وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

داستان موفقیت‌های بزرگ پس از شکست‌های سخت 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

داستان موفقیت‌های بزرگ پس از شکست‌های سخت

همه ما دوست داریم که از اشتباهات و شکست‌ها دور باشیم اما شکست خوردن تنها یک قدم کوچک رو به عقب برای گام برداشتن مجدد در مسیر رسیدن به موفقیت است. هر کسی که وارد حوزه کاروکسب شده باشد در مقطعی از کار خود شکست را تجربه کرده است. اما آنچه اهمیت دارد این است که چگونه در برابر شکست عکس‌العمل نشان دهیم و از آن درس بگیریم.

در این یادداشت به داستان کاروکسب چند مدیر بزرگ اشاره شده است. این داستان‌ها با موفقیت‌های بزرگی به پایان می‌رسند اما همه آنها ریشه در شکست دارند. این داستان‌ها به خوبی نشان می‌دهد که چرا شکست نباید هیچگاه ما را از دنبال کردن چشم‌اندازمان باز دارد.

 

1) آریاتا هافینگتون 36 بار توسط انتشاراتی‌های مختلف رد شد.

خیلی سخت است باور کنیم که یکی از بزرگ‌ترین نام‌ها در ژورنالیسم و نشر آنلاین روزگاری توسط چندین و چند انتشاراتی بزرگ رد شده است. دومین کتاب خانم هافینگتون قبل از آنکه خودش دست به کار شود و نشریه هافینگتون پست را راه بیندازد، 36 بار توسط انتشاراتی‌ها رد شد تا آنکه بالأخره یک انتشاراتی با چاپ آن موافقت کرد.

حتی نشریه هافینگتون پست نیز در ابتدا موفقیتی به همراه نداشت. در ابتدای انتشار آن، نقدهای منفی بسیاری درباره کیفیت و محتوای آن مطرح می‌شد. اما هافینگتون ناامید نشد و توانست با غلبه بر تمام موانع نام خود را به عنوان یکی از افراد موفق در روزنامه‌نگاری آنلاین ثبت کند.

 

2) بیل گیتس شاهد نابودی اولین شرکت خود بود.

بیل گیتس الآن یکی از ثروتمندترین افراد در جهان است اما او ثروت و جایگاه خود را از طریق یک مسیر مستقیم به سوی موفقیت به دست نیاورد. گیتس با شرکتی تحت عنوان Traf-O-Data  وارد دنیای کاروکسب شد که کار آن پردازش و تحلیل داده‌های نوارهای ترافیکی بود. 

او به همراه شریک تجاری‌اش پائول آلن تلاش زیادی به خرج داد تا ایده خود را بفروشد اما محصول آنها با استقبال بسیار کمی روبه‌رو شد: یک شکست بزرگ. با این وجود، شکست نتوانس گیتس را از مسیری که می‌خواست دنبال کند خارج کند و او چند سال بعد اولین محصول مایکروسافت را تولید کرد و گام در عرصه کاملاً جدیدی گذاشت.

 

3) جورج اشتیان برنر یک تیم را ورشکسته کرد.

قبل از آنکه اشتاین برنر با خریدن تیم نیویورک یانکیز نام خود را سر زبان‌ها بیندازد، در سال 1960 مالک یک تیم بسکتبال کوچک به نام کیولندپایپرز بود. در سال 1962 به دلیل مدیریت ناموفق اشتیان برنر، این تیم در مرز ورشکستگی قرار گرفته بود.

داستان شکست‌های اشتاین برنر گویا تمامی نداشت. او در دهه 1970 تیم یانکیز را خرید و این تیم در دهه‌های 1980 و 1990 نتایج بسیار ضعیفی کسب می‌کرد. اما با وجود انتقادات شدیدی که از تصمیمات اشتاین برنر می‌شد او در نهایت توانست تیمش را به صحنه موفقیت برگرداند و در فواصل سال‌های 1996 تا 2003 شش بار قهرمان World Series   شود تا تیم او یکی از پردرآمدترین تیم‌ها در تاریخ لیگ حرفه‌ای بیسبال باشد.

 

4) به والت دیزنی گفته شد که خلاقیت ندارد.

به یکی از خلاق‌ترین نوابغ قرن بیستم گفته شده بود که خلاقیت ندارد و به همین دلیل از روزنامه‌ای که در آن کار می‌کرد اخراج شده بود. او که نمی‌خواست از دنیای انیمیشن حذف شود، اولین شرکت انیمیشن خود با نام Laugh-O-Gram را تأسیس کرد. او برای این کار 15 هزار دلار سرمایه جمع‌آوری کرده بود اما در نهایت ورشکسته شد و سرمایه‌اش را از دست داد.

او که ناامید و بی‌پول شده بود با تلاش فراوان به هالیوود راه پیدا کرد و در آنجا هم آنقدر شکست خورد تا سرانجام توانست دنیا را با انیمیشن‌های خود شگفت‌زده کند.

 

5) استیو جابز از شرکت خودش بیرون انداخته شد.

جذابیت استیو جابز نه فقط به خاطر نوآوری‌های او به عنوان یک مدیر برجسته است، بلکه بازگشت او پس از یک شکست‌ جدی نیز باعث توجه روز‌افزون اهالی کاروکسب به او شده است. او در دهه سوم زندگی خود با بزرگ شدن برند اپل در اوج موفقیت به سرمی‌برد اما پس از آنکه سی سالگی را پشت سر گذاشت هیئت مدیره اپل تصمیم به اخراجش گرفتند. با این حال او چند شرکت دیگر تأسیس کرد و توانست در بازگشت مجددش به اپل جایگاه این برند را احیا کند.

 

6) کام میلتون هرشی سه باز تلخ شد.

تقریباً همه با شکلات هرشی (Hershey’s) آشنا هستند. اما داستان شنیدنی زندگی او کمتر نقل می‌شود. او ابتدا در یک چاپخانه کار می‌کرد که پس از مدتی از آنجا اخراج شد. هرشی سه کارخانه شکلات‌سازی را تأسیس کرد و شاهد نابودی هر سه‌ی آنها بود. 

در تلاش بعدی خود، هرشی شرکت لنکستر کارامل را بنیانگذاری کرد و نتایج فوق‌العاده‌ای به دست آورد. او که به چشم‌انداز خود مبنی بر تولید شکلات شیری در حجم انبود اعتقاد داشت، در نهایت موفق شد شرکت هرشی را تأسیس کند و به یکی از بزرگ‌ترین نام‌ها در صنعت شکلات‌سازی تبدیل شود.

 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.