هان سولو شخصیتی داستانی در مجموعه حماسی تخیلی جنگ ستارگان است که هریسون فورد نقش‌آفرینی آن را به عهده دارد. این شخصیت برای اولین بار در سری مربوط به سال 1977 در مجموعه جنگ ستارگان ظاهر شد که در آنجا به همراه همکارش چوباکا مأموریت انتقال عده‌ای را به وسیله سفینه خود یعنی شاهین هزاره به عهده داشتند.

این شخصیت همواره جزو شخصیت‌های ماجراجوی سینما بوده و به همین دلیل شخصیت محبوبی در نزد تماشاگران سینما و به ویژه طرفداران جنگ ستارگان به حساب می‌آید. این شخصیت علاوه بر تمام کارهای جذاب به لحاظ سینمایی، توانایی‌ها و قابلیت‌های یک مدیر موفق و کاربلد را نیز داراست. در این یادداشت از این منظر به شخصیت هان سولو نگاه می‌کنیم و بررسی می‌کنیم که چرا او مدیر خوبی است؟

 

او در مدیریت نیروهایش به ویژه نیروهای جوان عالی عمل می‌کند.

یکی از نیروهای جوان هان به نام فین به او می‌گوید که "حالا یه جوری می‌فهمیم که باید چکار کنیم". در پاسخ هان به او می‌گوید "به این سادگی که تو می‌گویی نیست". اشتباه فین یکی از اشتباهات رایج میان نیروهای نسل جوان است. آنها فکر می‌کنند رسیدن به موفقیت اتفاقی است و برای آن نیاز به برنامه‌ریزی و مهارت‌آموزی نیست. هان به او یادآوری می‌کند که مبارزه کردن به این سادگی‌ها نیست و چیزهایی که ساده به نظر می‌رسند در واقع آنقدرها هم ساده هم نیستند. 

رسیدن به مهارت‌های استادی یک فرایند است. هان به خوبی می‌داند که برای استاد شدن باید شاگردی کرد. او این نکته را به نیروهایش یادآوری می‌کند که اگر می‌خواهید موفق شوید باید صبور باشید و قدم یه قدم برای راه‌تان برنامه‌ریزی کنید.

 

او با هدایت خود بر موانع غلبه می‌کند، وظایف افراد را همراستا با یکدیگر قرار می‌دهد و سپس به نیروهایش آموزش می‌دهد.

ری از هان می‌پرید "آیا کاری که می‌خواهیم بکنیم ممکن است؟" هان در پاسخش می‌گوید "تا وقتی که کار را تمام نکرده‌ایم این سؤال را نمی‌پرسم."

از ویژگی‌های مدیریتی هان این است که هیچگاه اجازه نمی‌دهد تمرکز تیمش به هم بخورد و همواره آنها را متمرکز روی هدف تعیین شده نگه می‌دارد. هان اعتقاد دارد که اگر او به عنوان مدیر چشم‌انداز روشن و واضحی از آینده ارائه دهد و وظایف تیمش را به شکلی تنظیم کند که هر یک پشتیبان دیگری باشد، می‌تواند از موفقیت تیم خود مطمئن باشد. او همچنین آموزش درست را آموزش حین کار می‌داند و معتقد است نیروهایش در عمل بهتر می‌آموزند تا اینکه او بخواهد صرفاً برای‌شان صحبت کند.

 

او مذاکرات حساس را شخصاً انجام می‌دهد.

هان به تک تک نیروهایش آموزش می‌دهد که چگونه با رقیب مذاکره کنند اما مذاکرات بسیار حساس را خودش انجام می‌دهد. او می‌داند در لحظات حساس چگونه آرامش خود را حفظ کند و جریان مذاکره را به نفع خودش پیش ببرد. البته همواره نیروهای جوان، هان را در این مذاکرات همراهی می‌کنند چون همانطور که گفته شد او به آموزش عملی و حین کار اعتقاد دارد و معتقد است نیروهایش با مشاهده نحوه رفتار او خیلی بهتر می‌آموزند تا اینکه او بخواهد دائماً برای‌شان از استدلال‌های نظری استفاده کند.

 

 

سبزباشید