گاو، فیلمی که تمرکز مخاطب را بههم نمیزند
اگر بخواهیم چند فیلم سینمایی را به عنوان شاهکارهای سینمای ایران نام ببریم، بدون شک یکی از آن فیلمها، گاو ساختهی تحسینشدهی داریوش مهرجویی است. این فیلم در سالهای 1351، 1367 و 1378 به انتخاب منتقدان سینمای ایران، به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب شد. مهرجویی در این فیلم که براساس داستان عزاداران بیل نوشتهی غلامحسین ساعدی ساخته شده است، داستان دلبستگی مش حسن (با بازی زیبای استاد عزتالله انتظامی) به یک گاو را روایت میکند؛ گاوی که منبع درآمد مش حسن است و افراد روستا نیز از آن بهرهمند میشوند.
یکی از روزها که مش حسن به شهر رفته است، گاو به دلیل نامعلومی میمیرد و اهالی روستا که از علاقهی وافر مش حسن به گاو خبر دارند، خبر مردن حیوان را به او نمیدهند و با انداختن نعش گاو به درون چاه، وانمود میکنند که او گریخته است. مش حسن اما حرف آنها را باور نمیکند و حالش دگرگون میشود و فکر میکند که گاو شده است. تلاشهای اهالی روستا برای متقاعد کردن او نتیجه نمیدهد و کدخدا و مش اسلام تصمیم میگیرند او را برای درمان به شهر ببرند ولی مش حسن در میانهی راه فرار میکند و در درهای سقوط میکند.
آنچه فیلمهای سینمایی را به آثاری ماندگار تبدیل میکند موضوعات جنجالی و اتفاقات بزرگ نیست. آنچنان که سارا باقری در شمارهی سیوششم مجلهی سینمایی 24 مینویسد: "فیلمهای خوب الزاماً دغدغههای بزرگ ندارند، سراغ سوژههای جنجالی نرفتهاند، حتی قصههای عجیبی ندارند، اما قبل از ساخت فیلم مدتها مزهمزه شدهاند." گاو یکی از این فیلمهاست؛ فیلمی ساده با موضوعی کاملاً ساده. برخلاف خیلی از فیلمهای امروزی که چندین موضوع را به شکل بههم ریختهای روایت میکنند و در نهایت به شکل غیرقابل باور از آنها گرهگشایی میکنند و یا تحت عنوان "پایانِ باز" موضوعات را به حال خودشان رها میکنند و تماشاگر را سرگشته و گیج از داخل سینما بیرون میفرستند، گاو از ابتدا برای تمرکز تماشاگر خود احترام قائل است و اصلاً سعی نمیکند این تمرکز را به هم بزند.
ادامه این مطلب را در کتاب بازاریابی و زندگی با سینما میخوانید.