مدیریت مکالمات سیاسی در محل کار
زمانی که چند همکار برای ناهار یا استراحت و یا حتی در جلسات رسمی دور هم جمع میشوند، یکی از موضوعات همیشگی برای صحبت کردن، سیاست است. ما ایرانیها ذاتاً سیاستمدار هستیم و به همین دلیل در هر جمعی که وارد میشویم به احتمال زیاد صحبت از مسائل سیاسی به میان میآید.
توصیه همیشگی من به نیروهای بازاریابی و فروش این است که به هیچ وجه باب صحبتها و بحثهای سیاسی را با مشتری خود نگشایند. ما برای ارتباط برقرار کردن و فروش به بازار میرویم و نه میخواهیم و نه وظیفه ما است که دیدگاه سیاسی فردی را تغییر دهیم. صحبت کردن درباره سیاست همیشه نیروهای فروش را در معرض این خطر قرار میدهد که به دلیل داشتن نظرات مخالف با مشتری، فروش خود را از دست بدهند. من حتی به عزیزان توصیه کرده و میکنم که خیلی وارد صحبتهای ورزشی و مسائلی از قبیل قرمز و آبی نشوند چون آنجا هم ممکن است دیدگاه مخالف مشتری و فروشنده، فروش را تهدید کند. بنابراین سیاست که حوزه بسیار حساستری از ورزش است باید به کل از ادبیات یک فروشنده و بازاریاب که با مشتری سر و کار دارد، حذف شود.
اما در مورد مکالمات درونسازمانی اوضاع کمی متفاوت است. البته در اینجا هم باید در ابتدا از به میان آوردن مباحث سیاسی خودداری کرد و تمرکز را بر روی کار و مسائل مرتبط با صنعت و بازار قرار داد. اما به دلیل آنکه همکاران در یک شرکت زمان زیادی را با یکدیگر میگذرانند و در اغلب موارد ارتباط خوبی با هم دارند، صحبت کردن درباره سیاست در زمانهای استراحت و ساعت ناهار تقریباً اجتنابناپذیر است.
رفتار یک مدیر در این زمینه باید حرفهای و سنجیده باشد. فردی که در مقام مدیر یک سازمان یا تیم کاری قرار دارد، باید در مدیریت مکالماتی که سیاست محور آنهاست، ملاحظاتی را رعایت کند. قرار نیست فردی که مدیر میشود هیچگونه دیدگاه سیاسی نداشته باشد بلکه نوع مدیریت کردن این دیدگاهها در محل کار موضوعی است که باید به دقت در مورد آن فکر و برنامهریزی کرد.
نقش خود را فراموش نکنیم.
اگر شما مدیر سازمان یا بخشی از آن هستید، مانند هر فرد دیگری حق دارید که دیدگاههای خود را درباره سیاست داشته باشید. فقط باید در مورد ابراز این دیدگاهها حسابشده عمل کنید. بدون شک دیدگاههای مخالفی با دیدگاههای شما در سازمان وجود دارد. لازم و جایز نیست من به عنوان یک مدیر دیدگاههای مخالف را سرکوب کنم و یا طوری رفتار کنم که گویی من دانای کل هستم و بقیه بیسواد و بیاطلاع. باز هم تأکید میکنم که در وهله اول سعی کنیم از وارد شدن به بحث و جدالهای سیاسی دوری کنیم ولی اگر در موقعیتی قرار گرفتیم که این کار ممکن نبود، به دیدگاههای طرف مقابل احترام بگذاریم. به خاطر داشته باشیم که این فقط یک مکالمه است و قرار است تصمیمی برای کشور و مردم گرفته شود.
مخاطب خود را بشناسیم.
قبل از آنکه وارد صحبتهای سیاسی در محیط کار شویم، مخاطب خود را به خوبی بشناسیم. آیا ارتباط کاری ما با فرد یا افراد حاضر آنقدر خوب و صمیمی است که تاب تحمل نظرات مخالف را داشته باشیم و در نهایت زمانی را که قرار است به استراحت بگذرانیم با ناراحتی تمام نکنیم؟ به همین دلیل قبل از هر مکالمهای درباره سیاست در محیط کار لازم است شناخت خوبی از مخاطبان خود به دست آوریم.
مثبت بحث کنیم.
اگر قرار است در یک مکالمه درباره سیاست وارد شویم، وجه مثبت امور را مورد بحث قرار دهیم. به عبارت دیگر، درباره افراد یا موضوعاتی صحبت کنیم که مورد تأیید ما هستند و نه افراد و مسائلی که با آنها مخالفیم هستیم وحس خوبی نسبت به آنها نداریم. به عبارت دیگر صحبت کردن درباره خوبیهای الف بهتر از بدیهای ب است.
گوش بدهیم.
یکی از مهارتهای ضروری برای یک مدیر این است که آستانه تحمل بالایی داشته باشد و با بردباری به نظرات مخالف گوش دهد. صحبت درباره سیاست این فرصت را برای مدیر ایجاد میکند تا خوب گوش کردن را تمرین کند و آستانه تحمل خود را بالا ببرد.
سبز باشید