وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

واقعیت های انکار ناپذیر برای پیشرفت کاروکسب 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

واقعیت های انکار ناپذیر برای پیشرفت کاروکسب

بیشتر ما دوست داریم واقع بین باشیم، اما درعمل تنها تعداد انگشت‌شماری از ما قادریم با حقیقت های تلخ زندگی  و بویژه مسائل مرتبط با کار و کسب خود روبرو شویم. اما افرادی هم هستند که جسارت زیادی دارند و حاضرند با حقیقت روبرو شوند، تا سریع تر و راحت تر پیشرفت کنند. کم و بیش تمام ما در فرهنگی زندگی و رشد کرده‌ایم  که بیشتر خیال پایان خوش و‌بی‌دردسر و فیلم‌گونه را در ذهن ما پرورش داده است. اما در واقعیت، زندگی پرفراز و فرود و گاه نیز بی رحم و خشن است. اغلب مردم برای گذراندن زندگی دست و پا می‌زنند و تمام تلاش آنها در راستای تامین معاش و اکتفا به آب باریکه ای است که بتوانند به کمک آن از عهده پرداخت قبوض و دیگر هزینه‌های جاری بربیایند. در این میان، کاری که باید انجام دهیم این است که طرز فکر خود را عوض کنیم و نگرش خود را در راستای توسعه قرار دهیم.

کم نیستند افرادی که در مواجهه با واقعیتهای ناخوشایند و خشن زندگی رشته افکارشان پاره میشود و غافلگیر می‌شوند. اما  نکته مهمی که همیشه و هر روز باید به خاطر داشته باشیم این است که: باید مترصد فرصت‌های متحول‌کننده‌ای باشیم که زندگی ما را تغییر دهند. اغلب مردم اهدافی که به اندازه کافی بزرگ باشد در سر ندارند، و ماحصل آن این است که کم می‌آورند و احساس می‌کنند سرشان کلاه رفته است و از بی عدالتی و نامهربانیهای دنیا غافلگیر می‌شوند. دنیا دار مکافات است.به هر حال این ما هستیم که کنترل سرنوشت خود را به عهده داریم و سرنوشت آنگونه که بارها گفته‌ام آن چیزی است که در سر نوشته می‌شود. ما می‌توانیم فصل پایانی کتاب زندگی خود را آنگونه که دوست داریم بنویسیم.

زندگی بی رحم ترین معلم است، ابتدا امتحان میگیرد و بعد درس میدهد. پس فقط کسانی قبول میشوند که از تجربه آنهایی ک قبلاامتحان داده‌اند و از آن سربلند خارج شده‌اند استفاده کنند:

1.موفقیت، علاوه بر الزامات اساسی، نیازمند سخت‌کوشی، فداکاری و تعهد است. منتظر تغییر و بهبود شرایط یا کمک و یاری دیگران یا روی آوردن شانس نباشید؛ خودتان اقدام کنید و میهمان سفره خود باشید. 

2.کارآفرینی و حفظ کار و کسب نیازمند پول است. یعنی باید درآمد بیشتر، پس انداز بیشتر و سرمایه‌گذاری بیشتری داشته باشیم. ثروت برای برخی افراد قدرت آفرین تعبیر می‌شود و برخی دیگر نیز با پول به احساس امنیت می‌رسند. از طرف دیگر داشتن پول و فعالیت سیستم لذت و پاداش در مغز منجر به ترشح ناقل‌های شیمیایی شادی بخش می‌شود.

3.در زندگی و کار و کسب با بی‌عدالتی‌های زیادی مواجه خواهیم شد. امکان دارد شما همه چیز‌ها را به درستی انجام دهید اما باز هم عایدی دندان‌گیری نداشته باشید. زندگی برای یک دسته از آدم‌ها خوب است، برای برخی هم دلهره‌آور و برای تعداد انگشت شماری عالی است. سعی کنید همواره و در همه حالی از خوب به عالی در حرکت باشید.

4.برای دنیا اهمیتی ندارد که ما موفق می‌شویم و یا شکست می‌خوریم. همیشه تعداد بدخواهان بیش از طرفداران است. پس خود را برای هر ناامیدی، خیانت و شکست و بویژه یادگیری از شکستهای خود آماده کنید.

5.شاید برای شما هم اتفاق بیفتد... اتفاقات ناگوار حتی برای آدم‌های خوب هم رخ میدهد و  بنابراین برای ما هم ممکن است اتفاق بیفتد. همه چیز‌هایی که برای آنها زحمت کشیده‌اید می‌تواند در یک چشم به هم زدن نابود شود. دارایی انسان به آموخته‌های او است و مادیات را میتوان دوباره بدست آورد.

6.جدای از تمام مسائل و مشکلات مبتلابه اقتصاد و رقابت، ما خودمان بزرگترین مانع به شمار میرویم. یاد بگیریم برای پیشرفت، بزرگ ترین رقیبی که باید با آن خودمان را مقایسه کرده و رقابت کنیم، خودمان هستیم..

7.هیچکس به ما بدهکار نیست و ما نباید از کسی طلبکار باشیم. بعلاوه ما شایستگی داشتن چیزی که به دست نیاورده‌ایم را نداریم.

8.همیشه اوضاع بر وفق مراد نیست و گاهی بویژه با شرایط حال حاضر اقتصاد مجبوریم تن به کارهایی بدهیم که علاقه ای به آن نداریم. با این حال باید این اراده را داشته باشیم که کاری نمی‌خواهیم انجام دهیم را انجام دهیم.

9.همه باید به علم فروشندگی مسلط باشیم، مهم نیست چقدر از آن نفرت داریم. هر فردی برای موفقیت در زندگی حرفه ای خود به مهارتهای فروش و متقاعد سازی نیاز دارد . تمام افرادی که تخصصی دارند برای آنکه بتوانند این تخصص را با پول معاوضه کنند ، به مهارت فروش احتیاج دارند . ممکن است در زندگی به چیزی که شایستگی آن را داشته باشیم نرسیم، بلکه ما همواره  به چیزی دست می‌یابیم که آن را میخواهیم، درک می‌کنیم و بر سر آن مذاکره می‌کنیم.

10.ما حتی پشت میز ریاست هم که باشیم، همیشه برای فرد دیگری کار می‌کنیم. فارغ از پست و مقامی که داریم، چیزی بنام برای خود کار کردن وجود ندارد. بلکه باید سعی کنیم دیگران را راضی نگه داریم، خواه مشتری باشد، کارمند ما باشد و یا سهامدار شرکتی.

زمان آن فرا رسیده که اهداف خود را بالاتر از تامین نیازهای اساسی و معاش اولیه قرار دهید و به خوب و کافی بسنده نکنید. زمان رهایی از بندهای خودساخته، بزرگ شدن و روبرو شدن با حقیقت فرا رسیده است. دنیا گل و بلبل نیست، بلکه بی رحم و افسارگسیخته است. پس این درسهای را به ذهن بسپارید و به متوسط قانع نشوید.

 

با بهره گیری از منبع زیر:

http://www.entrepreneur.com/article/254080

 

سبز باشید

 

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.