بزرگترین راز بازاریابی در طول تاریخ
يادداشت زير ترجمهاي از يكي از مقالاتي است كه درلابلاي صفحات اينترنتي خواندهام:
خیلیها به دنبال یافتن بزرگترین راز بازاریابی هستند؛ رازی که باعث شده در طول تاریخ شرکتهایی از شرکتهای دیگر پیشی بگیرند و ماندگار شوند و شرکتهایی که روزی برای خود نام و آوازهای داشته باشند امروز چیزی نداشته باشند به جز یک سنگ قبر. همان رازی که باعث شده افرادی از خود نام نیک به جای بگذارند و در مقابل آنها افراد دیگری شکست بخورند و پشیمان شوند.
به اعتقاد من بزرگترین راز بازاریابی اصلاً یک راز نیست. از آنجا که این موضوع توسط بسیاری از کسبوکارها مورد غفلت واقع میشود این مقوله را یک راز در نظر میگیریم. این راز چیست؟ قبل از آنکه آن را برای شما مطرح کنم اجازه بدهید ابتدا مقدمهای را عنوان کنم. در ابتدا باید بگویم که از این بابت که بسیاری از افراد از با ارزشترین ابزار بازاریابی خود غفلت میکنند واقعاً ناراحتم. اشتباه نکنید منظور من نیروهای فروش و یا فعالیتها ترویجی نیست منظور احساسات و رؤیاها است.
بازاریابی جنگ تلقیها و نه جنگ محصولات است. اگر افراد تصور کنند که معامله با شما برای آنها ارزش افزوده در پی خواهد داشت (به خصوص در مقایسه با رقبای شما) میتوانید اعتماد آنها را جلب کنید. راههای مختلفی برای افزودن ارزش به کسبوکار شما وجود دارد. کسب تخصص، بستهبندی، نامگذاری مناسب، خدمات شخصیسازیشده، و ارائه تصویری حرفهای نمونههایی از این موارد هستند. اما بهترین راه برای ارائهی این ارزش افزوده نشان دادن شوق عمیقی است که نسبت به کار خود دارید. مردم به طور طبیعی جذب افرادی میشوند که عاشق کارشان هستند. علاقه و شوق واقعی افراد به کارشان از طریق فعالیتها و تلاشهای بازاریابی آنها به مشتریان منتقل میگردد. متأسفانه فضای کسبوکار پر است از افرادی که تنها انگیزهشان برای کسبوکار پول است. این افراد آنقدر نسبت به کارشان مشغولیت ذهنی دارند که نمیتوانند از آن لذت ببرند. کنفیسوس، متفکر چینی، در این زمینه میگوید "کاری را انجام دهید که عاشق آن هستید در این صورت هیچ گاه مجبور نیستند کارکنید". مارشا سیستار کتابی نگاشته است با عنوان " کاری را انجام دهید که به آن عشق میورزید و پول خود به سراغ شما خواهد آمد". من میگویم کاری را که به آن علاقهی زیادی دارید انجام دهید و کسبوکار شما خود به خود رونق خواهد گرفت.
بزرگترین راز بازاریابی تاریخ همین است. کاری را انجام دهید که عاشق آن هستید و عاشق کاری باشید که انجام میدهید. اگر در جایی هستید که به آن علاقه ندارید و یا کاری را انجام میدهید که به آن اشتیاقی ندارید، آن را تغییر دهید، شما درخت نیستند.
انجام کاری که به آن علاقه دارید یک اصل اساسی در بازاریابی است. افرادی که عاشق کار خود هستند ارزش افزودهی بیشتری ارائه میکنند و باورپذیرتر و قابلاعتمادتر به نظر میآیند. این افراد باعث میشوند که مشتریان بیشتر در مورد آنها صحبت کنند. آنها به مشتریان خود نشان میدهند که به کار خود تعهد دارند. به نیازهای مشتریان و نه به پول آنها علاقه دارند، و همواره به دنبال کسب و رضایت آنها هستند. بدون ترید، آنها روابط بسیار سازندهتری با مشتریان خود برقرار میکنند.
شرایط ابررقابتی بازار امروز لزوم منحصر به فرد بودن، ارزش رقابتی، و نیز ارائهی خدمات بهتر به مشتریان را دو چندان کرده است عشق و علاقه به کار به شما امکان میدهد همهی این موارد را به مشتریا ن خود منتقل کنید.
بسیاری از مردم کاری را شروع میکنند که هیچ علاقهای به آن ندارند. انگیزهی آنها تنها کسب درآمد است و امیدوارند که بعد از بازنشستگی بتوانند کارهایی را که به آنها علاقه دارند، انجام دهند. همهی ما میدانیم که آینده به هیچکس تضمین نمیدهد، باید هماکنون از آن لذت برد، آینده ممکن است هیچگاه فرا نرسد. ناگفته پیدا است که اگر کسبوکاری که به آن علاقه دارید را دنبال کنید نه تنها درآمد قابل قبولی خواهید داشت، بلکه احساس شادی، رضایت آرامش درونی، و امنیت بیشتری خواهید کرد.
منبع:
http://www.4hb.com/0107sdgreatestmarksecret.html
سبز باشيد