رازهایی که برای انگیزهبخشی به کارکنان باید بدانید
ایجاد انگیزه در پرسنل کار آسانی نیست اما برای اینکه کارمندان راضی و کمالطلبی داشته باشید، انگیزهبخشی ضروری است. انگیزه، عاملی است که باعث میشود افراد سختتر کار کنند و بهرهوری خود را در سازمان بالا ببرند. همچنین انگیزه یکی از مهمترین عوامل ماندگاری نیروهای کاربلد در یک سازمان است. با در نظر گرفتن این نکته، ذکر این مورد را نیز لازم میدانم که یک استراتژی مشخص که بتواند به شکل جادویی به تمام کارمندان انگیزه بدهد و آنها را برای همیشه باانگیزه نگه دارد، وجود ندارد. هر کارمندی ارزشها و ایدههای منحصربهفرد خود را دارد و اگر مدیر بخواهد در انگیزهبخشی به کارمندانش موفق باشد، باید از مجموعهای از استراتژیها استفاده کند. رازهایی که در ادامه به آنها اشاره میکنم، میتوانند در ایجاد انگیزه در کارمندان به شما کمک کنند:
1) توجه شخصی اهمیت دارد
درست است که کار گروهی عنصر مهمی در موفقیت یک سازمان است، اما هیچ چیز مانند توجه شخصی نمیتواند به یک کارمند انگیزه دهد. در شرکتهای بزرگ این مسئله اهمیت ویژهای دارد زیرا در میان تعداد زیاد کارمندها، احتمال بیشتری وجود دارد که کارمند احساس تنهایی و عدم توجه کند. اگر مدیر چند دقیقه برای نیرویش وقت بگذارد و تنها با او صحبت کند، بیشک حس تحسین کارمند خود را برخواهد انگیخت. این توجه شخصی هم به شکل تحسین و هم تذکر ظهور میکند. اگر کارمند شما عملکردی بهتر از حد انتظار داشته است، به صورت شخصی از او قدردانی کنید و اگر هم عملکردش پایینتر از حد انتظار شما بوده، باز هم به صورت شخصی فرایند مربیگری را در مورد او اجرا کنید. در هر دو صورت، شما نشان میدهید که برای کارمند خود و پیشرفت او اهمیت قائل هستید.
2) فرصتهای پیشرفت، جذاب هستند.
زمانی که شغل فرد برای او تکراری میشود، حس ایستایی و خمودگی به او دست میدهد. انجام دادن کاری به صورت مداوم و بدون هیچ تغییر یا امید به تغییر در نهایت حتی جاهطلبترین کارمندان را نیز بیانگیزه خواهد کرد.
اما اگر شما فرصتهایی را برای پیشرفت و ارتقا به کارمندانتان بدهید، آنها بسیار بهتر از آنچه انتظار دارید، کار خواهند کرد. تنها لازم است سبک شخصیتی منحصربهفرد هر یک از کارمندان خود را تشخیص دهید و محرک لازم را در مورد آن استفاده کنید. کاری کنید که کارمندان خوبتان هیچوقت احساس نکنند که به نهایت پیشرفت خود در سازمان شما رسیدهاند.
3) رهبران الگو هستند.
بهعنوان یک رهبر یا مدیر ارشد در سازمانتان، افراد به اعمال و رفتار شما نگاه میکنند و آن را به تمام سازمان تعمیم میدهند. بخواهید یا نخواهید، اخلاقیات، ارزشها و خطمشی کلی شرکت تحت تأثیر شما قرار دارند و الگوی خوبی بودن تأثیر معناداری روی ذهنیت گروهی دارد که با شما کار میکنند. برای مثال، اگر شما سخت کار کنید و نسبت به آینده خوشبین باشید ـ حتی در مواجهه با چالشهای بزرگ ـ کارمندانتان نیز راه و مسلک شما را ادامه خواهند داد. به همین دلیل است که انتخاب مدیر شعب در شرکتهای بزرگ خیلی اهمیت دارد. کارمندانی که مستقیماً با مدیران اصلی سازمان ارتباط ندارند رفتار مدیران شعب را سرلوحهی کار خود قرار خواهند داد.
4) شرایط محیطی را برای انگیزهبخشی مهیا کنید.
محیط کار روی انگیزهبخشی به کارکنان تأثیر میگذارد. البته همانطور که در مطلبی با عنوان "پنج افسانه دربارهی محیطهای کاری فوقالعاده" عنوان کردم، برخی از تصورات ما دربارهی محیطهای کاری ایدهآل نادرست هستند اما در هر صورت ایجاد محیطی سرزنده و با نشاط که به لحاظ روانی به کارمندان آرامش میدهد، در انگیزهی آنها برای بهتر و بیشتر کار کردن کاملاً مؤثر است.
5) ارتباطات اجتماعی در افراد ایجاد تعهد میکند.
اینکه کاری کنیم که کارمندان به بهترین دوستان یکدیگر تبدیل شوند، ایدهی خوبی نیست. همچنین به تجربه دریافتهام که استخدام یک زوج مخصوصاً یک زوج جوان نتایج خوبی برای کاروکسب به دنبال نخواهد داشت. لازم است که افراد به این توانایی و درک دست یابند که محیط کار و زندگی شخصی دو مقولهی کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند و باید بتوان مرزبندی میان آنها را رعایت کرد. با این وجود، این به آن معنا نیست که جلوی هرگونه ارتباط اجتماعی بین کارمندان را گرفت. کارمندانی زمانی که خود عضو مؤثری از یک تیم موفق و پیشرو ببینند، انگیزه و تعهد بیشتری نسبت به کارشان خواهند داشت.
6) شفافیت، کلید ارتباطات است.
ایجاد یک محیط شفاف که شما دربارهی موضوعات مختلف کاروکسب بهراحتی با کارمندتان صحبت کنید و آنها نیز زمانی که چیزی در ذهنشان میگذرد، بهراحتی دربارهاش با شما صحبت کنند، تأثیر معجزهآسایی روی انگیزهی افراد خواهد گذاشت. شفافیت، اعتماد به وجود میآورد. زمانی که افراد ببینند شما چیزی را پنهان نمیکنید و به همه گوش میکنید، احترام و تحسین آنها نسبت به شما بهعنوان رهبر بیشتر خواهد شد. یک استراتژی ساده مثل "سیاست درِ باز" در طول زمان حس بهتری را به همهی افراد خواهد داد. این سیاست همچنین خطوط ارتباطی جدیدی را به وجود خواهد آورد. و عملکرد کلی تیم را ارتقا خواهد داد.