یادگیری از افرادی که در کسب‌وکار به موفقیت‌هایی رسیده‌اند، باعث می‌شود که میزان آزمون و خطاهای مدیران جوان به حداقل برسد. خیلی از چیزهایی را که قرار است فرد به‌عنوان مدیرعامل یک مجموعه تجربه کند، مدیران دیگر پیش از او آزموده‌اند و نتایجش را هم دیده‌اند. پس می‌توان از دیگر مدیران به‌ویژه مدیران موفق الگوبرداری آگاهانه کرد و راه موفقیت را سریع‌تر پیمود.

آج آگراوال، مدیرعامل آلومنیفای (Alumnify) است. او بر این عقیده است که پس از آزمون و خطاهای متعدد دو درس مهم از سالهای فعالیت خود آموخته است؛ درس‌هایی که برای هر یک، هزینه‌های زیادی پرداخته و حال می‌خواهد این درسها را با دیگر مدیران ارشد در میان گذارد تا لازم نباشد آنها نیز مانند او وقت و هزینه‌ی زیادی صرف کنند. در ادامه این قوانین را مرور می‌کنیم:

 

1) قوانین‌تان را بنویسید.

آگراوال می‌گوید که در شرکت او هر روز صبح یک ساعت جلسه‌ی ایستاده برگزار می‌شود؛ جلسه‌ای که در آن از صندلی خبری نیست. او به همه‌ی کارمندان گفته که رأس ساعت 9 باید در جلسه باشند و هرکس دیر بیاید باید برای همه صبحانه بخرد. روزی یکی از کارمندان به خاطر اینکه آسانسور خراب شده بود، 2 دقیقه دیر به جلسه رسید. آگراوال برای اینکه مشکل از آسانسور بود سعی کرد جدیت به خرج ندهد و به آن فرد گفت ایرادی ندارد. از آن روز بود که مشکلات یکی‌یکی شروع شدند.

از روز بعد از آن اتفاق بود که هر روز افراد مختلف به بهانه‌های گوناگون 2، 3، 5 یا 10 دقیقه دیر به جلسه می‌رسیدند.؛ بهانه‌هایی که آگراوال به عنوان استثناهای قانونی که خودش وضع کرده بود، در نظر گرفته بود. آسان گرفتن او و برخورد نکردن با اولین فردی که قانون را زیر پا گذاشته بود، کم‌کم داشت کل تیم را به نابودی ‌می‌کشاند.

این مدیرعامل زمانی که دید اوضاع در حال خارج شدن از کنترل اوست، به همه‌ی اعضای تیمش ایمیل زد و قانون سروقت حاضر شدن و صبحانه خریدن در صورت دیر آمدن را با نامه‌ای از طریق ایمیل به آنها ابلاغ کرد. چند روز بعد، کارمندی دو دقیقه دیر به جلسه رسید. به محض اینکه او می‌خواست بهانه‌ای بیاورد، فرد دیگری برگه‌ی ایمیل مدیرعامل را درآورد که در آن نوشته شده بود "هیچ" بهانه‌ای قابل پذیرش نیست. بنابراین چون مدرک کتبی وجود داشت، بدون آنکه نیاز باشد مدیرعامل کلمه‌ای را به زبان بیاورد، همه چیز درست شد. به خاطر داشته باشید که همیشه قوانین‌تان را بنویسید و ابلاغ کنید.

 

2) سعی نکنید افراد را بیش از حد نیاز مشغول کنید.

بسته به نوع کسب‌وکار و برهه‌ی زمانی، گاهی اوقات لازم است برخی دپارتمانها بیش از سایرین کار کنند. مثلاً زمانی که خود را آماده می‌کنید محصولی را لانچ کنید، تیم توسعه بازار حسابی مشغول است. زمانی که محصول لانچ شد فروشندگان و دپارتمان خدمات مشتریان کارهای زیادی دارد و به همان نسبت کار توسعه بازار کمتر می‌شود. اما لازم نیست که همه‌ی دپارتمان‌ها همزمان زیاد کارکنند چون عملاً دلیلی برای این کار وجود ندارد.

برخی از مدیران فکر می‌کنند تمام تیمشان دائماً باید میلیون‌ها کار برای انجام دادن داشته باشد. درصورتی‌که اگر دپارتمان خاصی در یک برهه‌ی مشخص کار کمتری برای انجام دادن دارد می‌توانید از آن فرصت استفاده و روی آموزش نیروهای آن دپارتمان سرمایه‌گذاری کنید. در هر صورت، بیش از حد نیاز افراد را مشغول نکنید زیرا یک تیم پرانرژی و تازه‌نفس زمانی که کاری ضروری پیش می‌آید، بهتر عمل می‌کند تا تیمی که به خاطر کارهای نه چندان ضروری خسته شده است.

 

سبز باشید