چهار درسی که بازاریابان میتوانند از صخرهنوردی بیاموزند
تجربهی صخرهنوردی یادآور احساسی است که هنگام ساخت یک کمپین بازاریابی جدید بازاریابان تجربه میکنند، دلهرهآور و نگرانکننده و در عین حال هیجان انگیز. در ادامه درسهایی را که صخرهنوردی میتواند به شما در مورد بالا بردن سطح بازاریابی خود بیاموزد، با هم مرور میکنیم.
1- کمپینها نیز مانند بالا رفتن از صخره نیاز به برنامهریزی دارند
اولین گامها برای بالا رفتن از یک صخره مانند اولین برنامهریزیها برای یک کمپین است. از کجا شروع کنیم؟ به کجا میخواهید بروید؟ هدف شما چیست؟ اگر با مشکل روبرو شوید چه خواهید کرد؟ این کمپین (و یا صعود) چگونه به استراتژیها و اهداف کلی شما کمک خواهد کرد؟ اگر این سوالات را از خود نپرسید و حرکات خود را قبل از انجام برنامهریزی نکنید، کمپینهای شما فاقد آمادگی و چشماندازتان میباشد.
2- باید بتوانید زمانی که مسائل طبق برنامه پیش نمیروند خود را تطبیق دهید
هنگام بالا رفتن از مسیر موردنظرتان احتمال زیادی وجود دارد که به نقاط سختی برسید. در این زمان همانند زمانی که در زندگی حرفهای خود با مشکلاتی روبهرو میشوید، با چندین گزینه مواجه هستید. شما میتوانید خود را برای گامهای اشتباهی که شما را به این دردسر رسانده است، سرزنش کنید، و با بهانهای کنار بکشید ( مثلا اینکه آسیب دیدهاید) و یا اینکه خود را با آن شرایط وفق دهید. گزینه دوم احتمالا بهترین گزینه است. اگر در یک کمپین تیلیغاتی به مانعی برخورد کردید تقریبا همیشه راه دیگری وجود دارد که شما میتوانید آن را امتحان کنید. شاید باید از کانالهای تبلیغاتی دیگری استفاده کنید و یا مکانهای دیگری را با تبلیغات خود هدف قرار دهید. فقط یک نفس عمیق بکشید، همه گزینهها را بررسی کنید و دوباره سعی کنید.
ادامه این مطلب را در کتاب "بازاریابی و زندگی با ورزش" بخوانید.
سبز باشید