عادتهای مخرب بهرهوری
وقتی صحبت از بهرهوری به میان میآید اغلب ما فکر میکنیم که باید فقط روی وظایفی که محول شده تمرکز کنیم و بیشتر و بیشتر کار کنیم. اما راز بهرهور بودن، هوشمندتر کار کردن است. برای اینکه بتوانیم هوشمندتر کار کنیم، ابتدا لازم است عاداتی که سالها در ما ایجاد شدهاند و جلوی بهرهوریمان را گرفتهاند، از بین ببریم. عاداتی که به ظاهر کوچک و بیاهمیت هستند اما به مرور زمان باعث پایین آمدن بهرهوری میشوند. در ادامه به تعدادی از این عادات اشاره شده است:
1) دیر رسیدن به جلسات
متأسفانه یکی از عاداتی که به شدت در سازمانهای ما وجود دارد دیر رسیدن به جلسات است. دیر رسیدن به جلسه علاوهبر اینکه تمرکز خود فرد و دیگر حاضرین را برای چند لحظه برهم میزند، استرس زیادی به فرد وارد میکند که بیشک روی عملکرد او تأثیر خواهد گذاشت.
2) عدم توانایی در پیغام گذاشتن
باعث تعجب است که هنوز بسیاری از ما نتوانستهایم با پیغام گذاشتن ارتباط خوبی برقرار کنیم. این موضوع در میان فروشندگان و به ویژه فروشندگان صنعتی خیلی بیشتر دیده میشود. این دسته از فروشندگان اغلب با مدیران ارشد سازمانها سروکار دارند چون کالایی که میفروشند، گران است و لازم است مدیر ارشد سازمان در مورد آن تصمیمگیری کند. از آنجا که مدیران ارشد ساعات زیادی را در طول روز در جلسه هستند، فروشنده برای آنها پیغام میگذارد. گاه این پیغامها - به ویژه پیغامهای صوتی- آنقدر مبهم و پیچیده هستند که مدیر زمانی که آن را میبیند یا میشنود هیچ درکی از آن به دست نمیآورد. برای اینکه بیشترین بهرهوری را از این ابزار داشته باشیم، لازم است یاد بگیریم که پیغامهای کوتاه و در عین حال جذاب برای مخاطب خود بگذاریم.
3) چت کردن از طریق ایمیل
زمانی که صرف فرستادن ایمیل و منتظر ماندن برای دریافت پاسخ میشود، باعث پایین آمدن بهرهوری میشود. البته امروزه شبکههای اجتماعی مانند تلگرام توانستهاند این زمان را کاهش دهند اما گاهی اوقات استفاده بیش از حد از همین ابزار هم سبب پایین آمدن بهرهوری میشود. پیشنهاد من این است که برای بالا رفتن سرعت گردش اطلاعات در سازمان حتماً از ابزار اجتماعی نوین استفاده کنیم اما سعی کنیم در قالب یک پیام، نکته یا خواسته خود را مطرح کنیم تا با رد و بدل شدن پیامهای متعدد هدف اصلی که بالا رفتن سرعت گردش اطلاعات و در پی آن بالا رفتن بهرهوری در سازمان است، فراموش نشود.
4) درخواستهای غیرمنطقی برای ملاقاتهای حضوری
درست است که در ملاقاتها و جلسات حضوری میتوان زبان بدن طرف مقابل را تحلیل کرد و از قدرت ارتباطات کلامی بهره برد، اما باید اذعان کنیم که امروزه در کلانشهرها با در نظر گرفتن ترافیک و آلودگی هوا، گاهی اوقات میتوان از ابزار فناوری به درستی بهره برد و جلسات حضوری را حذف کرد.
5) شناساسیی بیش از حد محیط کلان
همانطور که قبلاً هم گفتهام "شناسایی" یکی از ارکان بازاریابی است و یکی از ارکان شناسایی، شناسایی محیط کلان است. رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی ورزشی میتوانند روی کاروکسب ما تأثیر مستقیم و یا غیرمستقیم داشته باشند و از این رو شناسایی آنها ضروری است. با این وجود گاهی اوقات آنقدر درگیر این موضوعات میشویم که اصل کار را فراموش میکنیم که چرا در حال شناسایی محیط هستیم.
به عبارت دیگر، شناسایی که یک وسیله است تبدیل به هدف میشود. در بخش پرسش و پاسخ ماهنامه بازاریاببازارساز (شماره 15-شهریور94) توضیح دادم که گاهیاوقات گرفتار سندروم شیء درخشان میشویم؛ یعنی پدیدهای در محیط روی میدهد و مدیران آنقدر مقهور آن پدیده میشوند که فراموش میکنند برنامهریزی، شناخت مشتریان، شناخت رقبا و رصد بازار نیز از وظایف مهم آنها هستند.
6) به تعویق انداختن کارهای سخت
ذات بشر به شکلی است که مایل است کارهایی را که از نظر او سخت هستند، به تعویق بیندازد. مشکل اینجاست که چون نمیدانیم چنین کاری چقدر از وقت ما را خواهد گرفت، استرس آن همیشه با ما خواهد بود و روی سایر کارهایمان نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت.
7) تنها کار کردن
یکی از موانع سر راه بهرهوری داشتن ذهنیتی است که به ما میگوید باید تمام کارها را خودتان به تنهایی انجام دهیم. اگر به تیمی که تشکیل دادهایم، اعتماد نداریم، مشکل از ما است که نتوانستهایم تیم خوبی را گرد هم آوریم. اگر در مرحله گزینش و استخدام درست عمل کرده باشیم دلیلی ندارد که همه کارها را خودمان به تنهایی انجام دهیم.
8) گشتوگذار بیهدف در فضای مجازی
این هم از مواردی است که تأثیر منفی زیادی روی بهرهوری میگذارد. برای همه ما پیش آمده که گاهی اوقات از سایتی به سایت دیگر میرویم بدون آنکه بدانیم چرا داریم این کار را انجام میدهیم. بعد هم که به ساعت نگاه میکنیم میبینیم چند ساعتی گذشته و هیچ کار مفیدی نکردهایم. مطمئناً خواندن کتاب و مقالات نتایج بسیار بهتری برای ما خواهند داشت.
سبز باشید