درسهای موفقیت از یک شاعر
کسانی که آشنایی مختصری با شعر امریکایی داشته باشند، حتماً نام افرادی همچون والت ویتمن، رابرت فراست، و امیلی دیکنسون را شنیدهاند. این شعرا از پیشروان شعر در قرن 19 امریکا بودند. با ورود به قرن بیستم شعر در امریکا از محبوبیت بیشتری برخوردار شد و شعرایی همچون تیاسالیوت، هارت کرین، هیلدا دولیتل، والاس استیونس و ویلیام کارلوس ویلیامز شعر را از دورهی سنتی به دورهی مدرن و سپس پسامدرن آوردند و دست به نوآوریهای سبکی و محتوایی قابل توجهی در آثار خود زدند. به تدریج شعر امریکایی توانست وابستگی خود به مکاتب انگلیسی کمتر کند و ماهیت مستقلی بیابد.
امروزه یکی از مطرحترین شعرای امریکا خوان فیلیپه هررا است. هررا که متولد سال 1948 است، تاکنون جوایز زیادی از محافل مهم و معتبر ادبی به دست آورده است. او در سال 2011 به عنوان یکی از اعضای ارشد آکادمی شعر امریکا انتخاب شد و در سال 2015 عنوان پوئت لوریت (معادل ملکالشعرا در زبان فارسی) را به خود اختصاص داد. حتی اگر طرفدار شعر نیستید، درسهای با ارزشی را میتوانید از زندگی شخصی و کاری هررا بیاموزید.
همیشه جرأت تجربه کردن مسیرهای جدید را داشته باشید.
یکی از نکات جالب توجه در شعر هررا، جسارت او برای تجربه کردن فرمهای جدید و نوشتن برای مخاطبان جدید است. استفن برت، استاد دانشگاه هاروارد، دربارهی هررا به روزنامهی نیویورک تایمز میگوید: "او همیشه از آنچه در گذشته انجام داده، فاصله میگیرد، بیت به بیت، شعر به شعر، کتاب به کتاب. او به بهترین شکل یک شاعر غیرقابل پیشبینی است."
هر چیزی را میتوان تغییر داد.
هررا در مصاحبهای با روزنامهی نیویورک تایمز گفت: "زمانی که مدرسه میرفتم، خیلی خجالتی بودم. سعی کردم هر طور که شده بر خجالتی بودنم غلبه کنم. در گروه سرود مدرسه عضو شدم. در ابتدا خیلی میترسیدم اما کمکم خجالتم را کنار گذاشتم." هررا امروزه نه یک عضو گروه سرود بلکه شاعر اول یک کشور است. او توانست با تلاش خود، سختترین کار ممکن یعنی تغییر ویژگیهای شخصی را با موفقیت انجام دهد.
مدرکگرایی را برای همیشه فراموش کنید.
هررا مدرک کارشناسی هنر خود را در سال 1990 یعنی زمانی که بیش از 40 سال سن داشت، دریافت کرد. پیش از آنکه هررا مدرک کارشناسیاش را بگیرد، چهار کتاب شعر منتشر کرده بود. در جوامع پیشرفته مدرک فرد عامل پذیرش او نیست بلکه، این سواد و دانایی است که حرف اول را میزند. بسیاری از مدیران برجستهی کسبوکاری در امریکا و اروپا مدرک کارشناسی و ارشد ندارند زیرا آنقدر صاحب دانش و تجربه هستند که دلیلی برای گرفتن مدارک دانشگاهی نمیبینند. نه اینکه داشتن مدرک دانشگاهی بد باشد، نکته اینجاست که فرد از رفتن به دانشگاه و تحصیل کردن هدفی را دنبال میکند و صرفاً برای اینکه مدرک بگیرد، به دانشگاه نمیرود.
نباید انتظار داشته باشید که همه را راضی کنید.
دوایت گارنر به عنوان یک منتقد ادبی از طرفداران اشعار هررا به حساب میآید. با این وجود او دربارهی یکی از اشعار هررا که دربارهی گردباد کاترینا نوشته شده میگوید: "این شعر یکی از ضعیفترین اشعاری است که دربارهی کاترینا خواندهام." حتی منتقدی مانند گارنر هم در مواقعی از اشعار هررا احساس خشنودی نمیکند.
به عنوان کسی که در حوزهی کسبوکار فعال هستید، باید همیشه این نکته را به خود یادآوری کنید که نمیتوانید و نباید به دنبال این باشید که همه را راضی کنید. همیشه منتقدانی خواهید داشت. مهم این است که انتقادها را طوری مدیریت کنید که تبدیل به عداوت و کینهتوزی نشود و ضربهای به شما و کسبوکارتان وارد نیاورد.
سبز باشید