فرهنگ، یکی از مهم‌ترین جنبه‌های هر کاروکسبی است. فرهنگ همچون ضربان قلب سازمان است که منظم زدن آن می‌تواند رشد منظم سازمان را تضمین کند. 

اما این ضربان گاه به دلیل وجود افرادی که شخصیت‌های بسیار متفاوتی از یکدیگر دارند، نامنظم می‌زند. البته صرف اینکه افراد متفاوتی در یک سازمان کار می‌کنند، نمی‌تواند دلیلی برای عدم شکل‌گیری فرهنگ درستی در سازمان باشد زیرا هیچگاه نمی‌توان سازمانی را متصور شد که همه افراد آن دارای پیشینه و شخصیت کاملاً یکسان باشند. بنابراین وظیفه مدیریت ارشد و در رأس آن مدیرعامل این است که بتواند با وجود تمام تنوع‌های موجود در میان افراد، فرهنگ مناسبی را برای سازمان به وجود آورد.

به عنوان مدیرعامل یک سازمان به ویژه سازمان‌هایی که رشد سریعی را تجربه می‌کنند، خیلی خوب این مسئله را درک می‌کنیم که فرهنگ از بالاترین رده یک سازمان شروع می‌شود و به تدریج به رده‌های پایین‌تر تسری می‌یابد. به همین دلیل است که من برای مدیرعاملان عبارت "کاپیتان فرهنگی" را برگزیدم. این افراد فرهنگ یک سازمان را در مسیر خاصی هدایت می‌کنند و بر اجرای درست آن نظارت و کنترل دارند. 

 

در اولویت قرار دادن افراد

یکی از ویژگی‌های مدیرانی که به خوبی وظیفه کاپیتان فرهنگی بودن خود را ایفا می‌کنند این است که "کار" را مدیریت می‌کنند و به "افراد" انگیزه کار کردن می‌دهند. زمانی که سعی داریم کارکنان خود را مدیریت کنیم و هر حرکت آنها را مدیریت کنیم، در حقیقت فضای رشد آنها را محدود کرده‌ایم. اما اگر به آنها انگیزه کار کردن بدهیم و روی کار آنها مدیریت داشته باشیم، کارکنان ما نیز این حس احترام را با خلق ارزش روزانه به ما باز خواهند گرداند.

 

مدیرعامل و دماسنج فرهنگی سازمان

مدیرعامل مانند صخره‌ای مستحکم است که نیروهایش از او انتظار دارند در مقابل توفان‌های بازار کوچک‌ترین ترسی به دل راه ندهد. زمانی که چالشی برای یک سازمان به وجود می‌آید یا اوضاع ترسناک می‌شود، افراد به طور طبیعی برای راهنمایی به رهبر سازمان یعنی همان مدیرعامل نگاه می‌کنند. در این مواقع مهم است که مدیرعامل ضرباهنگ سازمان را تعیین می‌کند: سخت کار کنید، مثبت‌اندیش باشید و تمرکز خود را حفظ کنید. اگر مدیرعامل یک سازمان بترسد، نیروهای او این ترس را احساس خواهند کرد. به قول تاد کانر مدیرعامل بانکر لبز (Bunker Labs) "مدیرعاملان دمای فرهنگی سازمان را تنظیم می‌کنند." 

کارکنان همواره شواهد رفتاری مدیرعامل خود را ارزیابی می‌کنند و رفتار خود را بر اساس نتایج مشاهدات‌شان تنظیم می‌کنند. به همین دلیل مدیرعامل باید روحیه‌ای را در سازمان به نمایش بگذارند که مایلند تمام سازمان آن روحیه را داشته باشند. 

علاوه بر این، مدیرعامل چهره و صدای یک سازمان است. وقتی یکی از نیروهای سازمان درباره شغلش صحبت می‌کند در حقیقت درباره مدیرعامل خود صحبت می‌کند. بنابریان کاری کنیم که نیروهای‌مان به کار کردن با ما افتخار کنند. به آنها این فرصت را بدهیم که با غرور درباره شغل خود صحبت کنند و نه اینکه از آن گله و شکایت داشته باشند. 

همچنین در مراودات خود در شبکه‌های اجتماعی به این نکته توجه داشته باشیم که ما نماینده یک سازمان هستیم و تمام رفتار و گفتار ما به حساب تمام افراد آن سازمان و همچنین برند آن نوشته می‌شود. از اینرو لازم است خیلی حساب شده حضور خود در شبکه‌های اجتماعی را مدیریت کنیم تا نماینده شایسته‌ای برای سازمان خود و افرادی که در آن کار می‌کنند، باشیم. 

 

سبز باشید