دو نگاه بسیار متفاوت از دو جوان همکار
اما در همان سازمان با جوان فکور دیگری مواجه شدم که آنقدر موج منفـی داشت کـه حتـی از خـودش هم بـدش
می آمد.از محیط ناراضی بود و مسبب و مقصر تمام این ناکامی ها و سیاهی ها را جامعه می دانست.
نمی دانم چرا به این فکر نکرده بود که پس نقش خود انسان چه می شود ؟ آیا انسان پر کاهی است که برای سرنوشت خویش هیچ اراده ای ندارد ؟
به او توصیه هایی کردم و کتابهایی را معرفی کردم ، امیدوارم بخواند و تماس بگیرد. و اجازه راهنمایی برای کسانی که دوست آنها هستند و می خواهند که آنها موفق و شاد باشند، را بدهد.اما اگر انسان نخواهد نوع نگاهش را عوض کند؛ کار، بسیار دشوار می شود . جوانان ، نیاز به کوچینگ و مربی دارند، آنها بسیار زیبا صفت هستند.
وقتی پای کلام آنها می نشینی به عمق بینش آنها پی می بریي. اما مهم این است که این انرژی ها در مسیر درست ، سازندگی و بالندگی به کار گرفته شوند. وگرنه به مقصد خوبی نمی رسند.
سبز باشيد