بازگشت نوآوری (Return of Innovation) است.
زمان آن رسیده که کاروکسبها شروع به سنجش بازگشت نوآوری کنند. بازگشت نوآوری روی ارزیابی تأثیر بلند مدت استراتژیهای نوآورانه بازاریابی تمرکز و تأکید دارد. علاوه بر تعریف سنتی بازگشت سرمایه، سازمانها باید به دنبال راههای موثرتری برای ساختن ارتباطات قویتر از طریق ارزیابی توانایی به خاطرسپاری، مشارکت و ادراکات برند باشند.
تکنولوژی با هدف
تکامل تکنولوژی به نظر توقفناپذیر است و فاصله بین معرفی تکنولوژیهای جدید کوتاه و کوتاهتر میگردد. ایرادی که در به کار بردن ابزار تکنولوژی توسط شرکتهای مختلف وجود دارد این است که هیچ گونه سیاست و برنامه هدفمندی برای آن وجود ندارد و اکثر سازمانها فقط در شبکههای مختلف حضور دارند بدون آنکه بدانند دقیقاً از این حضور چه اهدافی را دنبال میکنند.
استفاده از ابزار نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی زمانی میتواند به نفع ما باشد که برای آن برنامه و هدف مشخصی داشته باشیم و در غیر این صورت تنها وقت خود را تلف کردهایم.
متاسفانه برخی از سازمانها گمان میکنند که تکنولوژی آمده تا جایگزین ارتباطات حضوری شود. اینطور نیست و از دیدگاه بازاریابی تکنولوژی به عنوان یک ابزار مکمل به نحوه ارتباط برقرار کردن ما با مخاطبانمان کمک میکند. تکنولوژی آمده تا به ما کمک کند به ارتباطاتمان عمق و وسعت بخشیم و با افراد بیشتر و به شکل موثرتری ارتباط برقرار کنیم. هدف ما از استفاده از تکنولوژی نباید به این شکل باشد که آن را جایگزینی برای راههای ارتباطی قبلی خود بدانیم.
سبزباشید