نشانههای فرسودگی کاری و راههای درمان آن
اکثر مدیران، مالکان، و کارآفرینان افرادی خوشبین و در عین منطقی هستند. آنها به کاروکسب خود و توانایی تیمشان اعتقاد دارند و بر این باورند که میتوانند سازمان خود را به سوی موفقیت هدایت کنند.
با این وجود، یکی از بنیادیترین پیشفرضها از قضا پیشفرضی است که اغلب نادرست از آب درمیآید: اینکه ما همیشه درباره نقش خود مشتاق و باانرژی باقی خواهیم ماند.
فرسودگی شغلی پدیده رایج و مهمی است. اگر استثنائات را کنار بگذاریم تقریباً تمام صاحبان کاروکسب، مدیران و کارآفرینان روزی به نقطهای میرسند که حس خوب قبلی را نسبت به کارشان ندارند و نمیتوانند فکر ادامه دادن را تحمل کنند.
بدون شک قرار گرفتن در چنین موقعیتی خوشایند نیست ولی همه چیز یک شبه اتفاق نمیافتد. فرسودگی شغلی یک فرایند است که زمانی که حواسمان نیست، از طریق اتفاقات خنثی و تکراری در ما به تدریج نفوذ میکند.
برای اینکه بتوانیم با این پدیده خطرناک مبارزه کنیم ابتدا باید علائم هشداردهنده آن را شناسایی کنیم و سپس به فکر بستن راههای نفوذ بیفتیم.
1. برای آمدن به سر کار هیجانی نداریم.
افرادی که حس خوبی نسبت به شغلشان دارند از اینکه به طور منظم سر کار میآیند راضی هستند. فراز و نشیب برای همه وجود دارد اما شنیدن نام کار به طور کلی تداعیکننده حس مثبتی در این افراد است. این روند برای مالک یک کسبوکار یا یک کارآفرین با شدت بیشتری به چشم میخورد زیرا اینها کسانی هستند که مایلند هر روز صبح از رختخواب بیرون بیایند و هرچه سریعتر خود را به محل کارشان برسانند.
اما روند شما عکس چیزی است که در بالا به آن اشاره شد، به عبارتی اگر برای از خواب بیدار شدن مشکل دارید یا از آمدن سر کار ترس و تنفر دارید، به احتمال زیاد دچار فرسودگی شغلی شدهاید. سعی کنید تغییری در وضعیت موجود خود به وجود آورید تا هیجان بیشتری نسبت به کار کردن داشته باشید.
2. زود از دست همکاران یا مشتریان عصبانی میشویم.
به عنوان یک مدیر – و در برخی موارد مؤسس – شما خودتان اعضای تیم را انتخاب کردهاید و مسیر حرکت تیم را خودتان مشخص کردهاید. کارکنان بر اساس معیارهای و استانداردهای شما اقدام به مشترییابی میکنند؛ پس چرا مدام از دست آنها عصبانی میشوید.
از خودمان بپرسیم که آیا واقعاً این افراد کار اشتباهی انجام میدهند. اگر پاسخ مثبت است، به آنها بازخورد سازنده بدهیم و یا اینکه آنها را تحت آموزشهای فشرده قرار دهیم. اگر پاسخ منفی است، در انتظارات خود تجدیدنظر کنید و سعی کنید کشف کنید که چه چیز باعث شده چنین رفتاری در شما شکل بگیرد.
3. به لحاظ بدنی یا روانی خسته هستیم.
ضعف بدنی یا روحی یکی از کلاسیکترین علائم فرسودگی است پس نباید به راحتی از کنار آن بگذریم. خیلی از مدیران یا کارآفرینان آنقدر کار میکنند که به مرز فروپاشی میرسند و آنجاست که تازه متوجه میشوند باید به سلامت جسمانی و روحی خود نیز اهمیت دهند.
بنابراین باید سردرد، کمردرد و احساسهایی همچون افسردگی و آشفتگی را جدی گرفت و خیلی زود با مراجعه به متخخصان مربوطه در صدد مقابله با آنها بر آمد.
4. از کاروکسب خود ناامید شدهایم یا نسبت به آن بدبین هستیم.
همانطور که عنوان شد معمولاً کارآفرینان و مدیران ارشد نسبت به سازمان خود حس مثبتی دارند. اگر این حس در شما وجود ندارد و نسبت به کاروکسب خود بدبین هستید این بدان معنا نیست که الزاماً سازمان شما مشکلی دارد. در حقیقت در بیشتر موارد، این احساس منعکسکننده احساسات درونی شما است.
اگر به اندازهای که زحمت کشیدهاید پاداش دریافت نکردهاید یا اگر انتظارات اولیهتان برآورده نشده است، این احساس که کاروکسبتان در معرض شکست است به سراغتان خواهد آمد. اجازه ندهید این احساس شما را به دام بیندازد. قدمی به عقب بردارید و یک ارزیابی صادقانه و غیرسلیقهای انجام دهید. حتماً از وجود نظرات یک شخص سوم قابل اعتماد استفاده کنید.
سبز باشید