مدیران چگونه میتوانند آینده را بهتر ببینند؟
مدیریت در یک سازمان مانند لنز است. به عبارتی مدیریت بهترین اختراعی است که میتواند، سرمایه، نیروی انسانی و منابع زمانی سازمان را به سمت اهداف مورد نظر کاروکسب متمرکز کند. بسیاری از شرکتها را دیدهایم که اهداف بزرگ و جذابی برای خود تعریف کردهاند اما به دلیل مدیریت ضعیف نتوانستهاند به آن اهداف دست یابند.
فرض کنید لنز مدیریت لکهدار و مات و کدر شود. در این شرایط مدیریت منابع سازمان را در مسیر درستی هزینه نخواهد کرد یا اگر این لنز مانند آینهای باشد که تنها به گذشته مینگرد و راههای پیموده شده را تنها راه موفقیت میداند، کاروکسب نخواهد توانست همگام با تغییرات بازار پیش رود. تحقیقات نشان میدهد این مورد - نگاه بیش از حد به گذشته - در عصر دیجیتالی شدن کاروکسبها به یکی از مشکلات اصلی مدیران سازمانهاست به طوریکه این افراد در اولویتبندیها دچار مشکل شدهاند.
بیایید به چند مورد از این تحقیقات نگاهی بیندازیم:
• پژوهشی که توسط مؤسسه برای آینده (Institute for the Future) انجام شده نشان میدهد که مدیران کاروکسب اذعان داشتهاند برای آینده دیجیتال آمادگی ندارند و تنها 30 درصد شرکتکنندگان معتقد بودند که میتوانند روی دادههای فعلی حساب کنند. کمتر از یک شرکت از هر 10 شرکت عنوان کردند که به لحاظ نوآوری، سازمانی چابک هستند.
• در سال 2014 مؤسسه تحقیقاتی دیلویت (Deloitte) پژوهشی را با حضور مدیران ارشد کاروکسب در امریکا به انجام رساند. هر چند بیشتر این مدیران مطمئن بودند که در رقابت آینده موفق خواهند بود اما وقتی صحبت از یک تصمیم کار و کسبی خاص یا یک مانع مشخص میشد، این مدیران اعتمادبهنفس قبل را نداشتند.
• تجربه شخصی خود من از مدیرانی که افتخار همکاری با آنها را داشته و دارم، نشان میدهد که این مدیران آنقدر درگیر مسائل کاروکسبشان در زمان حال میشوند که فرصت فکر کردن به آینده و برنامهریزی برای آن را از دست میدهند. بخشی از وقت و انرژی مدیران باید صرف فکر کردن به آینده شود. لازم است مدیران در فواصلی به خود فرصت فکر کردن بدهند و در این فرصت، اره خود را تیز کنند و سپس به راه ادامه دهند. اگر دائماً درگیر موضوعات روزمره باشیم، اره مدیریتیمان دیر یا زود کند خواهند شد و برندگی سابق را نخواهد داشت.
بنابراین برای آنکه لنزهای مدیریتی را پاک کنیم تا آینده را روشنتر و شفافتر ببینیم نیاز داریم مهارتهایی را بیاموزیم و اقداماتی را انجام دهیم.
برای آینده اتاق فکر داشته باشیم.
لازم است مدیر ارشد سازمان تیمی ویژه را تشکیل دهد که وظیفه برنامهریزی برای آینده را به عهده داشته باشد. این تیم، به دور از سلسله مراتب سازمانی، وظیفه بررسی روندهای موجود در بازار و ارائه پیشنهاد و طرح به مدیریت ارشد را دارد. هیچ فردی به تنهایی آنقدر هوشمند نیست که این وظیفه را انجام دهد. برای استفاده از فرصتهایی که جهت افزایش بهرهوری در آینده وجود دارند، تشکیل تیمی از متخصصان و صاحبان اندیشه لازم و اجتنابناپذیر است.
به تغییر کردن متعهد بمانیم.
زمانی که مدیر یک سازمان مسیر جدید را ابلاغ کرد، هیچ شک و تردیدی نباید نسبت به اجرای آن وجود داشته باشد. مدیر سازمان مسیر جدید را برای اعضا تعریف میکند و اعلام میکند که این مسیر جدید اولویتهای هر یک از آنها را دستخوش چه تغییراتی میکند. همچنین لازم است مدیر سازمان روی این نکته تأکید کند که بازگشت به روشهای گذشته به هیچوجه از نظر او پذیرفتنی نیست. شرکتهایی که توانستهاند از رکودهای بازار جان سالم به در ببرند و سر پا بمانند، همان شرکتهایی هستند که مدیریت ارشد آنها خود و تمام اعضای سازمانش را متعهد و وفادار به تغییر میدانسته است.
انتشارات بازاریابی به تازگی کتابی را با عنوان آیندهپژوهی در کاروکسب (www.marketingshop.ir)، تألیف اینجانب، منتشر کرده است. همانگونه که در پیشگفتار این کتاب عنوان کردهام آیندهپژوهی علم طراحی هوشمندانه آینده است و کاروکسبها به شدت به آن نیاز دارند؛ زیرا هیچ ضمانتی وجود ندارد که آنچه امروز مشتریان ما را راضی میکند بتواند در آینده نیز موجبات رضایت آنها را از کار و کسب ما فراهم آورد.
پیشنهاد میکنم همراهان عزیز این کتاب را مطالعه کنند تا با ابعاد مختلف آیندهپژوهی بیشتر آشنا شوند.
سبز باشید