مدیریت استراتژیک کاروکسب با آموزههایی از مارتین لوتر کینگ
مارتین لوتر کینگ جونیور (1968 ـ 1929) یک کشیش باپتیست، فعال سیاسی، مدافع حقوق بشر و رهبر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان امریکایی بود. عمده شهرت مارتین لوتر کینگ به دلیل مبارزه برای حقوق سیاهپوستان به شیوهای غیرخشونتآمیز و براساس آموزههای دین مسیحیت بود. پدر او مایکل کینگ نام داشت ولی بهخاطر علاقه به مارتین لوتر، نام خود را به مارتین لوتر کینگ تغییر داد و همین نام به اضافهی پسوند جونیور را برای پسرش نیز برگزید.
لوتر کینگ جونیور یکی از مردانی بود که به تنهایی مسیر تاریخ را تغییر داد و به سیستم فاسد اجتماعی امریکا ثابت کرد که به بیداری اخلاقی نیاز دارد. هرچند کینگ بیشتر بهخاطر سخنرانی معروفش با عنوان "من رؤیایی دارم" شناخته میشود اما در زمینهی مدیریت استراتژیک کاروکسب نیز میتواند حرفهای زیادی برای مدیران داشته باشد. در ادامه به تعدادی از این موارد اشاره میشود:
1) انتظار مخالفت را بکشید.
دکتر کینگ آنچه را که برای ایجاد تغییر لازم بود، پیشبینی میکرد. او به این درک رسیده بود که یک گروه به حاشیه راندهشده که تحصیلات و امکانات اقتصادی بسیار پایینی داشت، تنها میتوانست از طریق اتحاد و وحدت، حقوق خود را به دست آورد. مانند یک شطرنجباز حرفهای او چندین حرکت رقیب خود را از قبل پیشبینی میکرد و همیشه سعی میکرد اجتماعی از سیاهپوستان را گرد هم جمع کند. کینگ هیچوقت از قانون تخطی نکرد و هیچگاه نیز به سراغ خشونت نرفت ولی با این وجود همیشه چند قدم از رقیب خود جلوتر بود.
2) وضع موجود را به چالش بکشید.
چشمانداز قدرتمند کینگ برای عدالت اجتماعی او را به این سمت برد که ضایع شدن حقوق بشر در جنوب امریکا را به چالش بکشد. او برای مقابله با تکبّر سفیدپوستان ترسی به دل راه نمیداد ولی در عین حال هیچگاه قدرت سفیدپوستان را دستکم نمیگرفت و تمام حرکات آنها را زیرنظر داشت. او تاکتیکهای غیرمعمول مؤثری را بهکار گرفت که از میان آنها میتوان به راهپیمایی معروف آلاباما از سِلما تا مونتگومری اشاره کرد. این اقدامات توجه تمام مردم جهان را به بیعدالتیها و تعصبات علیه سیاهپوستان که در جنوب امریکا ریشه دوانده بودند، جلب کردند.
3) اتفاقات را تحلیل کنید.
انتخاب هوشمندانهی سِلما بهعنوان نقطهی تمرکز فعالیتهای کینگ برای به دست آوردن حق رأی براساس تحلیل موشکافانهی صحنهی سیاسی و سناریوهای مختلفی که ممکن بود به وجود آیند، صورت گرفته بود. جنبشی که او ایجاد کرده بود پیش از این با بمبگذاری در کلیسا، پاپوش ساختن، زندان رفتن، و شکنجههای وحشیانه آشنا شده بود. با تحلیل و تفسیر نوسانات سیاسی و بیداریهای اخلاقی در شمال امریکا بهویژه در میان نسل جوان و نوجوان، کینگ یک اقدام استراتژیک انجام داد و جهتگیری فعالیتهای سیاسی خود را به سطح محلی و ملّی آورد.
4) سنجش ریسک انجام دهید.
دکتر کینگ و تیمش زمان انتخاب اهداف و تاکتیکها، گزینههای متعدد را بررسی میکردند و سپس راه متناسب با شرایط را برای اعتراض انتخاب میکردند. او زمانی که تاکتیکی را انتخاب کرد، ریسکهای متعاقب آن را به دقت میسنجید و وقتی اقدام میکرد، تا پای جان برای رسیدن به مقصد تلاش میکرد. بارها به جان او سوءقصد و در خانهی او بمبگذاری شد اما او ریسک کارهایش را پذیرفته بود.
5) همپیمانان قدرتمندی برای خود داشته باشید.
لوتر کینگ حتی زمانی که بسیار جوان بود توانایی بالایی در پیدا کردن همپیمانانی از میان کشیشان محلی و فعالان مناطق مختلف داشت. او همچینین به خوبی خود را با افراد با نفوذ ـ شامل رئیسجمهور جانسون ـ مرتبط کرد تا بالاخره توانست برای سیاهپوستان امریکا حق رأی دادن بگیرد. دکتر کینگ به خوبی این مسئله را درک کرده بود که راه دشواری را آغاز کرده و هر چقدر هم که قدرتمند و تأثیرگذار باشد، بدون ایجاد روابط و مناسبات مؤثر و یافتن همراهان قابل اعتماد نمیتواند به مقصد نهاییاش برسد.
6) یاد بگیرید و خود را تطبیق دهید.
مارتین لوتر کینگ و همراهانش موانع و اتفاقات غیرقابل پیشبینی زیادی را در مسیر خود تجربه کردند. تنها در کمپین بیرمنگام، دکتر کینگ 29 بار زندانی شد. او از این تجربهها به خوبی دریافت که برنامهی اولیه در مسیر اجرایی شدن بارها و بارها نیازمند تغییر یافتن است. به همین دلیل هیچگاه به یک تکنیک بسنده نکرد و طیف وسیعی از اقدامات شامل راهپیمایی، سخنرانی و حتی استفاده از سلبریتیها برای ایجاد حمایت از کمپین خود را مورد استفاده قرار داد. شاید اگر او میخواست صبر کند تا تمام این اقدامات به ذهنش خطور کند و پس از آن کمپین خود را آغاز کند، هیچگاه نمیتوانست به هدف نهاییاش برسد. اما دکتر کینگ کارش را شروع کرد و در مسیر، ناقص و کمبودها را اصلاح کرد و در نهایت به آنچه مدنظرش بود، دست یافت.
7) رؤیاهای بزرگ داشته باشید.
دکتر کینگ برای خودش رؤیایی بزرگ داشت و چشماندازی باارزش ترسیم کرده بود. سخنرانی "من رؤیایی دارم" در سال 1963 بسیار تأثیرگذار است. رؤیای لوتر کینگ این بود که بیعدالتی را ریشهکن کند زیرا به عقیده او "بیعدالتی در هرجا تهدیدی برای عدالت در همهجاست". او با سبک خاص خود که خشونت در آن جایی نداشت به جهانیان نشان داد که تفاوتهای نژادی نباید برای کسی حقی ایجاد کند یا حقی را از فردی بگیرد.
سبز باشید