چگونه تیم خود را به اوج برسانیم؟
یکی از دغدغههای همیشگی مدیران این است که کارمندان را به نقاط قوت خود واقف کنند و با وجود تفاوتهای موجود میان آنها، بین اعضای تیمشان همبستگی و انسجام ایجاد کنند. مدیری که وظیفه هدایت تیمی را به عهده دارد، میخواهد مطمئن باشد که اعضا در جایگاه درستی قرار گرفتهاند و برای آنها منطقه راحتی را ایجاد کنند که در آن بتوانند وظایف محوله را به بهترین شکل انجام دهند و خلاقیت داشته باشند.
برای رسیدن به این اهداف آسیبشناسی اعضای تیم بسیار مهم است اما از طرف دیگر در سطح مدیریتی نیز باید تغییرات لازم صورت گیرد. تصمیماتی که مدیر میگیرد، رفتاری که از خود نشان میدهد و انرژی و وقتی که برای تیمش سرمایهگذاری میکند، همگی در رساندن تیم به قله موفقیت تأثیرگذار هستند.
به همین دلیل میتوان اینگونه عنوان کرد که مدیر یک تیم مانند رهبر گروهی از کوهنوردان است که میخواهند به قله کوه برسند. هرچند نقش تک تک اعضای گروه مهم است اما رهبر گروه هر تصمیمی که بگیرد و هر قدمی که بردارد روی سرنوشت تمام گروه تأثیرگذار خواهد بود.
در اینجا به بررسی مواردی میپردازیم که مدیر یک گروه باید هر روز به خود یادآوری کند تا خود و تیمش را در مسیر پیشرفت به سمت قله به پیش ببرد.
1. نقاط قوت ما مانند کمپ پای کوه هستند.
مسیر کاروکسب خود را به کوهنوردی تشبیه کنید. کوهنوردان برای اینکه به قله برسند در ابتدای مسیر کمپی را بر پا میکنند و از آنجا است که به طور جدی به بالا رفتن و چالشهای مسیر فکر میکنند. این کمپ به این منزله است که تیم کوهنوردی در مسیر قرار گرفته اما هنوز برای برنامهریزی وقت لازم را دارد.
نقاط قوت اعضای تیم مانند این کمپ هستند. باید طوری روی نقاط قوت و همکارانمان برنامهریزی کنیم که گویی زندگی ما به آنها بستگی دارد. باید در ابتدا نقاط قوت خود و همکارانمان را بشناسیم زیرا زمانی که وارد مسیر شدیم و قدم به سمت قله موفقیت برداشتیم دیگر برای این کار فرصتی نخواهد بود.
2. قدر نظرات مخالف را بدانیم.
اعضای یک تیم وارد مسیری میشوند که هر کدام نقش مهمی را در رسیدن به هدف نهایی ایفا میکند. در این مسیر وحدت نظر لازمه موفقیت است اما وحدت نظر با یکسان فکر کردن تفاوت دارد. قوه محرکه یک تیم کاری نظرات مخالفی است که ارائه میشوند و برآیند بررسی آنها منجر به انتخاب بهترین مسیر برای رسیدن به قله میشود. متأسفانه برخی از مدیران به دلیل اینکه گمان میکنند اظهارنظرهای مخالف منجر به ایجاد هرج و مرج در تیم میشود بلافاصله آنها را سرکوب میکنند. این در شرایطی است که نظرات مخالف هستند که میتوانند یکدیگر را به پیش ببرند و ایجاد خلاقیت کنند. اگر همه اعضای یک تیم به یک شکل فکر کنند، نباید از آن تیم انتظار خلاقیت و تبدیل آن به نوآوری را داشت.
3. منطقه راحتی خود را ترک کنید نه منطقه قوتتان را.
یکی از نکات مهمی که باید در مدیریت تیم به آن توجه کرد تمایز قائل شدن میان منطقه راحتی و منطقه قوت است. قدم گذاشتن به بیرون از منطقه راحتی ما را قدرتمندتر میکند اما قدم گذاشتن به بیرون از منطقه قوت باعث نابودی ما میشود. هیچ کوهنوردی برای اولین تجربه کوهنوردیاش کوه اورست را فتح نکرده است. ما هم اگر برای رشد کاروکسبمان پا را فراتر از منطقه قوتتان بگذاریم خود و تمام تیممان را در معرض نابودی قرار دادهایم. هرچقدر بیشتر از منطقه راحتیمان فاصله بگیریم منطقه قوتمان بزرگتر خواهد شد.
سبز باشید