وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

چگونه بدترین مدیر دنیا باشیم؟ 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

چگونه بدترین مدیر دنیا باشیم؟

یکی از نکاتی که درباره مدیران فوق‌العاده خوب نظر مرا به خود جلب می‌کند پایداری و ثبات آنها در نوع رفتار با اعضای تیم‌شان است. این پایداری را می‌توان در تمام رفتار و ویژگی‌های این مدیران مشاهده کرد. برای مثال این دسته از مدیران در احترام گذاشتن روند ثابتی را دارند و به همین دلیل مشاهده نمی‌کنیم که یک روز با نیروهای‌شان با احترام برخورد کنند و روز دیگر با الفاظ نامناسب آنها را مورد خطاب قرار دهند. 

یا مثلاً این مدیران همیشه مثبت‌اندیش هستند و این روند را همیشه می‌توان در رفتار آنها مشاهده کرد. خلاصه کلام اینکه مدیران بزرگ روندهای ثابتی را دارند که تغییر کردن شرایط باعث تغییر در آنها نمی‌شود.

در این یادداشت می‌خواهم در جهت خلاف جریان معمول حرکت کنم. همیشه در نوشته‌ها و صحبت‌های‌مان می‌گوییم که چگونه بهترین مدیر دنیا باشیم و چه کنیم که کارکنان‌مان دوست‌مان داشته باشند. اما حالا می‌خواهیم از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم و آن اینکه چگونه می‌توانیم بدترین و منفورترین مدیر دنیا باشیم. به قول لقمان حکیم، ادب از که آموختی از بی‌ادبان.

با توجه به توضیح ابتدایی، اگر می‌خواهیم عنوان بدترین مدیر دنیا را از آن خود کنیم باید سعی کنیم که تحت هیچ شرایطی در رفتارمان پایداری وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر، باید رفتارمان پر از تناقض و بی‌ثباتی باشد.

برای نمونه در ارتباط با نیروهای مختلف‌مان اگر بدین شکل رفتار کنیم می‌توانیم مدیر غیرمنطقی و بدی برای آنها باشیم:

 

• از کارکنان موردعلاقه خود آنقدر تعریف و تمجید کنیم که آنها فکر کنند هیچ وقت امکان ندارند اشتباه کنند.

• از کارکنانی که موردعلاقه ما نیستند آنقدر ایراد بگیریم و آنقدر آنها را مورد سرزنش قرار دهیم که به این باور برسند که هیچ کاری را نمی‌توانند به درستی انجام دهند.

 

اگر اینگونه رفتار کنیم و بر این رفتار اصرار ورزیم می‌توانیم مطمئن باشیم که یکی از گزینه‌های حتمی بدترین مدیر خواهیم بود.

برای دریافت این عنوان راه‌های دیگری نیز وجود دارد. برای مثال اگر سر وقت بودن در سازمان شما اهمیت زیادی دارد با این رفتار می‌توانید به مدیر بسیاری بدی تبدیل شوید:

 

• به هر بهانه‌ای دیر سر کار بروید. برای مثال در فصل زمستان خفیف‌ترین بارش برف را بهانه کنید و دیر به سر کارتان بروید.

• اجازه ندهید کارکنان‌تان حتی بیش از یک دقیقه وقت ناهار خوردن‌شان به طول بینجامد. اما خودتان هر چقدر دوست داشتید برای ناهار وقت بگذارید چون شما مدیر هستید و طبیعی است که ناهارتان بیشتر از نیروهای‌تان طول بکشد!

• برای هر کسی که دیر سر کار می‌آید در سریع‌ترین زمان ممکن یک تذکر کتبی در نظر بگیرید.

• حتی اگر نیروی‌تان فقط 5 دقیقه دیر سر کار آمده به سرعت برای او تذکر کتبی بنویسید.

• دیر آمدن نیرو را بهانه قرار دهید و عملکرد او را مدام زیر سؤال ببرید.

• تذکر کتبی را در تابلو اعلانات واحد خود نصب کنید تا درس عبرتی برای سایر نیروها شود.

• هر بار که در جلسه‌ای شرکت می‌کنید این مسئله را مطرح کنید و نام فرد خاطی را بارها ذکر کنید.

• روز بعد از آنکه برای 5 دقیقه تأخیر نیروی‌تان حسابی گرد و خاک به پا کرده‌اید، خودتان 90 دقیقه دیر به سر کار بیایید تا به همه ثابت کنید که این قانون در مورد شما کاربردی ندارد.

 

این عدم ثبات در رفتار را به دیگر امور مدیریتی خود تعمیم دهید و بدین طریق به یکی از جدی‌ترین نامزدها برای دریافت عنوان بدترین مدیر دنیا تبدیل شوید. 

 

سبز باشید

 

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.