آنچه باید از خرد سرخپوستان بیاموزیم: چهار میثاق در موفقیت
تولتکها یکی از اقوام فرهیختهی خطهی جنوب قاره آمریکا هستند که از دیر باز به عنوان مردمانی اهل خرد و دانشمند شناخته میشدند. آنها جامعهای سرخپوست با آیینهای باستانی، و قومی اهل معرفت معنوی بودند.
کتاب ارزندهی چهار میثاق،کتابی ارزنده و آموزنده در حوزهی خرد سرخپوستان تولتک و حاصل تلاش پزشکی سرشناس به نام دون میگوئل روئیز است. دون میگوئل در خانوادهای از شفا گران و حکما و در یکی از روستاهای دورافتادهی مکزیک به دنیا آمد.خانوادهای از اعقاب سرخپوستهای تولتک. دون میگوئل علی رغم آنکه خانوادهاش انتظار داشت که او ادامه دهندهی نسل اجداد خود بوده و خرد شفابخش تولتکها را گسترش دهد، اما رو به دنیای مدرن آورد و در دانشکده پزشکی مشغول به تحصیل شد تا آنکه در حادثهای، تجربه نزدیک به مرگ را احساس کرد. او پس از این تجربه کوشید تا خود را بیشتر بشناسد و به همین سبب به کسب مهارت در خرد باستانی نیاکان خود پرداخت. حاصل تلاش خالصانهی او در کتاب چهار میثاق آمده است، چهار میثاق شرح عهدهایی است که انسان با خود دارد. در این میثاقها است که انسان با خود فکر میکند که چه کسی هست، به چه چیز باور دارد و چه احساسی دارد.
این میثاقهای چهارگانه به خودشناسی فرد و دستیابی او به یک زندگی شاد و سرشار کمک میکنند.
چهار میثاق روشی باستانی برای خودباوری، خودیاوری، علاقه به خود و یافتن آرامش و صلح درونی است. در این روش انسان باید خود را از میثاقهای محدود کننده برهاند و دست به دامان عهدهایی شود که به او توان، انرژی وآزادی میدهند.
زیستن با این چهار میثاق آغاز تحولی شگرف در زندگی شخصی و حرفهای افراد است. پس توافق های کهنه را بشکنید و با خود عهد کنید که در زندگی این چهار میثاق را به کار ببندید:
1-کلاممان را آلوده به ریا و گناه نکنیم
2-هیچ چیز را به خود نگیریم
3-خیال باطل و قضاوت بیجا نکنیم
4-همواره نهایت تلاش خود را به خرج دهیم
رویای جدید خود را خلق کنید
در ادامه خلاصهای از میثاقهای چهارگانه که بر گرفته از خرد سرخپوستی تولتکها برای کامیابی هستند را مرور میکنیم:
1-کلاممان را آلوده به ریا و گناه نکنیم
کلام، قدرت و موهبتی از جانب پروردگار در اختیار بشر است.در عهد قدیم میخوانیم که در آغاز کلمه بود و کلام نزد خدا. بنابراین کلام ابزاری است توانمند برای گفتن، ارتبط برقرار کردن، اندیشیدن و خلق کردن. گاه انسان را حیوان ناطق میگویند، اما کلام آدمی میتواند چون تیغی دو لبه باشد.در نوع استفادهی خود از کلاممان دقت کنیم و با کلام خود جادو کنیم.صراحت لهجه داشته باشیم و از ریا و دورویی در کلام پرهیز کنیم.از زبانمان برای نابودی دیگران و سخن چینی در خصوص آنها استفاده نکنیم که زبان سرخ، سر سبز میدهد بر باد.
از کلماتمان برای گول زدن مشتری خرج نکنیم و در عوض راهنما و همراه او باشیم.از جادوی کلمات در جهت راستی و ایجاد دوستی و محبت بهره ببریم.
2-هیچ چیز را به خود نگیریم
نباید هر اتفاقی که میافتد را به خود گرفت. افرادی که همه چیز را به خود میگیرند(چه مثبت و چه منفی)انسانهایی از خود راضی هستند چرا که همه چیز را مربوط به خود میدانند و فکر میکنند که مسئول همه چیز هستند.کارهایی که دیگران میکنند، نه به خاطر ما بلکه به خاطر خودشان است چرا که مردم در دنیایی متفاوت با دنیای ما زندگی میکنند و نمیدانند که در دنیای ما چه میگذرد.آنچه دیگران به زبان میآورند یا عمل میکنند، تنها انعکاسی از درون خودشان است. مثلا فرض کنید کسی به شما توهین میکند، هرچند ممکن است این توهین را به خود بگیرید و آن را موقعیتی شخصی تلقی کنید، اما در واقع توهین آنها ربطی به شما ندارد چون آن شخص تنها احساسات،باورها و عقاید درون خود را ابراز میکند و سعی دارد احساس زهرآگین خود را به شما نیز منتقل سازد. این دامی بزرگ است، چرا که ما همه چیز را به خود میگیریم و همواره احساس تقصیر خواهیم کرد.
زمانی که مصون از باورها و اعمال دیگران باشیم، قربانی رنج بیهوده حاصل از باورها و اعمال دیگران نخواهیم شد و زندگی خوشایندتر و سازندهتری خواهیم داشت.
حرف و اندیشه دیگران را به خود نگیرید، اگر گفتند بهترینید و یا بدترینید، فرشتهاید، شیطانید... هیچ کدام را به خود نگیرید، چون این خود هستید که باید بدانید چه هستید و نیاز ندارید که از سوی دیگران پذیرفته شوید.
3-خیال باطل و قضاوت بیجا نکنیم
عادت حکم میکند که همیشه راجع به همه چیز تصوراتی به ذهنمان خطور کند، تا اینجای کار مشکلی ندارد اما مسئله از زمانی آغاز میشود که تصورات باطل خود را باور کنیم. در عوض باید عادت کنیم تا شهامت پرسیدن و بیان خواستههایمان را پیدا کنیم.
برای آنکه از سوءتفاهم ، ناراحتی و فجایع عاطفی جلوگیری کنید، کافی است که کمی شفاف تر ارتباط برقرار کنید. با همین یک میثاق و عهدی که با خود میبندید، میتوانید کاملا زندگی تان را متحول کنید.
4-همواره نهایت تلاش خود را به خرج دهیم
عهد آخر، میثاقی است که موجب میشود سه مورد قبلی هم به عادت تبدیل شوند.
بیشترین تلاش، هرگز میزان ثابت و یکسانی ندارد و لحظه به لحظه در حال تغییر است چرا که همه چیز ماهیتی زنده و پویا دارد.مثلا وقتی سرحال و سرزندهایم، بیشترین تلاشمان کیفیت بالاتری به نسبت زمانی دارد که بیمار و خسته هستیم. اما با این حال بدون توجه به این مسئله باید همیشه و هر لحظه نهایت تلاش خود را به خرج دهیم، نه کمتر و نه بیشتر. انسانهایی که در همه حال بیشترین کوشش را میکنند، جایی برای قضاوت از خود، سوء استفاده از خود و احساس گناه و سرزنش خود باقی نمیگذارند.
منبع:
sourcesofinsight.com/the-four-agreements
سبز باشید