سه سؤال که شما را در مسیر موفقیت قرار میدهند
قدرت انتخاب یکی از مواردی است که زمانی که درباره تفاوت بین افرادی که به بزرگترین اهداف و رویاهایشان دست مییابند و افرادی که در این راه شکست میخورند، صحبت میکنیم، معمولاً مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
ما عادتهای خود را انتخاب میکنیم. اینکه هر روز چه کارهایی را انجام دهیم و چه کارهایی را انجام ندهیم. انتخاب میکنیم که با چه شدت و ضعفی کار کنیم. حتی انتخاب میکنیم که به چه چیزهایی فکر کنیم. هر اتفاقی که در یک روز کاری یا غیرکاری برای ما میافتد، حاصل یک انتخاب است. داشتن زندگی بهتر، پیشرفت کردن در حرفه و شغلمان و شادتر زندگی کردن به انتخابهای بهتری که انجام میدهیم، بستگی دارند.
در اینجا سه سؤال مطرح شده است که با پرسیدن و پاسخ دادن به آنها میتوانیم جهت و کیفیت زندگی خود را دستخوش تغییرات مثبت کنیم:
1) الآن کجا قرار دارم؟
این سؤال بسیار مهمی است زیرا اکثر مردم حتی در طول یک روز 5 دقیقه هم به این موضوع فکر نمیکنند که در حال حاضر کجای زندگی خود قرار دارند. برخی از ما میدانیم که در مسیر درستی گام برنمیداریم اما به همان مسیر گذشته ادامه میدهیم بدون آنکه فکر کنیم که برای اصلاح آن واقعاً باید چه اقدامی انجام دهیم.
نکته مهم زمانی که این سؤال را از خود میپرسیم این است که با خودمان صادق باشیم. اگر با خودمان صادق باشیم، فرصتی برای پیشرفت کردن به خود دادهایم که در بلندمدت در رسیدن ما به مقصد نهاییمان به ما کمک خواهد کرد.
در مورد سازمان نیز اوضاع به همین شکل است. لازم است مدیریت ارشد سازمان در فواصل مشخصی خود را از فعالیتهای روزمره آزاد کند و بررسی کند که سازمان در آن مقطع زمانی کجا قرار دارد. باز هم در اینجا نکته کلیدی این است که با خودمان صادق باشیم و جایگاه سازمان خود را با درنظر گرفتن آنچه واقعاً در بازار مشاهده کردهایم، تعیین کنیم.
2) کجا میخواهم باشم؟
این سؤال به این موضوع اشاره میکند که میخواهیم در زندگی خود به چه چیزی برسیم. چرا کار میکنیم؟ برای رسیدن به چه مقصدی در زندگیمان هیجانزده میشویم؟ پس از اینکه تعیین کردیم الآن کجای زندگی قرار داریم باید مشخص کنیم که میخواهیم به کجا برسیم.
برخی از مردم نمیدانند که میخواهند به کجا برسند. این دسته از افراد هر روز صبح 30 دقیقه قبل از زمانی که باید در دفتر کارشان حضور یابند، از خواب بیدار میشوند، به محل کارشان میروند، آنقدری که از آنها خواسته شده کار میکنند و بعدازظهر به محل زندگی خود بازمیگردند و روز بعد دقیقاً همین روال را طی میکنند. اگر به دور برمان با دقت نگاه کنیم میبینیم افرادی هستند که همین روند را سالهای سال است که در پیش گرفتهاند.
اگر خودمان وقت نگذاریم و به این موضوع که میخواهیم به کجا برسیم، فکر نکنیم شرایط محیطی و تصمیمات افراد دیگر این کار را برای ما انجام خواهد داد.
3) برای پر کردن این فاصله چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
سؤال سوم سؤالی است که نیازمند اقدام و عمل است و به همین دلیل احتمال اینکه مورد بیتوجهی قرار گیرد، بیش از دو سؤال قبلی است.
پس از آنکه تعیین کردیم کجا هستیم و کجا میخواهیم باشیم، سؤال بعدی که باید از خود بپرسیم این است که اقداماتی که برای پر کردن فاصله این دو وضعیت باید صورت گیرد، چه مواردی هستند؟
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که پاسخهای ما به این سؤال هیچگاه متوقف نمیشوند. هر چقدر زمان بگذرد، بسته به شرایط جدید پاسخهای بیشتری به ذهن شما خطور میکند.
زمانی که در مورد افراد یا سازمان صحبت میکنیم، این سؤالات، سؤالاتی هستند که اگر با دقت پاسخ داده شوند میتوانند بهرهوری، عملکرد و انگیزه را به طرز شگفتآوری ارتقا دهند. اگر زمان بگذاریم و به طور منظم به این سؤالات پاسخ دهیم، به زندگی خود معنا و هدف بخشیدهایم.
سبز باشید