کتاب برندسازی نامزد انتخاباتی منتشر شد
کتاب برندسازی نامزد انتخاباتی توسط انتشارات بازاریابی منتشر شد. لیزا اسپیلر و جف برگنر مولفان این کتاب هستند و رسول بابایی آن را به فارسی ترجمه کرده است. در ادامه سخن ناشر را می خوانیم.
سخن ناشر
چگونه ميتوان رئيسجمهوري را به مردم امريكا فروخت، سادهترين، شفافترين، و روراستترين پيام اين كتاب است.
كتاب برندسازي نامزد انتخاباتي - استراتژيهاي بازاريابي براي پيروزي در انتخابات - تدابير و راههاي رفتهي كارگزاران تبليغاتي و رسانهاي را معرفي ميكند كه در قالب كمپين سياسي منسجم توانستند كانديدايي گمنام را به مردم بفروشند.
در غرب بويژه كشورهايي نظير امريكا سالهاست يك گزاره در دنياي سياست قابل استناد و پذيرفته شده است. براي فروش رئيسجمهور به مردم بايد همان روشهايي را برگزيد كه كالا يا محصولي نظير تايد را به مردم ميفروشيد!
نگاه صريح مولفان كتاب قابل تأمل است كه هرجا لازم بوده بدون پردهپوشي از وضعيت جامعهي امروزين امريكا ياد ميكنند و عنوان ميكنند كه چگونه كمپين كانديدايي، بر اين موج سوار شد و با كنار زدن رقباي سنگينوزن، كانديدايي ناشناس و بدون پشتوانه را حتي با سوابق منفي، به گونهاي شناساند كه مردم او را مظهر بيم و اميد خود دانستند تا جايي كه او را "عامل تغيير" پذيرفتند.
وجود سوابق منفي عاملي پرقدرت براي انعكاس تصويري مثبت باراك اوباما در بيان گذشتهي خود ميگويد: من يك سيگاري اصلاحشده هستم. فكر ميكنم براي مردم شگفتآور باشد. من ترك كردم، البته در طول مبارزات انتخاباتي وقتي درون خودرو از ميان مزارع ذرت عبور ميكرديم، چندينبار يك يا دو نخ سيگار گرفتم. اما در دوران دبيرستان و دانشگاه مشروبات الكلي مينوشيدم. آدم بيبندوباري بودم. اهل مواد مخدر، الكل و مهماني بودم. اما همهي اين بيبندوباري را كنار گذاشتم.
پرسش خواننده ميتواند اين باشد كه آيا مصرف دخانيات، الكل و مواد مخدر پيشينهي قابل قبولي براي يك كانديداي سياسي است كه براي عاليترين مقام كشور نامزد شده است؟ پاسخ بسياري از مردم به اين پرسشها منفي خواهد بود.
با اين حال، اوباما به نحوي به اين پيشينهي نهچندان تحسينبرانگيز خود اقرار كرد و افكار عمومي چنين دريافت كه او براي سالهاست كه اين رفتار بيقيدوبند را ترك گفته است.
چگونه چنين رويدادهايي به نفع كانديدايي ناشناس رقم ميخورد تا سرنوشت سياسي كشوري بزرگ را به او بسپارند بيآنكه در مورد دوستان و وابستگيهاي پيشين او ترديد كنند، در مورد فقدان تجربهي سياسي و مديريتي او شك كنند، و در اينباره كه منظور او از تغيير چيست پرسش كنند؟!
جايجاي اين كتاب با صراحت بيان ميكند كه اين نقش بر عهدهي آژانسهاي تبليغاتي و مشاوران سياسي است كه كانديدايي ناشناس را به ملتي بفروشند.
نقش و وظايف آژانسهاي تبليغاتي و مشاوران سياسي
بيشتر كانديداهاي سياسي، آژانسهاي تبليغاتي و مشاوران سياسي را براي شكل دادن به اهداف ارتباطي خود به خدمت ميگيرند. اين كارشناسان اغلب توجهي ندارند كه چه كسي بهترين نامزد است؛ آنها در پي فروش كانديدا و پيروزي در رقابت هستند...
كارشناسان تبليغاتي و مشاوران سياسي به كانديداها ميگويند كه آنها چه بايد بگويند و آن را چگونه بگويند. اگر تصور ميكرديد كه كانديداها واقعاً از ته دل خود سخن ميگويند، بايد بدانيد كه سخنان آنها اغلب از سوي مشاوران آنها نوشته ميشود.
