اگر آن زمان میدانستم: مصاحبه با مدیرعامل توکابوکا، سازنده برنامههای کودکان
مصاحبهای که در ادامه میخوانید از سری مصاحبههای "اگر آن زمان میدانستم" است که نکات ارزشمندی برای کارآفرینان و صاحبان کسبوکار دارد. این مصاحبهها در پی کشف این هستند که اگر کارآفرینان چیزهایی را که امروز میدانند در زمان شروع کار نیز میدانستند چه کارهایی را متفاوت انجام میدادند. با هم یکی از این مصاحبهها را میخوانیم.
یورن جفری کارآفرین و مدیر شرکت تولید برنامههای کودکان:
شرکت او در سانفرانسیسکو، یک شرکت برنامهساز برای کودکان به نام توکا بوکا است که به عنوان شاخهای از تیم تحقیق و توسعه در شرکت رسانهای سوئدی گروه بونیر آغاز به کار کرده است. او میگوید:"ما از زوایای متفاوتی به آیندهی رسانه مینگریم، فرصتها دائما در حال ایجاد هستند و من به سادگی به دنبال آنهایی که وسوسهانگیزتر بودند رفتم."
مشخص شد که او تنها کسی نبود که فکر میکرد ساختن برنامه برای بچهها یک بازار پر از پتانسیل بود. کمی بیش از دو سال پس از راه اندازی اولین محصول خود، بازیهای این کارآفرین از جمله جاسوس تاکو و آشپزخانه تاکو بیش از 44 میلیون بار دانلود شدند.
گفتگویی با این فرد برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد موفقیتش در ساخت برنامهها و چالشهای او در این مسیر انجام شده است:
سوال: ایجاد و راهاندازی گروه در داخل یک شرکت چند ملیتی چگونه است؟
پاسخ: شرکت بونیر تشویقکنندهی کارآفرینی است. بسیار غیرمتمرکز و از پایین به بالا است. همه چیز در مورد فرد کارآفرین و سرمایهگذاری بروی افراد و ایدهها است.
در مورد ما، همهچیز مناسب بود. تنها چیزی که من واقعا از بونیر گرفتم پول بود که اتفاق بسیارخوبی است. مانند این است که کسبوکاری را به کمک یک بانک دوست شروع کنی.
سوال: با تجربهی کنونی اگر برمیگشتید چه چیزی را متفاوت انجام میدادید؟
پاسخ: اعتماد به نفس بیشتری میداشتم و بازاریابی بیشتری انجام میدادم. ما در حال جستجو بودیم و در نتیجه برای زمانی بیش از حد طولانی محتاط بودیم- که البته از ویژگیهای شخصیتی من است. اما با دانستن آنچه امروز میدانم خیلی سریعتر عمل میکردم.
همچنین ریسکهای بیشتری انجام میدادم و هدفهای بالاتری برای خودم مشخص میکردم. من در حال حاضر در سان فرانسیسکو زندگی میکنم که برایم جدید است، چرا که من در لندن متولد شدم و در سوئد بزرگ شدم. میزان افرادی جالبی که شما را در سانفرانسیسکو ملاقات میکنید بسیار زیاد است. قرار دادن خود در یک محیط با افرادی که میخواهید با آنها کار کنید و بخشی از یک جنبش شبکهای روبهرشد شبکهای باشید، چیزی است که من فکر میکنم باید آن را زودتر انجام میدادم.
سوال: به نظر شما کارآفرینان جوان چگونه میتوانند از این بینش بهرهمند شوند؟
پاسخ: مهمترین نکته این است که تلاش نتیجه دارد. کارآفرینی به معنای پیدا کردن کسانی که ایدههای شما را قبول دارند و پیدا کردن ایدههایی است که باعث میشود افراد دیگر شما را پیدا کنند.
اگر شما میخواهید کارآفرین شوید، لزوما نمیخواهد که دستیار یک کارآفرین باشید، بلکه در یک پروژه به صورت داوطلبانه شرکت و به آنها کمک کنید.
سوال: بدون اختراع یک ماشین زمان چگونه ممکن است که آنها زودتر متوجه این پندهای مفید و حکمتها باشند؟
پاسخ: فکر نمیکنم که بتوانند. من فکر میکنم آنچه که شما می توانید انجام دهید این است که به خودتان استراحت بدهید و خیلی به خودتان سخت نگیرید. زمان زیادی برای انجام کارهای بسیاری وجود دارد، اگرچه سخت است ببینید که ارزش موقعیتی که در آن قرار دارید در هر زمان چقدر است.
داشتن هدف و مسیر نکته کلیدی است، اگرچه اگر شما به طور مداوم آنچه را که میخواهید به آن برسید مرور کنید در نهایت به طور ناخودآگاه به موقعیتی که مطابق آن اهداف است دست خواهید یافت.
سوال: از ندانستن چه چیزی در آن زمان (که الان آن را میدانید) خوشحال هستید؟
پاسخ: ساده لوح بودن لزوماً بهترین راه برای موفقیت نیست، اما به من خیلی کمک کرده است . اگر میدانستم در مقابل چه ساختارهایی قرار دارم، نمیدانم که آیا با آنها روبرو میشدم یا خیر.
سوال: بهترین توصیه شما برای کارآفرینان جوان چیست؟
پاسخ: شما باید خودتان را در موقعیتهایی قرار دهید که احتمال خوشاقبالی در آنها وجود دارد.
من به افراد موفق نگاه میکردم و متعجب میشدم که چگونه آنها موفق هستند، اما کمی بعد در زندگی متوجه شدم که تفاوت واقعا کوچکی وجود دارد. خود را در موقعیتهایی قرار دهید که در آن با افراد جالب روبرو میشوید. به مکانهایی که این افراد هستند بروید. هیچ تضمینی وجود ندارد اما شانس خوشاقبالی شما را افزایش میدهد.
سبز باشید