آنچه پدران به پسران دنیای کار و کسب آموختند
پدر! گرچه خانه ما از آینه نبود؛ اما خسته ترین مهربانی عالم، در آینه چشمان مردانهات، کودکیهایم را بدرقه کرد، تا امروز به معنای تو برسم. میخواهم بگویم، ببخش اگر پای تک درخت حیاطمان، پنهانی، غصههایی را خوردی که مال تو نبودند! ببخش اگر ناخنهای ضرب دیده ات را ندیدم که لای درهای بسته روزگار، مانده بود و ببخش اگر همیشه، پیش از رسیدن تو، خواب بودم؛ اما امروز، بیدارتر از همیشه، آمدهام تا به جای آویختن بر شانه تو، بوسه بر بلندای پیشانیات بزنم. سایهات کم مباد ای پدرم!
امروز روز پدر بود. وقتی به زندگی خود مینگریم خصوصیاتی از پدرانمان را کشف میکنیم، خصوصیاتی که برخی از آنها را در لحظاتی درک می کنیم که خود تجربه اش کنیم. درسهایی که ما از پدرانمان میآموزیم نه تنها انگیزهبخشمان هستند، بلکه در بطن وجودی ما یافت میشوند و لحظهلحظه تلالو وجود ما به برکت آنها درخشان میشود. بسیاری از مدیران کاربلد، مهارتهای کنونی خود را مدیون آموزههای پدران خود میدانند.در ادامه درسهای مدیران عامل جهانی از پدران خود را مرور میکنیم.
1.صدای عمل بلندتر از کلام است
«پدرم انسانی گزیده گو و کم حرف بود، او همچون تخته سنگی بزرگ و آرام، تکیهگاهم بود. مادرم زمانی از دنیا رفت که نوجوانی بیش نبودم، و وقتی ما را ترک کرد پدر ناگزیر شد بیاموزد که چگونه از پس کارهای خانه برآید، غذا بپزد و از فرزندش مراقبت کند. هرگز از او شکایتی نشنیدم، او هرگز آدم نقزنی نبود. من بیشتر از آنچه پدرم انجام میداد یاد گرفتم تا آنچه به زبان میراند. پدرم به من آموخت که صدای عمل بلندتر از گفتار است.»
-جی لارسون، مدیرعامل شرکت تکنولوژی Caliber Business Intelligence
2.روی اولویتها تمرکز کن
«تا جایی که به یاد دارم، خانوادهام دستی در کار و کسب و ایجاد بنگاههای تجاری داشتهاند. کار در تار و پود زندگی ما جریان داشت، چه عصرها و شبهایی که روی کاناپه دفتر کار پدر به خواب نمیرفتیم. پدربزگ و مادربزرگم نیز از همان کودکی راه و رسم کار و کاسبی را به من آموختند، اینکه چگونه پشت دخل لیمونادفروشی خیابانی بایستم و پول دربیاورم. آنها به من یاد دادند که چگونه روی پای خودم بایستم. الفبای تجارت را آنها به من یاد دادند، آموختههایی که بعدها چراغ راهم در ایجاد کار و کاسبی خودم بود.»
-اتان اوبرمن، موسس و مدیرعامل شرکت SpiderOak
3.خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج
«چیزهای زیادی را درخصوص توانگری و سختکوشی از پدرم آموختم، او به من یاد داد که چگونه در برابر ناملایمات و شکستها سر خم نکنم. پدربزرگ نیز مرد تغییرات بود، او به من یاد داد که چگونه از انجام متفاوت کارها ترس به دل راه ندهم. یکی از افتخاراتم قدم زدن روی پلی بود که ساخته شرکت پدربزرگم بود.این دو به من آموختند که چگونه کارهای درست را به شیوه درست انجام دهم تا حل مسائل برایم آسان شود.»
-آلاستر میچل موسس و مدیرعامل شرکت هادل
4. اعتماد سکه رایج بازار است
«پدرم که خود روزگاری کارآفرین بوده، این نصیحت عاقلانه را زمانی که اولین بار بر میز مدیریت تکیه زدم در گوش من خواند، نصیحتی که تا زمانی که کار و کاسبی خودم را راه بیندازم آویزه گوشم بود: مدیریت کردن مردم به معنای کنترل رفتار آنها به منظور انجام تمام کمال و بدون نقص کارها نیست، بلکه به معنای بکارگیری انسانهای طلایی، هدف بخشیدن به آنها و رهبری آنها بسوی اهداف از طریق دلافزار و اعتماد است. در هر کسبوکاری اعتمادسازی پایه و اساس تجارت و داد و ستد به شمار میرود. تا هنگامی که مقدمات و تمهیدات لازم برای ایجاد اعتماد برقرار نشود کاسبی اتفاق نمیافتد، بنابراین باید از اعتماد بهعنوان یکی از اساسیترین رکنهای کار و کسب یاد کرد. اعتماد ستون تجارت است و تا زمانی که اعتماد حقیقی صورت نگیرد هیچ ارتباط کاری و مالی به شکل خرد یا کلان شکل نمیگیرد. در زندگی اجتماعی و در روابط انسانی نیز تا زمانی که میان دونفر اعتماد برقرار نشود صمیمیت و رفاقت برقرار نمیشود. در کار و کسب دادوستد به دلیل رد و بدل شدن پول، اعتماد از اهمیت بیشتری برخوردار است. بنابراین همه کسانی که در بازار فعالیت میکنند زمانی معاملهای را صورت میدهند که اعتماد لازم فراهم شده باشد. »
-ماناو میتال، موسس و مدیرعامل اینستانت لاجیک
5.تدبیر داشته باشید
«پدرم انسانی رک و به شکلی بیرحمانه رفتاری مدبرانه داشت. هرچند که او یک پزشک بود و نه یک اهل تجارت، و از همین رو رفتاری کاملا دیپلماتیک و سیاستمدارانه داشت. او موجب شد تا من هوش تدبیری خود را تقویت کنم و بتوانم با صراحت و شفافیت کار خود را به پیش ببرم. توان شخصی برای کسب قدرت، پویایی مدیر برای استفاده از آن در پیشبرد کارها، مهیاسازی انگیزه جمعی برای به حرکت درآوردن همکاران و افزایش بهرهوری آنان، ویژگیهایی است که از "هوش تدبیری" ناشی میشود.»
-جان کیگی، مدیرعامل و موسس گوگرید
6.از منابع موجود حداکثر استفاده را ببرید
«ما روستازاده هستیم و تابستانها را به همراه خانواده در مزرعه میگذراندیم. گاهی در طول مسیر تراکتور از کار میفتاد و ما یا باید آن را تقریبا دست خالی تعمیر میکردیم، و یا چندین کیلومتر را پیاده تا خانه طی میکردیم. پدرم به من درس نوآوری و استفاده حداکثری از ابزار موجود برای حل مسایل را داد. علم اقتصاد و تجارت نیر به معنای استفاده حداکثری و بهینه از منابع کمیاب موجود است
منبع:
http://www.fastcompany.com/3031739/bottom-line/6-leadership-lessons-tech-ceos-learned-from-their-dads
سبز باشید