تبليغات سياسي با استفاده از كانالهاي مختلف رسانهاي نام كانديداها را بر سر زبانها مياندازند و بدينترتيب بر شهرت آنها ميافزايند، ارتباط كانديداها را با گروههاي خاص جمعيتي برقرار ميكنند، حاميان جديد جذب ميكنند، مشاركت در كمپين را برميانگيزند، به جمعآوري كمكهاي مالي براي كانديدا كمك ميكنند، و به رقيبان حمله ميكنند.
شايد بتوان ماحصل نهايي اين كتاب را از باب راهكارهاي درخشان كارشناسان تبليغاتي و مشاوران سياسي در صفحات پاياني كتاب جستجو كرد آنجا كه به نقل از آبراهام لينكلن در زماني كه نمايندهي ايالتي بود، سه اقدام براي كمپين سياسي برشمرد: الف) فعاليت انتخاباتي در منطقه، ب) شناسايي رأيدهندگان و ج) برانگيختن آنها براي شركت در رأيگيري.
به نوشتهي اين كتاب، هنوز به لحاظ بازاريابي سياسي اين اقدمات تغييري پيدا نكرده، آنچه تغيير كرده است، رسانههاي مورد استفاده در مسير انجام اين اقدامات است. امروزه انبوهي از روشهاي مدرن، عادي و سنتي در رسانهها بهكار گرفته ميشود. در ميان آنها تبليغاتي پولي و پوشش رسانهاي رايگان؛ رويكردهاي رسانههاي جمعي و تكنيكهاي تكبهتك شخصي؛ جريان اصلي رسانهها و رسانههاي نوين؛ سنجش افكار عمومي، استراتژيهاي پخش محدود و تاكتيكهاي هدفگذاري خرد از طريق پايگاههاي دادهاي پيچيدهاي وجود دارد. كانديداهاي سياسي زيرك خود را با سپاهي از كارشناسان بازاريابي مجهز ميكنند تا آنها را در استفاده از استراتژيهاي چندرسانهاي راهنمايي كنند. رسانهها براي انتقال پيامهاي فوريتي، منسجم و احساسي به رأيدهندگان مورد استفاده قرار ميگيرند تا به آنها انرژي دهند و آنها را ترغيب كنند كه نه تنها رأي بدهند بلكه، به فعاليتهاي تبليغاتي كمپين بپيوندند.
در كتاب برندسازي نامزد انتخاباتي - استراتژيهاي بازاريابي براي پيروزي در انتخابات - به تفصيل دربارهي شيوههاي بهرهبرداري از اين ابزارها براي صدرنشيني يك كانديدا ميخوانيد.
در پايان شايسته است از مترجم اين اثر، جناب آقاي رسول بابايي قدرداني شود كه با انتشار اين كتاب، راهي تازه براي صاحبنظران گشودند.
همكارانم احمد آخوندي و محسن جاويدمؤيد هم در نقش آمادهسازي و صفحهآرايي اين اثر، و هم در ارتباطات متقابلي كه با مترجم داشتند، مساعي خويش را به كار بردند تا كتاب حاضر براي خوانندگان رغبتبرانگيز باشد.
علاقهمندان ميتوانند براي مطالعهي بيشتر در زمينهي بازاريابي و برندسازي سياسي، به كتاب "بازاريابي يورشي"، تأليف ديويد موري و اسكات ميلر مراجعه كنند كه با ترجمهي عليرضا سالمي نجفآبادي از سوي انتشارات بازاريابي به چاپ رسيده است؛ ضمن اينكه مجموعه فيلمهاي "تكنيكهاي بازاريابي و تبليغات نوين انتخاباتي" را تهيه كنند كه با زيرنويس فارسي در فروشگاه انتشارات بازاريابي در دسترس است.
تقاضا ميكنم از نظرات گرانقدرتان ما را براي موفقيت بيشتر در آينده از طرق زير مطلع سازيد:
- سايت شخصي پرويز درگي: www.dargi.ir
- نشاني اينترنتي: info@TMBA.ir
- سايت انتشارات بازاريابي: www.marketingPublisher.ir
- نشاني اينترنتي: info@marketingPublisher.ir
- نشاني انتشارات بازاريابي: تهران، خيابان آزادي (شرق به غرب)، بعد از خوش شمالي، كوچه نمايندگي، پلاك 1، واحد 10
- با شماره فكس: 66431461(021)
- با شمارهي تلفنهاي: 66423667(021) و 66434055(021)
- با شمارهي تلفن همراه شخصيام: 09121994281
گر بخواهيد در اين يك دم عمر نيك جوياي حقايق باشيد
و به چشم همه نيكان جهان بس برازنده و لايق باشيد
هدفي ناب بيابيد و در راه وصال عالم عامل عاشق باشيد
سبز باشيد