خلاق باشیم مانند کودکان
قوانین، دستورالعملها، محدودیتها و انتظاراتی که در محیط کار وجود دارند با هدف ارتقاء بهرهوری تدوین شدهاند اما از طرفی موانعی را سر راه توانایی ما برای خلاق بودن ایجاد میکنند.
زمانی که یک اسباببازی برای کودک خود میخرید، یکی از اتفاقاتی که به احتمال زیاد میافتد این است که حتی اگر در اسباببازی کتابچه راهنما نیز وجود داشته باشد، او کار خود را میکند و به شیوه خودش با آن اسباببازی، بازی میکند. این ویژگی کودکان باعث میشود که همواره کارهای خلاقانهای انجام دهند و ایدههای بدیعی داشته باشند که گاه بزرگترها را شگفتزده میکند.
برای اینکه ما نیز بتوانیم محیط کار خود را به محیطی خلاق و بستری برای پرورش ایدههای جدید تبدیل کنیم، پیشنهاداتی در این متن آمده است:
1. فضا را آماده کنیم.
مانند اتاق بازی برای کودکان، محیط دفتر ما نقش بسیار مهمی در ارتقاء خلاقیت دارد. رنگ، چیدمان و حتی صداهای محیط تأثیرگذار هستند. برای خلق چنین محیطی حتماً لازم نیست پول زیادی خرج کنیم. فقط باید به خاطر داشته باشیم که هر کس ترجیحات خود را دارد بنابراین قدری انعطافپذیری در مورد هر کارمند لازم است.
2. فرایند را اجرا کنیم.
اگر کودک خود را عادت دهیم که از منطقهی راحتیاش خارج نشود، نتیجه مانند چیزی میشود که امروزه زیاد میبینیم. بسیاری از کودکان را میبینیم که با تبلت و گوشی همراه خود مشغول هستند یا ساعات زیادی تلویزیون میبینند. ما بزرگسالان نیز وضعیت مشابهی داریم. اگر گاهگداری به ما یادآوری نشود که لازم است خلاق باشیم و فرهنگ نوآوری را در سازمان زنده نگاه داریم، ما نیز ترجیح میدهیم در همان منطقه راحتی خود بمانیم. بنابراین یکی از وظایف مدیریت هر سازمانی این است که مجری این فرایند باشد و منابع لازم برای آن را در نظر بگیرد.
3. هیچ ایدهای را در از همان ابتدا رد نکنیم.
کودکان همیشه عجیبترین کارها را انجام میدهند و وقتی تعدادی کودک را در حال بازی کردن ببینید به درستی درک نمیکنید که در حال انجام چه کاری هستند. در حقیقت هرچقدر ایدهی یکی از آنها عجیبتر باشد دیگران بیشتر از آن استقبال میکنند.
زمانی که بحث خلاقیت پیش میآید دامی که خیلی از مدیران در آن گرفتار میشوند این است که ایدههایی را که از نظرشان منطقی نیستند در همان ابتدای کار رد میکنند. حداقل کاری که میتوانیم برای پرورش ایدههای خلاق در سازمانمان انجام دهیم این است که اجازه دهیم این ایدهها مورد بحث و بررسی قرار گیرند. اگر پس از بحث کردن قانع نشدیم که این ایده میتواند به رشد کار و کسب ما کمک کند آن وقت میتوانیم آن را حذف کنیم.
4. از شکست استقبال کنیم.
کودکان بر خلاف وضعیت جسمانی نسبتاً ضعیفی که دارند اما مقاومت بسیار بالایی در برابر شکست از خود نشان میدهند. بر خلاف آنها، بزرگسالان از فکر کردن به شکست هم میهراسند. برای اینکه این ترس را در تیم خود از بین ببریم، باید از تنبیه و توبیخ کردن اعضای تیم زمانی که میدانیم تمام تلاش خود را به خرج دادهاند اما نتوانستهاند به موفقیت دست یابند، خودداری کنیم. به جای این کار میتوانیم به درسهایی که از شکست آموختهایم توجه کنیم و درباره آنها به بحث بپردازیم.
سبز باشید