چند ویژگی مدیران دوستداشتنی
اگر بخواهیم به مدیری تبدیل شویم که کارمندانمان از ما حرفشنوی داشته باشند، باید در ابتدا سعی کنیم که مدیری دوستداشتنی باشیم. همانطور پادشاهان دیکتاتور در طول تاریخ بشر، در یک برهه زمانی خاص میتوانستند افرادی را با زور و تهدید تحت فرمان خود درآورند اما این اقتدار هیچگاه ادامهدار نبوده است، مدیری نیز که نتواند در قلب کارمندانش نفوذ کند، اقتداری شکننده خواهد داشت.
وقتی که با کارمندان مختلف درباره بهترین و بدترین مدیری که تا به حال با آنها کار کردهاند، صحبت میکنیم این افراد ناخودآگاه ویژگیهای ذاتی را فراموش میکنند و بیشتر سراغ ویژگیهایی میروند که تحت کنترل خود مدیر هستند؛ ویژگیهایی همچون تواضع، مثبتگرایی و تعامل نزدیک و صمیمی.
این ویژگیها منعکسکننده شخصیت مدیرانی هستند که از هوش عاطفی ( هوش هیجانی) بالایی برخوردارند. چنین مدیرانی نه تنها به شدت مورد علاقه و احترام کارمندان خود هستند بلکه به لحاظ عملکردی نیز فاصله معناداری با مدیرانی که فاقد این ویژگیها هستند، دارند. بنابراین تبدیل شدن به یک مدیر دوستداشتنی، فرایندی کاملاً اکتسابی است که هوش عاطفی نقش مؤثری در آن دارد.
در ادامه به تعدادی از ویژگیهای رهبرانی که هوش عاطفی بالایی دارند و از نظر کارمندانشان دوست داشتنی هستند، اشاره شده است.
1. توجه به ارتباطات فردی
مدیران دوستداشتنی حتی در اتاقهایی که پر از رفتوآمد و سر و صدا است، کاری میکنند که تکتک افراد فکر کنند مکالمههای رودررویی با مدیر خود دارند گویا که آن فرد و مدیرش تنها کسانی هستند که در اتاق جلسات حضور دارند و مشغول صحبت کردن هستند. مدیران دوستداشتنی در سطحی کاملاً شخصی و عاطفی ارتباط برقرار میکنند. آنها هیچ وقت فراموش نمیکنند که فردی که روبهرویشان قرار گرفته، انسانی است که ویژگیها و نیازهای انسانی دارد.
2. تواضع
یکی از مهمترین قاتلان دوست داشتنی بودن، غرور است. مدیران دوستداشتنی طوری رفتار نمیکنند که گویا از کارمندانشان بهتر هستند. این ذهنیت تنها منحصر به رفتار آنها نمیشود بلکه ذهنیتی است که به آن اعتقاد دارند. آنها موقعیتی را که در آن قرار گرفتهاند، منبعی برای فخر فروختن نمیدانند بلکه آن را جایگاهی میبینند که میتوانند ارزشهای بیشتری را برای همکاران و مشتریان ایجاد کنند. هیچکدام از ما از مدیران متکبری که در گذشته با آنها کار کردهایم، به نیکی یاد نمیکنیم حتی اگر آن مدیر به لحاظ مهارتهای مدیریتی، جایگاه ارزندهای داشته است.
3. شرافت
مدیران دوستداشتنی، موقعیتی را که در آن قرار گرفتهاند، سندی برای اثبات شرافت خود میدانند. در حقیقت پیش از هر چیز، پُست مدیریتی چالشی برای خود آنهاست؛ برای اینکه به خودشان اثبات کنند در جایگاه مدیری که صاحب قدرت و اختیار است، چه رفتاری با دیگران دارند. این مدیران نه در گفتار بلکه با عمل خود ثابت میکنند که حاضر نیستند کاری کنند که کوچکترین خدشهای به آبرو یا همان برندشان وارد شود.
4. توجه به پتانسیل افراد
همه ما میدانیم که یکی از ویژگیهای مدیران بزرگ، کاریزماتیک بودن آنهاست. اما شاید در برخی موارد تعریف درستی از کاریزما ارائه ندادهایم. تعریف کلیشهای کاریزما توانایی فرد در جذب دیگران است و اینکه دیگران او را دوست داشته باشند. اما تعریف درست کاریزما توانایی فرد در ایجاد حسی در دیگران است که آنها خودشان را بیشتر از قبل دوست داشته باشند. این یکی از ویژگیهای بسیار مهم مدیران دوستداشتنی است. آنها باعث میشوند که افراد سازمانشان پیش از هر چیز حس خوبی نسبت به خود پیدا کنند. بنابراین آنها طوری رفتار میکنند که افراد به پتانسیلها و نقاط قوت خود آگاه شوند. این مدیران، متخصص یافتن تواناییهای بالقوه افراد و بالفعل کردن این تواناییها هستند.
سبز باشید