وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

آنچه تنها در دانشگاه بازار می‌آموزیم 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

آنچه تنها در دانشگاه بازار می‌آموزیم

داشتن تحصیلات دانشگاهی یکی از عوامل موفقیت افرادی است که حوزه بازاریابی و فروش را به عنوان حوزه فعالیت خود برگزیده‌اند. رفتن به دانشگاه باعث می‌شد که با مفاهیم، ایده‌ها، اطلاعات و حتی افراد جدیدی آشنا شویم که می‌توانند در آینده به پیشرفت ما کمک کنند. در دانشکده‌های کاروکسب و مدیریت، دانشجویان با مفاهیم بنیادین بازاریابی و بعضاً فروش آشنا می‌شوند اما متأسفانه یادگیری از طریق کلاس درس و دانشگاه محدودیت‌هایی دارد که باعث می‌شود دانشجویان به اندازه کافی با دنیای واقعی آشنا نشوند. به ویژه در دروس بازاریابی و فروش که فرد در شغل آینده‌اش ارتباط مستقیمی با بازار خواهد داشت، آموزش‌های دانشگاهی آمادگی لازم برای وارد شدن به بازار را در دانشجو ایجاد نمی‌کنند.

هر چند همانطور که عنوان شد به هیچ وجه نمی‌توان ارزش تحصیلات دانشگاهی را زیرسؤال برد، اما مواردی وجود دارند که فرد نه در دانشگاه علم بلکه در دانشگاه بازار آنها را به درستی می‌آموزد. در ادامه به تعدادی از این موارد اشاره شده است:

 

1) مدیریت نقدینگی

در دانشگاه دانشجویان تنها با تعریف مدیریت نقدینگی آشنا می‌شوند و اینکه چرا مدیریت نقدینگی مهم است. در دنیای واقعی اما مدیریت نقدینگی پیچیدگی‌های بسیار زیادی دارد. به عنوان مدیر یک کاروکسب ما باید به‌طور مداوم حساب‌های بانکی را رصد کنیم و توجه ویژه‌ای به رسیدها و فاکتورهای ورودی و خروجی داشته باشیم. مدیریت هزینه، اینکه در چه مواقعی هزینه کنیم و در چه مواقعی جلوی هزینه را بگیریم و بسیاری موارد دیگر، چیزهایی هستند که تنها در دانشگاه بازار می‌توان آنها را آموخت.

 

2) خستگی تصمیم‌گیری

خستگی تصمیم‌گیری پدیده‌ای است که زمانی رخ می‌دهد که مدیر مجبور است که در یک بازه زمانی کوتاه تصمیم‌های متعددی بگیرد. حتی تصمیمات کوچک مانند اینکه چه لباسی بپوشیم و برای صبحانه چه بخوریم باعث می‌شوند که فشار تصمیم‌های مختلف بیش از پیش شود.

دانشکده‌های مدیریت به ما مفاهیمی مانند تحلیل سوات (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها) را می‌آموزند که باعث می‌شوند تصمیمات بهتر و حساب‌شده‌تری بگیریم اما به ما آموزش نمی‌دهند که چگونه دهها و بعضاً صدها تصمیم کوچک و بزرگی را که هر روز باید بگیریم، مدیریت کنیم. تفویض اختیار، تکنیک‌های آرامش‌بخش و مدیریت تصمیم‌گیری را در دانشگاه بازار می‌توان آموخت. همچنین دانشگاه بازار به ما می‌آموزد که عواقب تصمیماتی را که می‌گیریم، پیش‌بینی کنیم.

 

3) رفتار واقعی مصرف‌کننده

مدیران یک کسب‌وکار می‌خواهند رفتار مصرف‌کننده را پیش‌بینی کنند. آنها برای این کار تحقیقات بازار انجام می‌دهند، پروژه‌های سنگینی را تعریف می‌کنند و زمان زیادی را صرف می‌کنند. این چیزهایی است که دانشگاه به ما آموزش می‌دهد تا بتوانیم "بهترین حدس" را درباره رفتار مصرف‌کننده‌مان بزنیم.

متأسفانه مصرف‌کنندگان واقعی به ندرت براساس "بهترین حدس" ما رفتار می‌کنند. متغیرهای زیادی در ارتباط با رفتار مصرف‌کننده وجود دارند که بسیاری از آنها تحت شرایط یک برهه خاص زمانی تغییر می‌کنند. بنابراین آنچه در دانشگاه آموزش داده می‌شود، تنها مفاهیم کلی رفتار مصرف‌کننده است و بهترین آموزش در این زمینه را باید در دانشگاه بازار فراگرفت.

 

4) مدیریت زمان

در دانشگاه علم می‌آموزیم که چگونه برای روز، هفته، ماه و سال برنامه‌ریزی کنیم تا بتوانیم تغییرات استراتژیک در کاروکسب‌مان را مدیریت کنیم. آنچه دانشگاه علم به ما نمی‌آموزد این است که در دنیای واقعی هیچ‌گاه زمان لازم برای انجام تمام کارها وجود ندارد.

مدیریت زمان از جمله مواردی است که یک مدیر فقط در دانشگاه بازار به  درستی می‌آموزد. اولویت‌بندی کارها، سپردن امور به بخش‌های مختلف، بازخورد به موقع از آنها گرفتن و متوقف کردن یک پروژه و تمرکز روی پروژه دیگر از جمله مسائلی هستند که یک مدیر در دانشگاه بازار می‌آموزد.

 

همانطور که در شماره پانزدهم ماهنامه بازاریاب بازارساز (www.marketermag.ir) نیز عنوان کردم بازار جایی است که آموزه‌های ما تبدیل به عمل می‌شود و عینیت پیدا می‌کند. بنابراین لازم است به این دانشگاه ارزشمند توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.